سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام زمان (10)-انجوی نژاد (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 1:22 صبح)
سیاست انتظار 4بسم الله الرحمن الرحیم سیاست ا نتظار 4 26/7/82 در قسمت چهارم از بحث سیاست انتظار هستیم . در جلسات قبل به یک سری نکات ضروری پیرامون انتظار پرداختیم و بعد غفلتهای خودمون رو بررسی کردیم و به اینجا رسیدیم که انسان منتظر در زندگیش ملزوماتی داره . که اسمش رو گذاشتیم لوازم سیاست انتظار . باز تذکر می دم همون طور که دشمنان باهوش ما برای مسائل خودشون ، سیاستها و استراتژی ها و همچنین چارت و تشکیلات و سازماندهی دارن ، ما هم باید در امر انتظار ، فقط به خواندن و گریه کردن و دعا کردن و حتی حکومت رو اسلامی چرخوندن اکتفا نکنیم ، بلکه باید جوری زندگی کنیم که پایه ها و فندانسیون حکومت امام زمان (عج) ساخته بشه ، تا وقتی آقا (عج) ظهور کردن ، بنای حکومتشون رو بر این پایه ها استوار کنن . بهترین منتظر و بهترین زمینه ساز حکومت امام زمان (عج) کسانی هستند که برای انتظارشون هم سیاست و استراتژی داشته باشند . گفتیم که دشمنان ما ظهور حضرت حجت (عج) رو خیلی جدی گرفتند اما ما نه ، گاهی اوقات ظهور آقا رو در حدی باور داریم که توسلی داشته باشیم و یادآوری کنیم و اشک مون جاری بشه و این اشکها رو گُل بگیریم و از حاشیه اش حاجتهای دنیای امروزمون رو بخوایم . گفتیم که باید برای فرج دعا کنیم ، اما باید همین دعا هم ، همراه با یک سیاست عملی باشه و در حد خواندن دعای عهد و ندبه و . . . نباشه . بعضی از مردم وظایف منتظر رو در حد دعا و صدقه برای سلامتی امام زمان (عج) و یک سری وظایف کوچیک دیگه می دونند در صورتی که ما باید برای حکومت امام زمان (عج) آماده سازی کنیم ، اگر امام (ره) انقلاب کردند ، قبلش در ذهنشون یک استراتژی قوی برای چرخوندن نظام داشتن و دیدید که چقدر قشنگ نظام رو هدایت کردند ، نظامی که بعد از 25 سال هنوز داره می چرخه ، و انشاءالله تا ظهور آقا امام زمان هم می چرخه . این نظام باید حتماً یک استراتژی داشته باشه ، البته استراتژی ای که الان داریم ، ممکنه اشتباه هم داشته باشه . من بعضی وقتها فکر می کنم که دولت چین به عنوان یکی از ممالک پیشرفته جهان که کمترین تنشها رو در جهان داره با کدوم ایدئولوژی و سیاست داره یک میلیارد و پانصد نفر رو سازماندهی می کنه ؟ واقعاً کار بزرگیه . اگر قرار باشه ایران ما ، فقط یک روز آب اینها رو تأمین کنه باید دریای خزر رو خالی کنیم !! خُب حتماً اینها یه استراتژی دارن . مخصوصاً اگر سیاست بر مبنای ایدئولوژی باشه ، می شه انسانها رو در یک مجموعه جمع کرد و سالیان سال به وضعیت زندگی شون رسیدگی کرد . این سیاست در میان منتظرین ما کمه و براش برنامه ریزی نشده . بنده اگر دارم حکومت می کنم و فلان پست حکومتی رو دارم ، هدفم چرخوندن همون پست هست . نه استفاده از اون پست برای آماده سازی حکومت امام زمان (عج) . دانشجوی ما ، دانش آموز ما ، کارمند ما ، نظامی و کارگر ما ، مسؤول ما ، رئیس و مرئوس ما باید غیر از اینکه پست شون رو می چرخونند ، از اون پست استفاده کنند برای اینکه پایه ها و زیربنای حکومت امام زمان (عج) رو آماده کنند . اما ما این کار رو نمی کنیم . برعکس دشمنان ما که این مسئله رو جدی گرفتن و دارن حکومتهاشون رو می چرخونند ، مردم شون رو راضی نگه می دارن و برای آینده هم برنامه دارند ، برای مقابله با امام زمان (عج) هم برنامه دارن ، و ما متأسفانه برای ظهور و استقبال از حضرت حجت (عج) برنامه ای نداریم . پس سیاست انتظار در حقیقت بازکردن این استراتژیست . این خلاصه ای از جلسات قبل بود . از اینجا قسمت چهارم از بحث رو شروع می کنیم : حالا ببینیم ملزومات این استراتژی چه چیزهایی است : 1 ـ آینده نگری ، طوری زندگی کنیم که آینده گان هم امکان زندگی کردن رو داشته باشند . اگر دست ما باشه شاید یه دفعه بگیم آقا ! چاه های نفت رو باز کنیم ، تمام نفت مملکت رو بفروشیم تا دیگه ملت داد نزنن ! اما دولتمردان ما ، فکر می کنند که 50 سال دیگه هم یکی می خواد اینجا زندگی کنه . الان قطره قطره استفاده کردن ، بسیار مقرون به صرفه تر از یک دفعه استفاده کردنه . 2 ـ دومین کار اینه که یه جوری برنامه ریزی کنیم که اگر فردا امام زمان (عج) ظهور کرد ، خیلی از کارهای قبل از ظهور رو انجام داده باشیم . برای اینکه بتونیم واحدهایی رو که امام زمان (عج) اعلام می کنه ، بگیریم ، باید خودمون واحدهای پیش نیازش رو گذرونده باشیم . شیعه و منتظر واقعی یعنی بالاترین زاهد ، عابد و مجاهد . بنده طوری درس بخونم ، طوری کار کنم ، طوری تبلیغ کنم که نه برای 200 سال آینده که برای همین جمعه آینده اگر آقا (عج) اومد ، بتونم پرونده ام رو به ایشون ارائه بدم . بگم من تا اینجا اومدم ، بقیه اش با تو ! 3 ـ تغییر از موضع انفعال : الان در حکومتهای جهانی دو نوع سیاست وجود داره ، یکی سیاست قدرت و دیگری سیاست تظلم پذیری و انفعال . سیاستی که در اون انسان کاملاً تخدیر می شه و دائماً مورد ظلم واقع می شه . سیاستی که می گه : به کسی کاری نداشته باش ، تا کاری به کارت نداشته باشن ! سیاستی که می گه : بهانه دست کسی نده ، اما در سیاست قدرت ما می تونیم افکار و ایدئولوژی و حتی اقتصادمون رو بر جهان تحمیل کنیم . شاید امروز کشور ما نتونه چنین کاری کنه اما می تونیم یه استراتژی داشته باشیم که وقتی امام زمان (عج) ظهور کرد ، بگیم حداقل ما توی خاورمیانه حرف اول رو می زنیم . آقا ! حالا اگه زورمون به اروپا نمی رسه حداقل توی جهان اسلام ما داریم حرف اول رو می زنیم . سیاست قدرت ، سیاستی است که بر مبنای اون کسی نمی تونه به ما زور بگه . اصلاً حق نداره به ما زور بگه ! کسی که زور می گه ، همه بهش می گن : “ چشم ! ” ولو اینکه خودشون هم می دونند این “ چشم ” بی منطقه . الان زورگویان جهان ، زور می گن و همه جهان هم می دونند که این حرفها زوره ، خودشون هم می دونند و خیلی خوشحالند از این که می تونن زور بگن و جهانیان مجبورند که قبول کنند . شما یه آدم خیلی قوی هیکل رو در نظر بگیرید ، می گه : آقا ! دوست داری برات آواز بخونم . می گی : بخون ، می زنه زیر خوندن ! با صدایی که صد رحمت به صدای الاغ !! بعد که تموم شد ، می گه : چطور بود ؟ می گی : آقا ! عــالــی بود ! واقعاً لــذت بردیم !! تو می دونی داری دروغ می گی ، خودش هم می دونه ، تو دروغ می گی ، اما از اینکه داره زور می گه لذت می بره . الان در جهان ما ، آمریکا خودش رو مدافع حقوق بشر می دونه ! سردمدار مبارزه با تروریسم ! هم خودش و هم مردم جهان می دونند که واقعاً این طور نیست ، یعنی این دیگه یه چیز “ اظهر من الشمس ” هست . ولی همه بهش می گن : باریک الله ! همة جهان می یان تو سازمان ملل اسرائیل رو محکوم می کنن ، اما آمریکا می یاد وتو می کنه . همه جهان هم مجبورند قبول کنند و می گن : راست می گه . . . آخرین خبر اینکه : چند شب پیش آمریکا ، این سردمدار مبارزه با تروریسم ! اجازه حمل کلاهکهای هسته ای رو توسط زیر دریایی ها به اسرائیل می ده ، اما از اون ور می گه : “ باید ببینیم ایران چرا داره فعالیت هسته ای می کنه ؟ ” الان مملکت ما در موضع قدرت نیست ، در موضع انفعاله . و این خیلی برای ما سخته . موضوع اینه که ما در زمان انتظار برای حکومت مهدی (عج) ، خوابمون نبره . بدونیم که دارن زور می گن ، فعلاً زورمون بهشون نمی رسه . اما یه استراتژی داشته باشیم که برای سالیان آینده بتونیم به اون قدرت برسیم و جلوشون کم نیاریم . پس تغییر از موضع انفعال ، هم باید یکی از برنامه هامون باشه . به “ موضع انفعال ” در علوم سیاسی می گن : “ موضع سلطان حسینی ! ” می دونید سلطان حسین کی بوده ؟ سلطان حسین یه فرد نازک نارنجی ، هنرمند و خطاط بوده . که در یه برهه ای حاکم ایران می شه ، در اون زمان مرکز حکومت و پایتخت اصفهان بوده ، می یان بهش می گن : محمود افغان اومده تا پشت دروازه های اصفهان ، اگر نجنبی فردا شب توی کاخه ! گفته بود : ول کن بذار بیاد ، یه اصفهان نوشتم ، بیا ببین چی شده ؟! این موضع سلطان حسینی است . ما هم خودمون رو به خواب زدیم ، سرمون رو زیر برف بردیم و خودمون رو سرگرم مشغولیات زندگی مون کردیم و داد از مهدی (عج) و حکومت مهدی (عج) می زنیم . می گه : آقا ! من چهل روز ، صبحها دعای عهد می خونم . منتظر خوبی هستم ؟ می گم : نمی دونم ، چه جوری زندگی می کنی ؟ چه جوری کار می کنی ؟ خوندن تنها مهم نیست . ببخشیدا ! اما اینها مال 200 سال پیشه . خوندن متون عربی دردی رو از حکومت مهدی (عج) دوا نمی کنه . این دعاها برای این هست که تو قلبت رقیق بشه . باید سعی کنی مضامین این دعاها رو درک کنی . باید با قدرت و عشق کار کنی . این دعاها فقط عشق کاره و امام زمان (عج) عاشقِ تنها نمی خواد . 4 ـ توسعه اقتصادی : باید سعی کنیم که در بعد اقتصاد پیشرفت کنیم . اما با کدوم نسخه ؟ با نسخه ای که دشمنان مون برای ما پیچیدند ؟ یا با نسخه ای که خودمون برنامه ریزی می کنیم ؟ نسخه ای که از غرب می یاد ، فرهنگ و دین ما رو درک نکرده و از همه مهمتر ، اینکه اگر اونها این نسخه رو به ما ارائه می دن ، دوست ندارن که مملکت ما بالا بره ، برای این هست که محصولاتشون رو بفروش برسونند . کسی دلش برای ما نسوخته . بدونِ در نظر گرفتن این موضوع ، استفاده کردن از اون نسخه اشتباهه . اگر می خوایم به توسعه اقتصادی برسیم ، باید این توسعه و پیشرفت بر مبنای الگوهای خودمون باشه ، الگوهای ملی ، مذهبی و دینی رو هم باید در نظر بگیریم و فکر کنیم و بر اساس اونها برنامه ریزی کنیم . این الگوهایی که از غرب می یاد و ما دائم همه رو امتحان می کنیم و هر بار هم وضع خرابتر از قبل می شه ، به خاطر اینه که این الگو و این نسخه برای مملکت ما نسخه پیچی نشده . سابقه تاریخی مملکت ما هم خیلی مهمه . آقا ! یه زمانی ایران در جهان حرف اول رو می زد ، با فرهنگ خودمون ، حرف اول نظامی و اقتصادی جهان رو می زدیم ، به همة جهان هم زور می گفتیم که البته ما زور گفتن رو قبول نداریم . یعنی استعمارگری و استثمارگری رو قبول نداریم . اما ایران ما یه زمانی قوی ترین کشور جهان بود . ما در سابقة تاریخی خودمون نسخه های خیلی قوی داریم . بیایم یه نگاهی هم داشته باشیم به حکومتهایی که روی پای خودشون ایستادن . کشورهایی مثل چین ، ژاپن ، اندونزی ، مالزی و . . . یه وقتی با رئیس جمهور مالزی مصاحبه کردن ، از ایشون سؤال شده بود : آقا ! نظر شما راجع به قضایای اسرائیل و حمله به سوریه و . . . چی هست ؟ شما می خواید چکار کنید ؟ ایشون گفتند : خُب ما هم صحبت می کنیم ، کار می کنیم . سؤال کردن : باز هم طبق معمول کارها و صحبتها باید با یه محکوم کردن ساده تموم بشه ؟ ایشون گفته بود : نه ، چرا ما با اسرائیل نجنگیم ؟! ببینید این صحبت رئیس جمهور مالزی یه صحبت کاملاً جدیده . تا حالا از این حرفها نمی زد . اما الان این جرأت رو پیدا کرده . چرا ؟ چون توی این مدت از لحاظ اقتصادی خودش رو به کشورهایی که در موضع قدرت هستند ، رسونده . و این رشد اقتصادی با توجه به فرهنگ خودش بوده . به جای اینکه بیاد جنسهای اونها رو بگیره و مونتاژ کنه که باز از این طریق یه پولی توی جیب اونها بره ، یه بازار بزرگی رو به غبظه خودش در آورده . و توی اون زمینه ای که کار کرده ، تونسته تمام قدرتمندان اقتصادی رو به زمین بزنه . چین هم ، همین طور . وقتی چین ماهواره اش رو به هوا می فرسته ، می تونه بگه : “ ما با زورگویان می جنگیم ، و نمی گذاریم به ما زور بگویند ” اما وقتی بدونه با این حرف ممکنه تحریم اقتصادی بشه و مشکل براش پیش بیاد ، چنین حرفی نمی زنه . اگر کشورهای اسلامی ما ، همین جوری کار کنند ، چه مهدی (عج) رو بشناسند و چه نشناسند ، می تونند زمینه ساز حکومت مهدی (عج) شوند . ( انشاءالله ) خُب حالا ببینیم در توسعه اقتصادی از نوع غربی چه چیزهایی رو برای ما بت کردند ؟ 1 ـ انسانها در شهرهای بزرگ و صنعتی ، به انسانهایی ماشینی تبدیل شدند . و در حقیقت با این توسعه ، انسانهای ماشینی و رباطی بار آوردند . 2 ـ تبدیل دانشگاه به بت و مدرک گرا کردن جوانان . آقا ! دانشجو شدن و کنکور دغدغه جوونها شده . جوون ها رو به این سمت بردند . می دونستند با این کار و مدرک گرا کردن جوانها ، جوان را از محیط کار بیرون می کشند . خُب همه که نمی تونند دانشجو بشن ، اون درصدی که در دانشگاه قبول نمی شن ، تبدیل به انسانهایی می شن که احساس می کنند در دنیای فعلی جایگاهی ندارن و دیگه دنبال کار هم نمی رن . من بارها گفتم ، شمایی که کنکور قبول نمی شی ، سعی کن در زمینه های علمی تخصص پیدا کنی ، کلاس کامپیوتر نام نویسی کن ، باز اگر این رو هم نمی تونی ، وارد بازار صنعت بشو ، ببین اونجا چه خبره . کار کن . اونقدر کار روی زمین مونده ، به اون ها بپرداز . رواج این فرهنگ ها در شهرها و بت کردن این فرهنگها ، باعث شد حتی روستایی ما هم احساس کنه دیگه انسان منفعلی هست ، به درد نمی خوره ، احساس کمبود کرد ، روستایی های ما کنار رفتند ، شهرها رو اینقدر بزرگ جلوه دادن که مردم این شهرها هم فکر می کنند انسانهای مهمی هستند . و می بینیم شهرستانی ما وقتی به شهر بزرگ وارد می شه ، به جای اینکه گرهی رو باز کنه ، مدتهای مدیدی با اون عقده حقارتِ خودش برخورد می کنه . و دائم به خودش می گه : من لهجه ام ،‌ قیافه ام ، راه رفتنم ، صحبت کردنم ، غذا خوردنم مثل اینها نیست ، چکار کنم مثل اینها بشم ؟ بابا ! اینها برای یه منتظر اصلاً‌ هنری نیست . منتظر واقعی کسی هست که خیلی خوب کار کنه . بذارید یه مثال عملی براتون بزنم : سردار شهید شریف در قسمت طرح عملیاتِ لشکر ما کار می کرد . طرح عملیات ، مهمترین قسمت لشکره . یه روز همه مسؤولین طرح عملیاتها با هم جلسه داشتند و می خواستند برای عملیات برنامه ریزی کنند . هر کدوم به نوبت طرح و برنامه شون رو ارائه می دادند ، وقتی نوبت به ایشون رسید ، گفت : آقا ! من زیاد نقشه مَقشه حالیم نمی شه ، این یک وجب و چهار انگشت رو باید بگیریم و می گیریم ! و واقعاً هم گرفت . بعضی از ماها می شینیم توی ذهنمون آرمان شهر درست می کنیم . هیچ وقت هم به هیچ جا نمی رسیم . اما برخی از ما واقعاً کار می کنیم . آقا ! شعار دادن خیلی آسونه . اما تو انسانی ، وقتی وارد کار بشی فشارهای محیط خیلی مهمه ، اینها تو رو می سازه . بعضی ها فقط شعار می دن : آقا ! حکومت علوی ! عدالت علوی ! برخورد با جوانان ! و . . . خیلی خُب ، این شعارها خوبه ، اما خودت هم بیا وارد کار بشو ! کتاب نوشتن که کاری نداره . اینقدر کتابهای شیرین با تیتراژ بالا داریم ، که همه اش توی ویترین کتابفروشی هاست ، کسی هم نمی خره . سخنرانی کردن خیلی راحته ، اما توی کار رفتن ، بی خوابی کشیدن ، درد کشیدن ،‌ فحش خوردن ، از کار و زندگی افتادن ، از لذتها زدن ، ابزارهاییست که یک منتظر واقعی باید پی اش رو به تنش بماله . باید وارد کار بشه و حرف بزنه . حقایق خیلی مهمه . و متأسفانه خیلی از ایده آلها فقط به شکل شعار در اومده . خیلی ها که وارد کار می شن ، دیگه این شعارها رو فراموش می کنن ، دائم می گن آقا کار کردن سخته ، شما فقط شعار می دید . نه ، تو هم قبل از این که وارد این کار بشی فقط شعار می دادی ، اما الان که رفتی اونجا داری برای کرسی و تشکیلات و مقامِت کار می کنی . منتظر واقعی تو گود کار می کنه . همیشه توی صحنه هست و با عمل و کارش حرف هم می زنه . از این نوع افرادی که از دور می گن : “ باید اینطوری بشه ” و فقط شعار می دن ، زیاد داریم . و از افرادی که آستین شون رو بالا می زنن و می یان کار می کنند ، کم داریم . مهدی (عج) این چیزها رو لازم داره . کسانی رو لازم داره که کار کنند . روضه خونِ امام زمان (عج) زیاد داریم ، اما کسی که بار از دوش امام زمان (عج) برداره ، کم داریم . خیلی کم ! از افرادی که کار کنند تا از غربت امام زمان (عج) کم بشه ، کم داریم . بعد از اون ور می بینی دشمنان ما چقدر قشنگ کار می کنند ، هر ده روز یه مطلبی رو می گیرن و بزرگ می کنن ( یه وقت قتل فلان شخصیت ، یه وقت فلان جایزه و . . . ) اینقدر روی یه موضوع و جریان کوچیک که حالا یه گوشه از مملکت اتفاق افتاده ، کار می کنند که هر کی ندونه فکر می کنه همه جای مملکت همین طوریه . در حالی که اگه از در حسینیه تا آخر خیابون زرهی ، از هر کی در مورد جریانهایی که اینها توی بلندگوهاشون پخش می کنن ، سؤال کنی ، اصلاً کسی خبر نداره . این دغدغه هایی که یه عده از کارگزارن می گن ؛ اینها دغدغه های مردم ما هست ، اصلاً دغدغه ما نیست . مگه شما نمی گید که چهار ساله نگذاشتن دغدغه های مردم رو برطرف کنیم ؟ اینهایی که شما می گید دغدغه های ما نیست . آقا ! مردم ما گشنشونه ، آیا فکری برای این گرسنگی مردم کردید ؟ آیا شما اصلاً توی این چهار سال مشکلات ازدواج رو حل کردید ؟ آیا اصلاً کار مفیدی کردید ؟ نه . چون دغدغه های فکری تو ، با بقیه فرق داره . تو گشنه ات نیست . الحمدلله زن هم که داری ، کار هم داری ، دنبال پول هم نیستی . قسط هم نداری . دغدغه های ما با شما خیلی فرق داره . حضرت امام (ره) فرمودند : “ کسانی می توانند درد مردم را بفهمند که مثل رجائی ، مثل مردم زندگی کنند . ” تو اصلاً دغدغه های ما رو درک نکردی . ملت گرسنه اند ، ملت مشکلات عاطفی دارن ، جوانهای ما مشکل افسردگی دارن ، چند تا مرکز مشاوره می خواستی راه بندازی که اومدن جلوت رو گرفتن ، یا فلان کس وِتو کرد ؟ چقدر می خواستی خونه بسازی یا وام ازدواج برای جوونها جور کنی ؟ چقدر می خواستی برای دین مردم کار کنی ؟ کسی جلوت رو گرفت ؟ نه ، فقط جلوت رو گرفتن که توی روزنامه چیزی بر خلاف اسلام ننویسی ، چهار ساله با رأی مردم وقت مردم رو گرفتی . آقا به ما چه ؟ روزنامة تو تیراژش 220 هزار تاست ، ما شصت میلیونیم ، به ما چه ربطی داره ؟ خوب دقت کنید که بازی نخورید ، باز این حرفها توی دانشگاهها خریدار داره ، چون اونها هم نه دغدغه آب دارن ، نه دغدغة نون . هنوز تو گود زندگی نیستن ، بابا ! مردم عادی هم آدمند ! آیا کسی فکری به حال اینها می کنه ؟ باید دست اون مسؤولی رو بوسید که وقتی وارد کار می شه ، اینقدر درگیر کار می شه که دیگه خودش رو فراموش می کنه . مدیری هست که توی اداره اش منشی رو برداشته ، در اتاق رو هم باز گذاشته ، می گه : “ اداره من در نمی خواد ، مردم ! ببخشید که من توی اتاق نشستم ، دوست داشتم توی خیابون می نشستم و به مشکلات شما رسیدگی می کردم ، عوضش در رو برمی دارم ، بیاید داخل ، ببینم چه خبره ؟! ” باید همه مسؤولین ما این گونه باشند . این فرد الان با این کارش فرهنگ سازی هم می کنه . ما از این نوع افراد توی جناح های مختلف داریم ، درسته که کم اند ، اما انشاءالله بیشتر می شن . ما اومدیم چکار کردیم ؟ گذشته غرب رو ، که الان خودشون هم ازش پشیمون اند ، برداشتیم آرمان و آیندة خودمون کردیم . یعنی این سه تا محور ، زندگی ماشینی ، ابرشهرها و دانشگاه ها رو برای خودمون بُت کردیم . چرا می خوایم کاری کنیم که به گذشته غرب برسیم ؟! آقا ول کن غرب رو ! برای خودت آینده سازی کن . آقا ! می خوای به کجا برسی ؟ می خواد با این الگو سازی از گذشته غرب ، استراتژی حکومت مهدی (عج) رو بچینه !! می شینه توی ذهنش از گذشته غرب الگو می گیره که حالا مثلاً غرب چکار کرد که به این جا رسید ، ما هم همون کار رو بکنیم . غرب الان خودش پایه هاش داره می لرزه . باورت نمی شه ؟ قبلاً گفتم هیچ کس باورش نمی شد که شوروی با اون همه قدرت ، یه روزی پایه های حکومتش فرو بریزه . الان اینها ، خودشون هم می دونند که پایه هاشون داره می لرزه . دارن دست و پا می زنن . بعد ما می خوایم از اینها الگو بگیریم ! ؟ از چه ابزارهایی استفاده کنیم ؟ 1 ـ برای رسیدن به هدف باید ابزارهای مناسب با همون هدف رو برداشت . شما فرض کنید توی منزلتون نشستید بهتون می گن : آقا ! می خوای فلان جا بری ، شروع کن ابزارهات رو جمع کن . سؤال می کنی : آقا ! کجا باید برم ؟ اگر کوه هست باید کوله پشتی و ابزارهای کوه رو برداری . اما اگر بخوای مجلس عروسی بری ، و ابزارهای کوه رفتن رو با خودت برداری ، ازت می خندن ، می گن :‌آقا ! این از داماد هم خُل تره !! ( خنده حاضرین ) همة ابزارهایی که ما داریم برای هدفهامون مفید نیست . درسته که توی خونه ات همه چیز داری ، اما ابزار کوه ، گردش و میهمانی با هم فرق می کنه . هدف ما حکومت مهدیست . با این ابزارها که ما رو توی حکومت مهدی (عج) راه نمی دن . باید ابزارهایی برداریم که برای اون حکومت مناسب باشه . بعد خواهیم دید که ما چقدر خوب می تونیم برای جهانیان الگو سازی کنیم . 2 ـ عجله نداشتن برای رسیدن به هدف . یه دفعه می خوایم به همه چیز برسیم . به جای اینکه بیایم از تمدن غرب استفاده کنیم ، از غذای غرب و لباس غرب استفاده می کنیم . سریع خودمون رو مثل اونها می کنیم . مثل یه دهاتی که وارد شهر می شه ، به جای اینکه فرهنگ اون رو بگیره ، ظاهر اون رو می گیره . ما داریم این طوری مملکت رو بزک می کنیم . چرا ؟ چون عجله داریم . آروم باش ، یواش یواش ! با این بزک کردن ، به مقصد نمی رسیم . مثال : بنده می خوام برم مکه ، می بینم دو تا وسیله پارک شده ، یکیش ژیان هست ، یکیش هم جِت ! با خودم می گم : اگه با این جت برم ، زودتر به مقصد می رسم . سوار می شم و جت حرکت می کنه اما موقع پیاده شدن متوجه می شم که اونجا مکه نیست ، بلکه آمریکاست ! سؤال می کنم : آقا ! پس چی شد ؟ می گن : ما مکه نمی رفتیم ، مقصدمون آمریکا بود . اون ژیانه می رفت مکه . نباید عجله داشته باشیم ، و دنبال وسایلی باشیم که ما رو تند و سریع به مقصد برسونه ، یادمون باشه وسایلی که امروزه ما رو تند می بره ، ما رو مکه نمی بره . ما رو به آمریکا می بره . بشینیم توی ژیان خودمون ، شاید دیر برسیم ، ولی بالاخره می رسیم . با اقتصاد و فرهنگ غرب ، ما نمی تونیم حکومت مهدی (عج) رو به وجود بیاریم . تند می ریم ، اما به سمت این هدف بزرگ نمی ریم . امروز هند در خیلی از مسائل جهان حرف برای گفتن داره . جمعیت کشورش هم ششصد ، هفتصد میلیون نفره . همه روی هند حساب می کنند ، چرا ؟ چون یه زمانی گاندی ، رهبر هند ، می گفت : لباس هامون رو از همین پارچه های خودمون که جنس بدی هم دارند ، تهیه می کنیم و از محصولات غرب استفاده نمی کنیم ، با همین غذای خودمون سیر می شیم . می گفت : ما با ژیان خودمون می ریم ! همون حرفی که امام (ره) اول انقلاب می زدند ، فرمودند : “ روزه می گیریم ولی از غذاهای خودمون می خوریم . ” همه گاندی رو به خاطر این حس استقلال طلبی ، تحسین می کنند ، اما فکر نکنید این حرفها فقط مال اونه . امام ما هم همة این حرفها رو می زد . اما کی گوش داد ؟! گفت : آقا با همین وسیلة خودمون یواش یواش می ریم ، ولی بالاخره می رسیم . امروز بعد از چندین دهه ، هند در جهان حرف برای گفتن داره . توی خیلی از زمینه ها ، خیلی قوی حرف برای گفتن داره . بعنوان مثال توی صنعت سینما خیلی قوی کار کرده . چرا ؟ چون هند نیومد از سینمای هالیوود الگو بگیره . براساس فرهنگ و آداب و رسوم خودش کار کرد ، اما چون کارهاش جدید بود تو جهان خریدار داشت . ما هم در جهان توی خیلی از زمینه ها حرف برای گفتن داریم ، مثل صنعت فرش . گرچه نسبت به این صنعت بی توجهی هم می شه ، الان پستة ما تو جهان حرف برای گفتن داره ، صنایع دستی ما چون از فرهنگ خودمون گرفته شده ، توی جهان حرف اول رو می زنه . به جای اینکه بیایم روی اینها سرمایه گذاری کنیم ، رفتیم زانتیا و . . . رو تولید کردیم ، بعد هم توی جاده ها سرعت گیر گذاشتیم . خُب آقا ! تو که داری می گی توی جاده نباید بیشتر از صد و ده کیلومتر سرعت داشته باشی ، برای چی ماشینی تولید می کنی که وقتی پا روی گاز می ذاری ، سرعتش 200 کیلومتر می شه ؟ پس این ماشین کجا باید تند بره ؟ ابزار ما جاده های امروزمونه که بیشتر از 110 ، 120 کیلومتر رفتن ، خطر مرگ داره ، اما ماشینی که تولید می شه مال جادة غربه . این ماشین برای اون جا ساخته شده که تو جاده اش نوشته : حداقل سرعت 170 کیلومتر ! توی بقیه زمینه ها هم باز همین جور مشکل داریم . برخی از مسائل اقتصادی غرب رو قبل از اینکه بخوایم در کشورمون پیاده کنیم ، باید براش زمینه سازی داشته باشیم . اصلاحات دینی : بعضی از عزیزان در این مورد سؤالاتی داشتند ، که به چند تا از اونها می پردازیم : 1 ـ در مورد مسئله تحریف قرآن ، بعضی می گن وقتی آقا امام زمان (عج) ظهور می کنه ، یه قرآن دیگه می یاره ، آیا چنین موضوعی صحت داره ؟ چنین چیزی اصلاً وجود نداره . مرحوم محدث نوری در یک برهه ای از زندگیشون قائل به تحریف قرآن شدند و گفتند که قرآن تحریف شده . چند نفر از بزرگان معاصر ایشون هم به تبعیت و تقلید از اون ، قائل به تحریف قرآن شدند ، اما بعد از این که محدث نوری با تعدادی از علماء مباحثاتی داشت ، خودش به این نتیجه رسید که اشتباه کرده ، بعد هم کتابی نوشت و در اون اعتراف کرد که اشتباه کرده . پس قرآن تحریف نشده ، متن خود قرآن هم این نکته رو تأیید می کنه . خداوند تبارک و تعالی در قرآن گفته که ما اجازه نمی دیم قرآن تحریف بشه . 2 ـ بعضی می گن : وقتی آقا امام زمان (عج) ظهور می فرماید یک دین جدیدی رو می یاره طوری که خیلی از مردم تعجب می کنند ، آیا این موضوع ، واقعیت داره ؟ خُب این قضیه تا حدودی درسته ، چون یه درصدی از مردم مملکت ما واقعاً با اسلام بیگانه اند . اونها تعجب می کنن . چه مقدسین ، چه بی دین ها . و این طور هم نیست که همه از این دین جدید تعجب کنند ، ممکنه ‌خیلی از ماها به اون دین رسیده باشیم ، دینی که امام زمان (عج) می یاره اسلام ناب و حقیقیه . چیزی که حضرت امام (ره) وقتی که اومدن یه قسمتهای زیادش رو بیان کردند . پس امام زمان (عج) یه دین دیگه نمی یاره ، نه ، همین اسلام خودمون رو به شکل کامل می یاره . الان دینی که ما داریم یه مقدار اصلاحات لازم داره ، بیایم برای اینکه وقتی امام زمان (ع) این دین کامل رو آورد ، جا نخوریم ، خودمون اهل اصلاحات باشیم ، فقه پویا یعنی دین و فقهی که در دایره اصلاحات قرار بگیره و احکام اسلام بر طبق قوانین جامعه امروز و بر طبق نیازهای جامعه امروز بیان بشه . یه زمانی دست زدن به جنازه مسلمان حرام بود ، اما الان علمای ما در فتواهای خودشون به پزشکان این اجازه رو می دن که جسد رو تشریح کنند . امروزه مردم می تونند اعضاء بدنشون رو بعد از فوت هدیه کنند ، اما در گذشته چنین کاری حرام بود . اصلاحات در دین یعنی فقه رو ، به روز در آوردن و پویا کردن . مردم رو از نگاه متحجرانه و خشک به دین ، دور کردن . بعضی خیلی خشک به مسائل و احکام دین نگاه می کنند ، مثلاً‌ برای وضو گرفتن ، کلی وسواس به خرج می دن ، حالا مثل این که خدای عالم و آدم نشسته ببینه مثلاً این یک میلیمتر گوشة دستت آب وضو رسیده یا نه ؟ یه مثال زیبا بزنم : یکی از دوستان که خیلی آدم رُکی هست می گفت : مشهد ، خدمت مرحوم آیت الله میلانی بودیم ، (ایشون از نزدیکان مرحوم آیت الله میلانی هستند ) یه بنده خدایی اومد ، گفت : حاج آقا ! ما این یه تیکه استخون رو پیدا کردیم ، حالا چکارش کنیم ؟! گفت : اول می ری غسل مسح میت می کنی ، بعد چون معلوم نیست مسلمون بوده یا کافر ، بعد می ری استخون رو غسل می دی ، نماز میت براش می خونی ، بعد می ری یه جایی بین قبرستون مسلمونها و کافرها استخون رو دفن می کنی ، بعد می ری خونه تون ! ” گفت : چشم و رفت . می گفت : وقتی که رفت من به آقای میلانی گفتم : “ آقا ! مسخره کردید ؟ معلوم نیست این استخون ، استخون سگ بود ؟ استخون الاغ بود ؟ مسح میت و غسل و دفن و . . . این چرت و پرتها چی بود شما گفتید ؟! بذارید مردم زندگی شون رو بکنن ! می گفت : آقای میلانی خندید و گفت : “ فلانی ! مردم ما چند مُدلند . یه عده که تعدادشون هم کم هست ، اینقدر احمقند که اگر من الان بهش بگم : “ بابا ! این استخون رو بنداز دور ، معلوم نیست استخون حیوونه یا آدم . ” می گه : بابا ! این مرجع تقلید ما ، بی سواده . می ره سراغ یه مرجع تقلید دیگه . اینقدر سؤال می کنه و جوابهای مختلف می شنوه که دیگه از زندگیش می مونه . برای بعضی از مردم باید اینجوری باشیم . ” پس باید در دین اصلاحات داشته باشیم که یکی از حوزه هاش ، حوزه فقه هست . و الحمدلله رب العالمین مراجع و علمای ما دارند در این زمینه فعالیت می کنند تا فقه رو به روز در بیارن . اما باید خیلی سریعتر کار کنند و نگذارن وقتی که به بحران برخورد کردیم بعد فتوا بدن . الان روال این طوری هست که وقتی در یه زمینه ای مراجعات زیاد می شه و مردم با مشکل مواجه می شن ، علماء فتوا می دن ، نباید به این شکل باشه ، باید قبل از اینکه مردم به مسئله ای برخورد کنند ، مشکلات رو کشف کنند . نذاریم جو سازی بشه که آقا ! این چه دینیه ؟ و . . . صداها و زمزمه های مخالف در جامعه : برای ایجاد اصلاحات ، باید ببینیم اینها چی می گن ؟ سؤال کنیم : آقا تو چی می گی ؟ صداهای مخالف رو کشف کنیم . شاید واقعاً حق با اونها باشه ، یا اگه اشتباه می کنند ، قانع شون کنیم . یعنی اگر صدای مخالف و عالمانه ای در جامعه هست ، قبل از اینکه به مردم عوام برسه ، طرف رو کنار بکشیم و در یه جای خصوصی باهاش صحبت کنیم ، شاید واقعاً راست می گه . جامعه امروزمون رو درک کنیم ، آقا ! جامعه امروز ما ، جامعة عقلانی و شهوانیست . در جامعه عقلانی و شهوانی ، تعبّد زیاد جایگاهی نداره . باید جایگاه داشته باشه ، اما متأسفانه نداره . کسی که تعبّدی نیست رو یه دفعه بیرونش نکنیم . درکش کنیم ، آخه داره پدرش توی این جامعه در می یاد ! خیلی روش فشاره . درکش کنید . آرام آرام باهاش راه بیاید . تا اون هم به درجه ما برسه . اگر جوانی داره گناه می کنه ، بیرونش نکنید ، یه کم سطح فکرمون رو بالا ببریم ، اگر جوانی بد لباس می پوشه ، بدونیم دیگه نوع لباس ها در جامعه ما زیاد مهم نیست ، الان بنده ممکنه تو لباس آخوندی کثیف ترین گناهان رو بکنم و یه نفر هم که از نظر ما لباس مبتذلی پوشیده ، یک انسان خوب و مؤمن باشه . الان سال 82 هست . دیگه توی این دوره و زمونه این چیزها زیاد مهم نیست . به مردم سخت نگیریم ، دیگه زیاد مهم نیست که موها بلند باشه یا کوتاه . الان باید با دلها ارتباط برقرار کنیم ، بیایم به جای اینکه خدا رو طوری معرفی کنیم که همه فراری بشن ، ( مثلاً بگیم که خدا در جامعه یه چارچوبی قرار داده و باید فقط بر اساس این چارچوب حرکت کنی ) ؛ خدایی رو معرفی کنیم که داره با مردم راه می یاد . با گناهان مردم هم راه می یاد . دوست دارم این روایتی رو که الان می خوام براتون بخونم خوب یاد بگیرید و همه جا بگید : پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : “ الناسُ کُلُّهُم خطائون ” همه تون اهل گناه و خطائید ! حالا ببینیم نظر خدا چیه ؟ خداوند تبارک و تعالی هم می فرماید : “ خیرٌ خطائونَ التّوابون ” بهترین گنه کاران اونهایی هستند که توبه می کنند . شبی یه بار ، دو شبی یه بار ، بیاید با خدای خودتون صحبت کنید ، بگو : خدایا ! گناه کردم ، اما من رو ببخش . مردم رو تائب بار بیاریم ، توی این شرایط زمانی مردم نمی تونند زاهد باشن . ( البته مردم عوام ، خواص که باید زاهد باشن ) بعد که اومدن توی راه و نزدیک شدن ، بگیم : بابا جون ! اینجا هم لذتهایی هست . زهد هم لذتی داره ، تهجد هم لذتی داره . . . . راه مهر : در جامعه امروز ، راه ارتباط با خداوند رو، “ راه مهر و محبت ” قرار بدیم . امروزه “ مهر ” خیلی جواب می ده . در تبلیغ خداوند هم اصلاحات داشته باشیم . خدا غریبه ، نه به این معنا که مردم خدا رو دوست ندارن ، تقصیر از ماست ، خدایی رو که به مردم معرفی می کنیم ، اینقدر نزدیک شدن بهش سخته که مردم توانش رو ندارن . مردم خدا رو دوست دارن ، شاید اگر آسون تر بگیریم و خدا رو همون جوری که هست ، معرفی کنیم ، مردم بیان و نزدیک بشن . باید یه مقدار زندگی های حقیقی مون رو از زندگی های حقوقی مون جدا کنیم . برای خودمون سخت بگیریم ، برای خودمون اهل تهجد ، تقوا ، زهد ، ارتباطات قوی ، حتی اهل دوری از شبهات باشیم اما به مردم که رسیدیم مراقب باشیم ، چون مردم اگر یه کمی براشون آسون بگیریم ، خیلی راحت با قضیه برخورد می کنن . مردم ما امام زمان (عج) رو دوست دارن ، مشکل مردم ما از مهرشون نسبت به ائمه (ع) نیست ، اونها مهر و علاقه شون به ائمه (ع) خیلی زیاده . مشکل از چشم شونه . مشکل همة‌ ما حتی بدترین آدمها ، ‌مشکل چشمه . در فرهنگ ما ایرانی ها هم این مطلب اومده ، یه زمانی بابا طاهر گفته : از دل برود هر آنچه از دیده رود ! اگر توی خیابون ولیعصر (عج) تهران ، امام زمان (عج) از همه غریب تره ، اینها رو گردنِ دل مردم نندازید . اگر اونها هم چشم شون به جمال آقا (عج) روشن بشه و اگر یک مرتبه چشم شون رو باز کنند و آقا رو ببینند ، حتماً دلشون آزاد می شه . من یه اعتقاد خیلی قوی دارم و اون هم اینکه : “ مشکل ملت ما از ندیدن است ، نه از نخواستن ! ” لذا زیاد غصه ای ندارم که حالا وقتی امام زمان (عج) بیاد ،‌ چی می شه ؟! غصه من برای الانه . امام زمان (عج) که بیاد ، ـ انشاءالله ـ‌ همة ‌ماها اطرافش هستیم . همین الان هم ، امام زمان (عج) همه ماها رو دوست داره . هِی نگید : امام زمان (عج) وقتی بیاد گردنها رو می زنه . الان درد امام زمان (عج) می دونید چیه ؟ شما دو نفر عاشق و معشوق رو در نظر بگیرید ، بدترین درد برای هر کدوم از اینها ، اینه که طرف مقابلش باور نداشته باشه که دوستش داره . خدا و پیغمبر (ص) و امام زمان (عج) معدن رحمتند ، امام زمان (عج) معدنِ مهره ، (عج) چطور می تونه گردن من و تو رو بزنه ؟! شما دعا کنید که امام زمان (عج) بیاد ، وقتی اومد خواهید دید که چه اتفاقی می افته !! این رو در بین مردم جا بندازیم ، بگیم : آقا ! ما می دونیم که شما با امام زمان (عج) مشکلی نداری ، من مطمئنم تو امام زمان (عج) رو دوست داری . من مطمئنم که منتظر امام زمان (عج) هستی ، درکت می کنم ، من هم مثل تو هستم ، منم یه زمانی توی جبهه می جنگیدم ، منم یه زمانی آدم خیلی خوبی بودم ، چون چشمم باز بود و می دیدم همه چیز رو اما الان خیلی آدم بدی شدم . فردا هم اگه جنگ بشه ، کنار همدیگه خواهیم بود . بیایم واقعاً منتظر امام زمان (عج) باشیم و منتظر هم بمونیم . نمی دونم خدا توی دل ایرانی ها چی تعبیه کرده که پیغمبر اکرم (ص) هم اینقدر از ماها تعریف می کنه ؟! قبلاً براتون گفتم : یه روز شخصی رو دیدم که نه دین رو می شناخت ، نه خدا و پیغمبر (ص) و نظام و . . . . . به هیچ چی اعتقاد نداشت . داشت نسبت به ظلم فریاد می زد ، عین عبارتش هم این بود : کاش توی این مملکت نبودم و می رفتم توی خیابون مشتم رو گره می کردم و می گفتم : “ مرگ بر آمریکا ” !! ملت ما اینگونه اند ! مطمئن باشید روزی که آقا (عج) بیاد ، اکثریت مردم ما و حتی اکثریت مردم جهان پشت سر آقائیم ! و شاید تعداد خیلی کمی در مقابل آقا بایستن و کشته بشن . خدا لعنت کنه کسانی که امام زمان (عج) ما رو طوری معرفی کردند که باعث شدند الان همه با وحشت به مسئله ظهور نگاه کنند . دارن اینجوری جا می ندازن که : آقا ! وقتی امام زمان (عج) می یاد ، جوی های خون راه می گیره ، امام زمان (عج) گردن همه رو می زنه و . . . بابا ! به خدا اینطور نیست ، قرار نیست وقتی آقا (عج) بیاد ، با سلاخی حکومت رو به عهده بگیره . این رو به مردم بفهمونید . امروز سیاست تبلیغ باید این باشه : “ جاذبه در نهایت ، دافعه در ضرورت ! ” خدا ، جاذبه اش در حد نهایته و دافعه و خشمش در حد ضرورت . اخلاق یک مؤمن واقعی باید اینگونه باشه . تو هم باید این طور باشی . انشاءالله



 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 94 بازدید
    بازدید دیروز: 168
    کل بازدیدها: 690345 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •