سلام سيد
اين شعر با اولي خيلي مترادفه...ولي طولانيه...
از ندامت سوختم ، يا رب گناهم را ببخش
مو سپيد از غم شدم،روي سياهم را ببخش
ظلم را نشناختم ، ظالم ندانستم كه كيست
گوشه چشمي باز كردم ،اشتباهم را ببخش
ابر رحمت را بفرما ، سايه اي آرد به پيش
اين سر بي سايبان بي پناهم راببخش
از گلويم گر صدايي نابجا آمد برون
توبه كردم، سينه پر اشك وآهم را ببخش
اي زمان برزيگر كوري شدم در كار كشت
كشتزارم را مسوزان وگياهم را ببخش
ديگر اي طوفان غم ، در باغ ما سروي نماند
بيدهاي خشك برگ رنجگاهم راببخش
جلوه هاي باورم يارا حبابي پوچ بود
رنگ جو چشم دوبين كج نگاهم را ببخش
التماس دعا
يا علي