سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وصال یار(1)قسمت دوم (چهارشنبه 87/2/18 ساعت 1:2 صبح)

عنایت می کنید ؟ این درجات هست . وجود داره ، آدم باید مراقب باشه ، خُب ما باید چه کار کنیم ؟ نباید به این وصال برسیم ؟ حالا به این درجات نمی رسیم ، ولی خیلی از مباحثی که تو این دهه مطرح می شه کاملاً رسیدنی هست  . همه می تونند برسند . استاد بزرگوارمون حضرت آقای دولابی ( رحمه الله علیه ) فرمودند : ” وقتی انبیاء و اولیاء خدا یه چیزی می گن ، یعنی تو می تونی بهش برسی ! الکی نمی یان چیزی بگن ، تو رو به ولع بندازند . یا تو کارتون مشکل بندازند ، اذیتتون کنند ، یه عمر هم الّافتون کنند وهیچی هم بهتون ندن . ”

این طوری نیست . تو ، توکار بیا ،  این چیزهایی که می گیم رعایت کن . حتماً می رسی . حالا بگذارید از روایت بریم بیرون ، از خود قرآن براتون مثال بیارم . می گه : این به جایی می رسه که به خودِ خدا می رسه . وقتی انسان به خود خدا برسه ، نه اشتباه می کنه و نه از قدرت چیزی کم می یاره . آیه 42 سورة نجم می فرماید : ” أنَّ الی ربِّکَ الْمنتهی ”” بنده  ! تو می می دونی برای چی اومدی ؟ برای اینکه در نهایت به خود رب برسی . ” شاهدِ بعد : آیه 8 سوره علق ، ”و اِلی الله رُجعیتو همین دنیا ( نه تو آخرت ) شما به خدا می رسید . بعضی ها می گن : انا لله و انا الیه راجعون ” این آیه برای ختم ها هست ، بله درسته ، ولی این فقط یک جنبه اش ( جنبة آخرتی ) هست ، جنبة دنیایی هم داره ، ” انا لله ” ما مال خدائیم و ”‌و انا الیه راجعون ” باید به خدا برسیم ، باید به وصال یار برسیم . پس آقا این که گفتن خلیفه الله ، خالی بندیه ؟

 بحثی چند وقت پیش داشتم براتون از قول یکی از بزرگترین علماء و فلاسفة غرب ، یه جمله بسیار زیبا داره ( عین جمله  رو من می گم ، می خوام کم و زیاد نشه ، ببخشید ، نگید ، ایام محرم این جمله رو روی منبر گفت ، ) گفته : کدوم الاغی گفته ما آدمیان ، خلیفه الله هستیم ؟ ( تو کتابهای مسیحیت هم این رو داریم دیگه در کتاب اونها هم اومده که انسان خلیفه خدا هست .) خُب راست می گه ، بله تو خلیفه خدا نیستی ، برای اینکه تو اصلاً با این معارف بیگانه ای ، باید هم کم بیاری . اما شیعه سرش رو بلند می کنه ، می گه : ” ما هستیم ! ”  حالا ممکنه خیلی هامون خلیفة الهی نشیم ولی واقعاً هستیم ،  قدرتهای الهی رو در وجودمون داریم . با بقیه حیوانها فرق داریم . خُب چه کار کنیم که مردم اغلب اون طوری زندگی می کنن ؟ تقصیر خدا هست که مردم در طول چهل سال ، پنجاه سال ، چهل روزش رو نمی تونند برای خدا یه چله بگیرند ؟‌خالصِ خالص باشند ؟

مَنْ أخْلَصَ لِله اَرْبَعینَ صَباحاً جَرَ الله ینابی الْحِکْمَه مِن قَلْبِهِ اِلی لِسانِهِ  ” اون کسی که چهل روز ، تو این 40 ، 50 سال بتونه خودش رو نگه داره ، کامل برای خدا خالص باشه ، کارهایی رو خواهد کرد که خودش هم باورش نمی شه . و جالب اینه که اون وقت این کارها رو اصلاً انجام نمی ده ، می گه : اصلاً کار مهمی نیست . می گه : من از اینم مهمترم ، من می تونم حتی این قدرت رو داشته باشم این کارها رو انجام ندم . مردم ما ، ( مردمی که داریم می گیم از بنده و شما تا بقیه مردم ) بهشت رو یک باغ خیلی زیبا می پندارند که باید برن توش ، یه مشت عسل از جوبهاش بخورند ، بعدم دست چهار تا حوری رو بگیرند ، بروند این ور و اون ور حال کنند ، دیگه همه چی ردیفه ، بعد هم هر وقت دهنشون رو باز کردند ، جلو دهنشون یه سیب ظاهر بشه ، و بخورنش ! بهشت رو این طوری می بینند ، جهنم رو هم یه گودالی می بینند که پر از آتیشه ، که تو رو داخلش می ندازن  ، تا می یای به خودت بجنبی از این ورت می سوزه ، از اون طرف هم آتیش بیرون می زنه ، تا می یای از این طرف فرار کنی ، چهار تا عقرب نیشت می زنه ، این هم جهنمه ! غافلند از اینکه بهشت و جهنم این چیزها نیست ، بهشت و جهنم در کلام وصالی که ما داریم صحبت می کنیم مالِ عالمِ تجرده . اینها که همه مادی هستند ، دو تا پله پائین تر از عالم تجرّده . پله اول : عالم مادی ، دوم : عالم مثال ، سوم عالم تجرّد . اینها که تو فکر می کنی مال عالم مادیه ، تو عالم مثال هم ما مادی نیستیم که این چیزها بخواد تعلق بگیره . گفتم این که شنیدیم ، که به انسان می گن : ” عسل بخور ، حوری داشته باش ” مال همون روایتِ هست که می گه یک جرعه آب در بهشت که می خوری تمام این لذت ها رو با هم می بری . یک نگاه به جمال محبوب می کنی تمام این لذت ها رو با هم می بری . حالا مجبورم این روایت رو بگم تا خوب جا بیفته . روایت می گه : مثلاً لذت آمیزش در بهشت چهار سال هست . این یعنی چی ؟ یک نگاه به محبوب می کنی چهار سال همون لذت رو می بری ، این چیزهایی است که در اونجا به ما تعلق می گیره . البته کار نداریم به این بحث ، گفتم این بحثی که الان خدمتتون دارم می گم ممکنه شما بشینید گوش کنید خیلی هم خوشحال باشید ، اما مطمئناً خیلی از علما با این بحث ها مخالف هستند ، من الان دارم خدمتتون می گم بعد رفتی یه جایی گفتی ، مخالفت کردند ، به من ربطی نداره !

من این بحث رو که دارم خدمتتون می گم ، از حضرت امام (ره) استفاده کردم ، از حضرت آقای علامه طباطبایی رحمه الله علیه ، از حضرت آقای جوادی آملی ، از حضرت آقای حسن زاده آملی ، از حضرت آقای قاضی استفاده کردم و یه دو تا کتاب غربی رو دارم کار می کنم اونهایی که با کار ما تطبیق داره ، مثال براتون می یارم مثل همین مثالی که براتون آوردم ، مثل یه جور برهان خلف ریاضی که خوندید ، یه جور برهان خلف دارم براتون می یارم ، یک سری کتابهای مثلاً عرفانی رو خوندم ، اینها رو جمع کردم ولی شاید بعضی ها بگن این جوری نیست . اما خودمون داریم قبول می کنیم ، خُب اگر قرار باشه لذت های اونجا هم این طوری باشه  که فرقی با عالم ماده نداره .  اما مردم ، مردم چه جوری هستند ؟ مقدمه چهارم : ماها از نظر وصال هر کدوم یک ظرفیت و استعداد داریم و این ظرفیت و استعداد ما می تونه بالا باشه به یه جایی برسه : ” اِلی ربّک الْمُنْتَهی ”‌ تا مقام قبل از خدایی ممکنه برسه ، روایت هم داریم که می گه  : ” علیٌ مَعَ الحق وَ الْحَقُّ مَعَ الْعَلی ” این معناش همینه . تا اون جا برسه ” حقی ” که دارم می گم یه بحث دیگه هست ،

 مردم از نظر ظرفیت دو گروه هستند :

1 ـ یک عده انسان های تام الاستعداد : همه چیزشون خدا هست ، همه وجودشون خداست . حرف زدنشون خداست ، ” مایَنْطِقُ عَنِ الْهَوی ” هیچ چیزی از خودشون ندارند . پیغمبر اکرم (ص) می فرمایند : هیچ کلمه ای ، هیچ چیزی نمی گه مگر اینکه خدا گفته باشه ، معصومینِ ما در این درجه هستند . هیچ چیزی نمی گن مگر اینکه خدا گفته باشه ، خُب این یه کمی از کلاس ما بالاتره ،

2 ـ گروه دوم انسانهای تام الیقین هستند : یعنی عبادتشون از روی صِدق هست ، خدا رو می پرستند ، بعضی وقتها اگر گناه می کنند ، توبه می کنند بعضی وقتها اگه عقب گرد می زنند ، سریع جبران می کنند ، و یواش یواش چشمهاشون باز می شه . بعضی وقتها که گناه و یا  ترک اولی می کنند دوباره چشمهاشون رو می بندند . گروه دوم اهالی احسان هستند . در روایت اومده  : از پیغمبر (ص) سؤال شد که اهالی  احسان چه کسانی هستند ؟ این روایت رو فرمودند : ” أَنْ تَعْبُدَ الله کأنَّکَ تراه فَأنْ لَمْ تَکُنْ تراه فَأنَّهُ یَراک ” کسانی که یه جوری زندگی می کنند ، گویا دارن خدا رو می بینند . روی کلمه ” گویا ” خوب دقت کنید ، گویا دارند خدا رو می بینند و اگر اونها خدا رو نمی بینند یک جوری زندگی می کنند و یک جوری خودشون رو به یقین رسوندند که گویا خدا داره اونها رو می بینه . روی خودشون کار می کنند ، خلوت برای خودشون پیدا می کنند ، این قدر در خلوت به خودش تلقین می کنه که احساس کنه خدا داره اون رو می بینه . به خودش می گه : خدا داره تو رو می بینه ، مراقب باش ! علامه طباطبایی (ره) در شرح این روایت می فرمایند : فرق این گروه با گروه اول مثل فرق ” أنَّ ” و ” کَأنَّ ” در ادبیات عرب است . ” أنّ ” یعنی بدرستی که ”‌ کَأنَّ ” یعنی گویا اونها خود خدا رو می بینند ، اینها فکر می کنند ، یه جوری برای خودشون برنامه ریزی می کنند گویا دارند خدا رو می بینند . این فعلاً مقام ماست ، یه جوری برنامه ریزی می کنند گویا دارند خدا رو می بینند . اینها وقتی خلوتی احساس می کنند در خلوت می شینند و اینقدر به خودشون تلقین می کنند تا به خدا برسند . این خلسه ها ، این حالتهایی که انسان در خودش می ره ، تمرکزها و غیره و غیره ، اینا رو می شینه کار می کنه ، تا بالاخره به خدا برسه .

در زمان جنگ ، خدا رحمت کنه همه شهدا و همه اونهایی که اون زمان کار می کردند به این صورت که رزمنده بودنشون رو حفظ می کردند ، یک کاری می کردند که اون حال و هوا از دست نره ، اون زمان قبر می کندند در تاریکی شب ، در قبر می خوابیدند و حتی بعضی هاشون یک چیزی هم رو قبر می گذاشتند برای اینکه مرگ رو احساس کنند . خُب ماها فراموش کاریم ،‌ چکار کنیم ؟ مرگ رو احساس نمی کنیم .

خدا رو باید احساس کرد . اینها اینقدر رو خودشون کار می کنند که احساس می کنند . طرف تا خلوتی پیش می یاد نمی شینه با خودش فکر کنه الان که هیچ کسی نیست ، یکی دیگه ممکنه باشه ، اگر در خلوت بشینه فکر کنه اون یکی دیگه ای که ممکنه باشه ، واقعاً هست و احساسش کنه ، این یه برنامة تمرینی هست ، علامة طباطبایی (ره ) برای این مطلب ، تمرین کردن رو منظور کردند . تمرین فکری ! می فرمایند : در خلوتی بشین ، به عدد یک فکر کن ، یک یعنی چی ؟ اولین چیزی که به نظرت می یاد یکِ ، عددِ دیگه ای اگر الان من بخوام بگم شما فکر نکردید . اولین چیزی که به نظرتون می یاد عددِ یکه . اینقدر به این عدد یک فکر کن ، اینقدر جلوتر برو ، یواش یواش می بینی که تمام جهان رو می تونی زیر این یک جمع کنی ، یواش یواش ! خوب که فکر کردی می یای بالاتر به جایی می رسی که می فهمی یه جای بالاتری به این یک ، دلالت و نظارت می کنه . تازه اونجا به خدا می رسی . این یک تمرینه ، نه نماز هست ، نه دعاست ، نه فلان ، تمرینه ،حالا این تمرینی که  ایشون ( علامه طباطبایی ) فرمودند ، نمی دونم چقدر برای شما کاربرد داره . این برای شما یه مقدماتی هست . مثال زدم که بدونید بزرگان ما روی خودشون کار می کنند ، این چیزها بی خود نیست .

هر کسی از حضرت آقای بهجت سؤال می کنه ، ایشون می گن : همونهایی که بلدی برو عمل کن !  ( از جواب دادن های ایشون مشخصه که خیلی عصبانی هستند ) یه بنده خدایی یه سؤالی جدیداً از ایشون کردند بعد ایمیلش رو برای من فرستاد . این بنده خدا به دفتر آقای بهجت ایمیل زده بود که آقا ما رو نصیحت کنید ، جوابی که آقای بهجت دادند خیلی عجیبه ، فرموده بودند : نصیحت مال وقتیه که تو رو بشناسم ، باید بشناسمت ، اینجوری نمی تونم به تو وعظی بکنم ، صحبت کنم ، برای نصیحت ، باید بشناسمت ، ”‌نُصْحُ الْمُؤمن ” . یعنی باید بیای قشنگ بشینی جلوی من ، همه چیز رو به من نشون بدی ، چه مشکلاتی داری ؟ چه مشکلاتی نداری ؟ روحیه ات چطوره ؟ وضعیت عبادتت چطوره ؟ چند سالته ؟ علمت چقدره ؟ همه اینها مهمه .

روی اخلاق فنی دارند کار می کنند ، همین طوری دلش خوش نیست که بگن آقای بهجت نصیحت می کنند ، تماس بگیریم ایشون هم یه نصیحتی بکنند ، بعد همه بروند این ور و اون ور قاب بگیرند . بگن نگاه کنید آقاب بهجت ما رو نصیحت کردند ، برو بابا ! اینها اهل این بازی ها نیستند . حالا ما که هیچی نیستیم ، ولی بعضی وقتها من از منبر می یام پائین ، یارو می یاد می گه آقا یه نصیحتی بکن ، اِه ! پس من از اول منبر تا حالا اون بالا چه کار می کردم ؟ یعنی چی ؟ دکون باز کردیم ؟ نصیحتم کجا بود دیگه ؟ چهار تا کلام و خوندیم حالا داریم براتون می گیم ، ما از این ضبط صوتهاییم ، منتها کتبی ضبط می کنند تا ما برای شما شفاهی بخونیم .

خُب این سه گروه رو من تموم کنم ، گفتم فرق این گروه با گروه دیگه مثل إنَّ و کأنَّ هست ، حضرت آقای جوادی آملی می فرمایند که اینها طبیعتاً درجه ولایت ، نزدیکی و وصالشون نسبت به گروههای دیگه خیلی پائینتره ، به همین درجه هم قانع هستند تا به اون درجه های بعدی . ”  إنَّ کِتابَ الْأبرارْ لَفِی عِلّیینْ وَ ما اَدْراکَ ماعِلّیونْ‌کِتابُ مرقوم یَشْهَدُهُ الْمُقَرّبون ” می گه : اینها در وجودشون یک معارفی دارند مال خودشونه ، زیاد هم به این ور و اون ور نمی تونند بگن . این چیزها دریافتی هست ، این طوری نیست که شما بری بشینی از راه نرسیده بگی : آقا ! یه چیزی بگو !  بعد هم بری بگی : چیزی نگفتند . یک گروه دانشجو رفته بودند محضر جناب آقای آیت الله حاج آقا رضا بهاء الدینی (ره) اینها مثلاً ده نفری بودند ، بعد که اومده بودند پرسیده بودند که چی دیدید ؟ آقا چی فرمودند ؟ گفتند : هیچی ما نشسته بودیم ، ده تایی مون ، 5 تا برادر ، 5 تا خواهر نشسته بودیم ایشون از راه اومدند یه نگاهی به ما کردند و نشستند ، یه سماور هم کنارشون بود ، یه چایی ریختند ، یه سیگار هم آتیش زدند ، تموم ماحصل این جلسه همین بود . ( ایشون سیگار می کشیدند ، که البته این سیگار کشیدنشون هم یک حالت خاصی داشت ، رفته بودند به امام رضا (ع) گفته بودند آقا اگه این سیگار ضرر داره ، حُبّش رو از ما بگیر ! ) گفته بود تموم ماحصل این جلسه همین بود . سه تا سیگار بود که کشیده شد و دو عدد چایی که خورده شد !

خُب حقّته ! آدم باش ! وقتی می ری یه جمله که بهت می گه ، می زنه تو خال ، آدم باش ، تو خودت روی خودت کار کن . این شبهایی که اومدی اینجا نشستی من پدر خودم رو در آوردم ، بعد با این وضعیت هیچ فایده ای نداره . این چیزهایی هم که می شنوی و دارم برات می گم ، الان فقط دارم شرح می دم که چه خبره ، شاید فردا هم همین طوری باشه ، بعد که گفتم چه کار کن باید کار کنی ، انشاءالله یه روزی آقا که اومد ، ببینه تو خیلی بالایی . این جوری باید باشی . یه دوتا قضیه خیلی زیبا هم از امام زمان (عج) دارم که انشاءالله براتون خواهم گفت .

پس این هم گروه دوم ، گروه دوم یه اشکالی دارند که اتفاقاً اکثریتشون هم این اشکال رو دارند ، اشکالشون چیه ؟ ببینید اینها معاد رو قبول دارند ، قیامت رو قبول دارند ، محرمات رو انجام نمی دهند ، واجبات رو انجام می دهند ، تقوا رو دارن و خیلی چیزهای دیگه رو دارند ، اما یادشون می ره که اون چیزی که دنبالش هستند ، مادی نیست . لذا خواهش هاشون مادی هست . یعنی دنبال مادیات بهشتند ، دنبالِ فرار از عذابهای مادیِ جهنم هستند . چون این گونه هستند ، بعضی وقتها مادیات دنیا فریبشون می ده ،‌ چون اینها یه مصداقی از بهشت رو می بینند .

یه بنده خدایی ، یکی از همین آدمهای مشهور مملکت که  حالا این جمله ای رو که می گم شاید بعضی هاتون بشناسیدش عیب نداره چون من خیلی ناراحت شدم از این قضیه ، می گن  یه دختر خانمی رفته بود از ایشون سؤال کنه ، دختر خانم جلوش نشسته شروع کرده به این دختر نگاه کردن ، بعد هم گفته : خانم شما چقدر خوشگلی ! گفته بود : یعنی چی ؟! آقا فرموده بودند : چون مظهری از جمال خدا هستی دارم بهت می گم . قربونت برم !!

این دکون ها رو از کجا یاد گرفتی ؟ خجالت بکش ! این قدر اینها مادی فکر می کنند ، که حتی فکر می کنند زیبایی خدا در زیبایی صورتهاست . یعنی چی آقا ؟! مظهری از جمال خدا هستی ؟ چرا چرت و پرت می گی ؟ از خودمون دین اختراع می کنیم  . کدوم امام مون همچین کاری کرده ؟ کدوم عالم بزرگواری همچین کاری کرده ؟ اونهایی که تو داری ازشون دم می زنی کدومشون یه همچین کاری کردند ؟ اینها صوفیه بازیه ، صوفیه این کار رو می کنه ، یه خانم خوشگلی می ذارند جلوشون می گن می خوایم به جمال خدا برسیم ! این که تمام مادیگری هست ، ( ببخشید ! ) شهوت جنسیه . همه کارها رو شوخی گرفتیم ، زرت زرت هم مشهور می شن ، یکی نیست بر اینها نظارت کنه ، که به قول معروف سوتی ندن و اینقدر تو همه جا نپیچه . باور کنید  من تو چهار تا دانشگاه رفتم این سؤال رو کتبی از من پرسیدند که آقا این بنده خدایی که تو دانشگاهها ، تو تلویزیون  این ور ، اون ور ، صحبت می کنه یه همچین قضیه ای براش اتفاق افتاده . واقعاً یکی نیست بر اینها نظارت کنه ، یکی نیست به اینها بگه :  آخه تو چه حقی داری این کار رو می کنی ؟ وقتی مرادشون این رو داره می گه ، من به این دانشجوها چی بگم ؟ از صبح تا شب همه شون دارن مظاهر جمال خدا رو می بینند دیگه ! حالا بیا درستش کن ، خربیار باقالی بار کن ! این خیلی مهمه ها .

بابا ! این مسائل مادی نیست ، اصلاً ربطی نداره اون مال عالم تجرّده . آقا ! به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست . . . برو بابا ! تو اصلاً شعر بلد نیستی ترجمه کنی ، تو اصلاً هیچ چیز از خدا نمی فهمی ، اصلاً خدا رو نفهمیدی . لذا تو این مسیر به جایی خواهیم رسید که دقیقاً خدا رو بشناسیم . این گروه این اشکال رو دارند که بعضی وقتها از حقایق باز می مونند . لذا چه اتفاقی می افته ، ( خوب دقت کنید ، مخصوصاً شمایی که جوون ترید ) لذا اینها فقط به یک سری اعمال خشک ظاهری مقید می شوند ، عبادتشون رو انجام می دهند ، رکعات طولانی ، فلان ، فلان ، همین طوری . . . .

بعضی دعاها هست که ازشون برداشت اشتباه می کنند . من هیچ وقت از این دعاها نمی کنم چون می دونم اون آمین ها اصلاً آمین های استاندارد نیست برای این دعا اشتباه دارند آمین می گن ، تا می گی : ”‌وَ زَوّجْنا مِن الحورالْعین ” می بینی از اون ته می گه : الهی آمین !! ( ای بدبخت جمال یار رو اگه ببینی می فهمی که اینها همه بچه بازیه ، اینها برای امروز من و تو هست ، اینها برای لذت های امروزمون هست . )

خُب این مقدمه ای بود که براتون گفتم . هیچ اشکالی نداره ، دبیرستانی ، دانشجو ، هرچی هستی اینها رو یاد بگیر ، چه اشکالی داره بتونی دو تا بحث فلسفی هم ارائه بدی ، کسی نتونه برات طاقچه بالا بذاره .

 





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 96 بازدید
    بازدید دیروز: 105
    کل بازدیدها: 689189 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •