• وبلاگ : يا كهف التائبين...
  • يادداشت : اولين بيت پسند دل بي يارم شد....
  • نظرات : 2 خصوصي ، 9 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شرمنده 
    بسم الله الرحمن الرحيم ، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم[گل]

    با سلام و احترام

    سالروز شهادت يازدهمين خورشيد آسمان ولايت و امامت حضرت امام حسن

    عسکري(ع)بر صاحب عزاي حقيقي، قطب عالم امکان حضرت بقيه الله الاعظم

    حضرت ولي عصر (عج) و بر جميع مسلمين و جناب عالي تسليت و تعزيت باد.

    التماس دعا و ياعلي(ع) مددي فرما

    سلام سيد ..اينم يه شعر مترادف با شماره 1:


    بانگ سردادم که يارب
    غرق گشتم در گناهي
    گر به فريادم نيايي
    جان سپارم
    محو گردم
    نيست اميد رهايي
    دستگيرم باش يارب
    نا توانم
    سست گشته زانوانم
    کور گشتم
    نيست نوري پيش روي ديدگانم
    آه يارب
    ياريم ده
    بي پناهم
    معصيت بار،غرق در غم،شرمسارو روسياهم
    نا اميدو گم شده در طول راهم
    بار الهي
    به وجودت،به شکوهت،به بهشت بي کرانت
    چشم پوشي از گناه بندگانت
    من گواهم
    من گواهم، سرورم اي پادشاهم
    کن نگاهم
    ياريم ده
    بي پناهم

    يا علي

    خداوندا من در كلبه فقيرانه خود چيزي دارم كه تو در عرش كبريايي نداري.من تو را دارم و تو چون خود نداري

    يا علي

    + فاطمه... 

    شماره 1

    رب العفو رب العفو يا رب العفو

    تو بدترين گناهان را ،به عمر كوته من ديدي

    به بهترين محبت ها ،مرا هميشه تو بخشيدي

    تو لقمه لقمه بدست خود ،به بنده نان و نمك دادي

    به قوت نمك و نانت ،گنه نموده ام و شادي

    هميشه معصيت از من بود ،گذشت و بخشش آن از تو

    اگرچه توبه آن از من، زلال اشك روان از تو

    سلام سيد

    اين شعر با اولي خيلي مترادفه...ولي طولانيه...

    از ندامت سوختم ، يا رب گناهم را ببخش
    مو سپيد از غم شدم،روي سياهم را ببخش
    ظلم را نشناختم ، ظالم ندانستم كه كيست
    گوشه چشمي باز كردم ،اشتباهم را ببخش
    ابر رحمت را بفرما ، سايه اي آرد به پيش
    اين سر بي سايبان بي پناهم راببخش
    از گلويم گر صدايي نابجا آمد برون
    توبه كردم، سينه پر اشك وآهم را ببخش
    اي زمان برزيگر كوري شدم در كار كشت
    كشتزارم را مسوزان وگياهم را ببخش
    ديگر اي طوفان غم ، در باغ ما سروي نماند
    بيدهاي خشك برگ رنجگاهم راببخش
    جلوه هاي باورم يارا حبابي پوچ بود
    رنگ جو چشم دوبين كج نگاهم را ببخش
    التماس دعا
    يا علي
    سلام. با افتخار لينك شديد.
    + فهيمه روشن 

    سلام

    الا اي رهگذر منگر چنين بيگانه بر گورم

    چه ميخواهي چه مي جويي در اين کاشانه مورم

    تن من لاشه فقر است و من زناني گورم

    کجا خواستم رفتن حقيقت کرد مجبورم

    اين شعر و يه مسافر زائري كه قصد پياده رفتن به زيارت امام رضا (ع) داشته به يكي از دوستانم داده بود تا براش تايپ كنه فكر ميكنم به شعر دوم كمي ربط داشته باشه

    ياحق

    + ....که بندگي نکرد 
    سلام
    مختصر بود و مفيد
    اين بيت براي شماره يک:
    هي گنه کرده و گفتيم خدا ميبخشد
    بخششي هست ولي قهر و عذابي هم هست
    يه وبلاگ تازه راه اندازيش کردم ممنون ميشم براي بهتر کردنش بهم کمک کني
    ياعلي
    www.bandegikon .ParsiBlog.com




    سلام سيد ..استفاده بردم ممنون...

    اين شعر كه ميزارم به نظرم با شماره 2 مترادف باشه ...

    خروس صبح زد صبوح و قدوس

    بر آور ديده ازين خواب منحوس

    بغير از خوردن و خفتن نداني

    نصيب اينت شد از معقول و محسوس

    زبالا سوي پستي چون كني روي

    به مقصد كي رسي زين سير معكوس؟!

    يا علي