سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وصال یار (6) (چهارشنبه 87/2/18 ساعت 2:22 صبح)

قسمت ششم از بحث وصال هستیم ،  به این رسیدیم که : انسان واصل به یک نورانیت می رسه که در این نورانیت ، نه تنها خود را بهتر می بیند ، بلکه اطراف را هم بهتر می بیند . 

مراحل نورانیت :

اولین قدم : نورانیت دل هست ، دلش بهتر می بینه . دل تشخیص خوبی می ده

 قدم دوم : بر نورانیت اطراف هم تأثیرمی ذاره . یعنی نه تنها خودش بهتر می بینه و خود را بهتر می شناسه با نور خودش اطرافیان رو بهتر می شناسه . لذا می بینیم سر چنین انسانی هیچ وقت کلاه نمی ره .

 قدم سوم : در این درجه ، انسان نه تنها خود را بهتر می شناسه و نه تنها اطرافیان رو بهتر می شناسه بلکه با همین نورانیتِ خودش ، اطراف رو هم روشن می کنه . مثل چراغی که الان اینجا روشنه . این چراغ هم خودش روشنه ، هم اطرافش رو روشن کرده و هم ما بواسطة چراغ اطرافیان رو می بینیم . انسانی که به درجة وصال می رسه اگر انسانی باشه که فقط دلش روشن باشه ، این انسان به درجة وصال نرسیده . سه تا نورانیت باید داشته باشه . یعنی سه تاحجاب رو با این نورانیت خودش برطرف کنه :

 حجاب اول : حجاب دل . آقا خودم دیگه تشخیص می دم چه خبره .

حجاب دوم : حجاب اطرافیان . بشناسه ، ” لَنَنَهْدِیَّنَّهُم سُبُلَنا ”

حجاب سوم : برای جامعه اش راهنمای نورانیت باشه . جامعه از روی این تشخیص بدهد . وقتی در یک جامعه ای هست ، مردم از نورانیت این راه رو پیدا کنند .

آیة شریفة قرآن می فرماید : کسانی که تقوا دارند اینها قبلش ایمان آورده اند . برای رسیدن به این درجه بالا ( تقوا ) اول باید ایمان بیاورند . یعنی می شه یه انسانی ایمان بیاوره اما متقی نباشه .

حالا می خوایم ببینیم مراتب ایمان چیست ؟

 برخی از ما الان داریم دنبال تقوا می دویم ولی هنوز به اون مرتبة ایمان نرسیدیم . مراتب ایمان : ” یاایهاالذین آمنوا لاتقدموا بین یدیه الله و رسوله و اتقوا الله انّ الله سمیع العلیم

1 ـ اولین مرتبه ایمان : همون طور که خداوند تبارک و تعالی برای ما حکم و دستور داره و حرف اول و آخر رو می زنه ، اونهایی که خدا منسوبشون می کنه هم ، همین حکم رو دارند .  لذا در مقابل پیغمبر (ص) هم همین طور باید باشیم . حرف اول و آخر رو پیغمبر (ص) می زنه ، از پیغمبر (ص) هم نباید جلو بزنیم . برخی از ما هنوز ایمانمون تکمیل نشده تندروی می کنیم . داریم به درجة تقوا می رسیم . اصلاً نباید تندروی  کنیم . آیا با این که آدم ادای عرفا رو در بیاره عارف می شه ؟ اگر آدم تو تابستون بره یک درختی رو به زور تکون بده ، برگهاش بریزه ، آیا پائیز می شه ؟! آدم اگر اون اخلاق عرفانی در وجودش ملکه نشده باشه ، گرسنگی به خودش بده ، ریاضت به خودش بده ، ادای عرفا رو در بیاره عارف نمی شه . نه ، داره برگهاش رو می ریزه ، تو همون تابستون هستی ، تو هنوز به پائیز نرسیدی ، تو قبل از اینکه ایمان رو بدست بیاری نمی تونی به تقوا و نورانیت و وصال برسی .

فرمودند : کسانی به وصال می رسند که متقی باشند . عنایت می کنید ؟ اول باید مراحل ایمان رو کامل طی کنیم ، خُب چکار باید بکنیم ؟

 1 ـ زمینه های روانی رو برای خودمون ایجاد کنیم . ( قبلاً گفتم :90%  مردم ، آدم عادی هستند . 99/9% مردم زاهد و عابد و تنها 1% درصد مردم جزء خواص و اولیاء و واصلین هستند ) زمینه روانیش رو آماده کن ! فردا نگی : ما تو این وضعیت کم آوردیم ، خُب معلومه کم می یاری ، فردا نگی : غریبم ، تنها هستم ، زبون ندارم ، هر کس می یاد باهام صحبت می کنه ، نمی دونم چی بگم ، یکی از لاستیک می گه ، یکی از مرغ می گه ، من چی بگم به اینها ؟ اینها هم درسته . فردا نیای بگی که من مورد تمسخر جامعه واقع می شم . این هم هست . زمینه های روانی وصال رو ایجاد کنید . خیلی از چیزهایی که الان در جامعه از ما توقع دارند اینها مسائلی هست که اگر ما برآورده نکنیم مشکل دار می شیم . جامعة ما یک سری توقعاتی از ما داره . من جمله :  اهمیت رو به دنیا قرار بدیم نه به آخرت . ) معمولاً عموم مردم جامعه ( پدر و مادر ما ، رفیق ما ، دوستان ما ) می گن : آقا ! فعلاً باید به دنیا اهمیت بدیم . کسانی که برای آخرت زندگی می کنند ، خیلی کم هستند . تو همین وادی خودمون ، بنده که رو منبر هم نشستم ، بنده که دارم برای آخرتم منبر می رم ، معلوم نیست چند درصدش برای آخرت باشه ؟افرادی که فقط برای آخرت کار می کنند ، خیلی کم اند . لذا دیگران تعجب می کنند ، تعجب های شاخ دار ! می گن : تو رو خدا این کارها چیه تو می کنی ؟ یعنی چی آقا مگه می شه ؟

اگر می خوای به وصال یار برسی ، زمینة روانیش رو آماده کن ! اون نورانیت که برای رسیدن به خداوند لازم هست رو کسب کن . ( عالم خلقت چقدر عجیبه ؟! ) تمام نورانیتِ خلقت ما می خواد معرفی بشه :  لذا آیه 35 سورة نور می فرماید : ” الله نور السموات و الارض ، مثل النوره کمشکوه ” بعد می فرماید : از مشکات ، دو تا نور دیگه در می یاد  . ” مصباح ”  ( مصباح یعنی دو تا نور ) . همه نورها از یه منشأ ، نشأت می گیرند ، بعد خداوند در  آیه 37  سوره نور ، مشکات رو معرفی می کنه : می فرماید ” رجال لاتلهیهم لاتجاره ولابیع عن ذکرالله ” ( مردان پاکی که هیچ کسب و تجارتی آنانرا از یاد خدا غافل نگرداند . ) انسان واصل یک توده نور است ، چرا ؟ نماز شب خونده ، یا مثلاً خیلی سجده های طولانی داشته ، یا مثلاً مسائل فلان و فلان !؟ نه ، ” رجال لا تلهیهم لاتجاره و لابیع عن ذکر الله ” نماز شبی رو که داری تو بیکاری می خونی فایده ای نداره . تو که از بی عشقی ، عاشق خداوند شدی فایده ای نداره . تویی که از بیکاری مسجدی شدی فایده ای نداره . نه اینکه فایده نداشته باشه ، دستت رو هم می بوسم . اما تو به اون نورانیت نمی رسی ، می دونی چه موقع به نورانیت می رسی ؟ اون لحظه ای که تمام دنیا بهت رو کنه ، بعد تو بگی : ببخشید ! الان موقع خداست !

تا دیروز ، تا صدای اذان رو که می شنید ، سراغ خدا می رفت . ولی امروز موقع اذان ، به یه نفر که خیلی دوستش داره می رسه ، مثلاً خیلی وقته همدیگه رو ندیدند . صحبتشون گل می کنه ، یادش می ره که الان موقع اذان هست ، ” لاتجاره و لابیع ” می خوای توده ای از نور باشی ؟ می خوای مشکات باشی ؟ خداوند داره می گه : من از اون بالا ، تمام این نورها رو خلق کردم . تمام جهان رو نور اندر نور خلق کردم .

مهمترین قدم وصال این هست که انسان پا روی نفسش بذاره . وگرنه شبهای محرم که همه ماشاءالله سیاه پوش هستند ، این شبها که همه گریه میکنند ، این شبها که همه مؤمن هستند ، نماز خوندن سر وقت که هنری نیست ،  اما شب عروسی و دامادی وضعیت نمازت چه طوری بود ؟ نمازت رو به موقع خوندی ؟

هیچ چیز رو بر خدا مقدم نداشتند . ” لاتلهیهم لاتجاره و لابیع  عن ذکر الله ” فقط همین ! آقا ! مگه نمی گی : اگه من فلان کار رو انجام بدم ، بخوام به خدا بپردازم ، کلی ضرر می کنم ؟ همینه باید کلی ضرر . ( زمینه های روانی رو داریم آماده می کنیم ) مردش هستی ؟ اصلاً خدا دوست داره تو ضرر کنی .

  • تاجری اومد خدمت حضرت امام صادق (ع) عرض کرد : ما می خوایم سفر بریم . یه استخاره ای برای من می زنید ؟ آقا استخاره زدند ، فرمودند : استخاره بد هست . رفت و برگشت ، گفت : آقا ! ما دوبرابر سود کردیم ، چرا گفتید بده ؟ فرمودند : یه نماز صبحت رو که فلان جا قضا شد ، فهمیدی ؟ گفت بله ، فرمود : همون نمازت که قضا شد ،  ضرر کردی . فکر می کنی که سود کردی .

چقدر سودی کردی ؟ اونقدر که فردا ظهر به جای چلوخورشت بادمجون ، چلومرغ می خوری . این اسمش سوده ؟ یا اینقدر سود کردی که مثلاً : قبلاً چشمهات به یه تلویزیونِ کوچولویِ سیاه ـ سفید نگاه می کرد اما حالا تلویزیون بزرگتر شده ، رنگی شده ، اسم این رو سود می ذاری  ؟!

هیچ چیزی اینها رو از ذکر خداوند باز نمی داره ، بعد به کجا می رسه ؟ خداوند تبارک و تعالی می فرماید : ” فاتبعونی احببکم لله ” اگر من رو دوست دارید باید از من تبعیت کنید .  اگر می گم : فلان قضیه برات مضره بگو: چشم ! اصلاً من دوست دارم زور بگم ، چی می گی تو ؟ آقا اصلاً من بنده خلق کردم بهش زور بگم  . چی می گی تو ؟! همین که هست ! می خوای یه عمر ولت کنم به حال خودت ؟ بنده خلق کردم زور بگم . نمی شه دو روز تحمل کنی ؟

تو پرانتز خدمتتون بگم ، چون این شبها و روزها مراجعات زیاد داریم . چندین بار گفتم : این سفری که پدر و مادرت از نظر مادی مشکل دارند و تو نمی تونی بیای ، بعضی وقتها سوز نیومدن از اومدن بیشتره و ثوابش هم از ثواب زیارت بیشتره . مگه نمی گی این طوری هست ؟  یه دو روز زور بشنو ! مگه چی می شه ؟ مگه من برای یه عمر ، به تو زندگی ندادم ؟  دو روزش رو زور بشنو ! (( البته عمرهای الان که اسمش عمر نیست ، به یکی از زُهّاد بنی اسرائیل رسیدند گفتند : می دونی مردم آخر الزمان ، 60 ، 70 سال عمر می کنند ؟ ( اون زمان مثلاً هزار سال عمر می کردند ) گفت : اِه ! اگه من بودم به دو رکعت نماز تمومش می کردم ، بعد گفته بودند : بابا ! مردم اون زمان می رن خونه می سازند ، زندگی می کنند ، گفته بود : برای 60 سال عمر ، خونه می سازند ؟! اگر ما اونجا بودیم 60 سال رو به دو رکعت نماز تموم می کردیم .  البته اون هم خالی بسته بود ، ولی واقعاً 60 سال ، عمری نیست . می گید نه ؟ از بزرگترهاتون سؤال کنید ، با یه چشم به هم زدنی تموم می شه . ))    

 





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 57 بازدید
    بازدید دیروز: 119
    کل بازدیدها: 690140 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •