سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شرح دعای صحیفه(قسمت هشتم) (دوشنبه 87/2/9 ساعت 11:13 عصر)
واستعمل بدنی فیما تقبله منی,واشغل بطاعتک نفسی عن کل ما یرد علی,حتی لا احب شیئا من سخطک,ولا اسخط شیئا من رضاک,الهم صل علی محمد و آله,و فرغ قلبی لمحبتک,واشغله بذکرک,وانعشه بخوفک و بالوجل منک,وقوة بالرغبة الیک,وامله الی طاعتک,و اجر به فی احب السبل الیک,و ذلله بالرغبة فیما عندک ایام حیوتی کلها,واجعب تقواک منالدنیا زادی,والی رحمتک رحلتی,وفی مرضاتک مدخلی,واجعل فی جنتک مثوای,وهب لی قوة احتمل بها جمیع مرضاتک

واستعمل بدنی فیما تقبله منی
:بدنم را به کاری وادار که مقبول تو باشد,و مرا با با قرار دادنم در گردونه ی طاعت از هر اندیشه ی خلاف بازدار,تا چیزی را که تو نمی پسندی نپسندم و چیزی را که از آن خشنودی ناپسند ندارم. واستعمل بدنی فیما تقبله منی:بدنم را در آن چیزی که می پذیری به کار دار.یکی از قسمتهای طاعت و عبادت به بدن بر می گردد.که این طاعت در بدن چند مدله.از اون مدلهایی که خداوند تبارک و تعالی می پسندد و دوست دارد ما می خواهیم صحبت کنیم.اینکه بدن ما ابزار و وسیله ای برای گناه باشد یک بحث جداگانه ای است که الان در مقام دعا به آن نمی پردازیم.در مقامی که الان هستیم در مقام طاعت و عبادت است.طاعت بدنی اولین قسمتش بر می گردد به عبادات خاص یعنی طاعت و عبادت کردن به وسیله ی بدن در عبادتهایی که بدن ما با این عبادت درگیر می شود.مثل همین روزه ای که توفیق داریم و می گیریم یا نمازی که توفیش باشه و می خونیم.یا عبادتهای این تیپی.عبادتهایی که به بدن یک فشارهایی رو وارد می کند.

اثرات طاعت بدنی:

اثر اول:

1.
وقتی انسان طاعت بدنی می کند,بدنش رو از رجس و از حرام و از گناهان هم پاک می کند و هم بیمه می کند.حتی زبان یعنی ذکر یک طاعت بدنی است.وقتی میگن که این طاعت رو انجام بده بیمه کردنش هم هست.روایاتش رو در ماه مبارک رمضان حتما برادرها و خواهرها شنیدند که اگر کسی طاعت بدنی ذکری انجام دهد تحت این منوال که قبل از افطار و بعد از سحری یک بار سوره ی قدر را بخواند در طول روز این شخص اگر بمیرد ثواب شهید رو داره و حتی نفسهای او نفسهای شهید محسوب می شود و این اثراتی است که طاعت بدنی بر روح ما دارد.برخی فکر می کنند که ما باید فقط در ذهنمون عبادت کنیم و طاعت بدنی لازم نیست.میگه اگر نیتت لله(برای خدا)باشد دیگه شما در تمام طول روز بیمه اید.
می فرمایند نه.اینجا رسما امام سجاد(ع) دستور می دهند تلویحا دارد از خداوند درخواست می کند ولی داره به من و تو دستور می دهد که واستعمل بدنی فیما تقبله منی:اون چیزایی که از من توقع داری در طاعت بدنی هم به من توفیقش رو عنایت کن.

بنابراین اثر اولش اثر وضعی است.یعنی بیمه می کند بعد را و پاک می کند ماقبل را!

اثر دوم

اثر دوم رنجی است که بر بدن حاصل می شود
.
این رنج چه کاری را انجام می دهد؟وقتی نعوذ بالله گناهی را انجام می دهیم بر بدن ما رجس وارد می شود یعنی بدن ما کثیف میشه سلولهای بدن ما ناپاک می شود.وقتی انسان عبادت انجام می دهد اگر این عبادت یک مقداری زحمت بدنی داشته باشد سلولهای بدن را پاک می کند.
درروایتی داریم که آمد خدمت آقا امیرالمومنین و عرض کرد فلان نماز خیلی طولانی و کمرشکن است .آقا فرمودند:یادت بیاد از زمانی که این بدن از گناه کردن لذت می برد.
اینجا باید به این دید نگاه کنیم که بعضی وقتها لازم است که ما به بدنمون یک فشاری بیاریم مثل روزه و این ضعفی که بر ما مستولی و چیره می شود در حقیقت بدن رو از لذتهایی که از گناه برده و سلولهای بدن رو نجس کرده این بدن رو پاک می کند.این دومین اثر طاعت بدنی است.
در روایت دیگه داریم که آقا امام باقر(ع) فرمودند که:برای یک گناهت استحقاقش اینست که برای یک گناه تو باید آنقدر به بدنت فشار بیاری و تا آخر عمر آنقدر سجده بری که تمام زانوهات پیله بزنه و آنقدر اشک بریزی که جوی خون از چشمهات جاری بشه
!حقیقتش اینه اما چون کرامت خداست,خدا گفته که ما سخت نمی گیریم,اشکالی نداره.یه توبه ی عادی می کنی و پشیمان میشی و ما قبول می کنیم.
در دومین اثر معرفت ما ایجاب می کند حداقل به اندازه ی لذتی که انسان بدنش از گناه برده به این بدنش یک کمی سختی عبادت بده.

اثر سوم

اثر سومی که طاعت بدنی بر روح ما مترقب می کند اینست که بدن مارا آماده می کند . برای خداوند تبارک و تعالی برای طاعات دیگر.یعنی بدن انسان خو می گیرد.اولش بسیار سخته که بر این بدن فشار بیاری و نیمه شب از خواب بلند بشی و آرام آرام یاد می گیری که سحرخیز بشی.آموزش و اطاعت میده.بدنهایی که خودشون رو در مسیر غیراطاعت خداوند تبارک و تعالی به تکلف و سختی و زحمت میندازن هم در جهاد اصغر کم میارن و هم در جهاد اکبر.یعنی اگر فردا ان شاءالله دعای پیر راحلمون حضرت امام (ره) مستجاب بشه و دوباره باب شهادت باز شود و انسان دوباره توفیق جهاد پیدا کند بدنهایی به این توفیق می رسند که قبل از اینکه این باب باز شود با عبادت به خودشون سختی و تکلف داده باشند.نازپرورده های بدنی در بارگاه خداوند تبارک و تعالی توفیق جهاد پیدا نمی کنند چون نازپروردست.پس انسان باید بدن رو به سختی عادت دهد که بتواند اگر روزی اطاعت و طاعت و عبادت براش سخت شد از این سختی بگذرد و داخل سختی شود.بعد که انسان داخل میشه یعنی همین کنکورش رو که رد می کند و وارد دانشگاه انسان سازی که می شود وارد جهاد اصغر که میشه,وارد جهاد اکبر که می شود بعد دیگه اخت میشه خودشو نشون میده و لذت می بره.لذا تو ایام دفاع مقدس هم هستیم و سعی می کنیم اشاراتی هم به اون زمان داشته باشیم.لذاخیلی از مشکلات بسیار سخت بدنی برای بچه های زمان جنگ چون کنکور رو رد کرده بودند خیلی ساده بود و خیلی راحت باهاش برخورد می کردند.کسی که می تونست چهارده پانزده ساعت نگهبانی بده در گرمترین هوا این شخص طبیعتا خیلی راحت هم برای نماز شب بیدار می شد.و کسی که خیلی راحت برای نماز شب بیدار می شد خیلی راحت هم می تونست بره برای خدا نگهبانی بده اینها عمدتا با هم ملازمه داشت.لذا اینها میشه اثرات طاعت بدنی.بنابراین انسان باید این کنکور رو رد کنه.انسانهایی که فراری هستند مثلا ماه رمضان رو با اینهمه برکتش در نظر می گیره به لحاظ اینکه بنده خدا روزه گرفتنش براش سخته و به بدنش فشار میاد از ماه رمضان فراریه.اینهمه برکت رو از دست داده.در صورتی که بدنش اگر بدن نازپرورده ای نبود اینهمه برکت بی استفاده نمی موند و می تونست در ماه رمضان از این برکات استفاده کند.

نوع دیگر از طاعات بدنی عبادات عام هست.
عبادات عام یعنی کارهایی که هم میشه عبادت باشه و هم میشه عبادت نباشد.مثلا عرض می کنم نماز واقعی.نمازی که باطل نیست.یک نمازی هست که با ریاست و باطله,یک نمازی هست با وضو وباطله,یک نمازی هست که رو به قبله نیست و باطله. بنابراین نمازی که باطل نیست و همین نمازی که تو می خوانی این عبادت خاصه برای اینکه نمی شود که انسان نماز بخواند ولی عبادت نکند.اما عبادت عام چیزهایی است که شما می توانی انجام بدهی اما عبادت نباشد.مثلا عرض می کنم شما بری کار خیر بکنی پولاتو برای محرومین خرج کنی .میشه عبادت باشد میشه هم عبادت نباشد یعنی کار خیر هر دو جنبشو داره.نه که بگیم ریا باشد نه.باطل نشدش میشه عبادت نباشد.یعنی شما به چه نیتی انجام بدی؟دلت می سوزه صد تومن به یک نفر میدی.این شاید عبادت محسوب نشود برای اینکه این بابا دلش سوخته
.
شما می تونی حتی مسلمون نباشی و وکار خیر انجام بدی آیا این عبادت محسوب میشه؟ما در سیره ی علماء و گفتار بزرگانمون داریم که میگه در خونه ی اهل بیت هر کس بیاید یک چیزی به او می دهند.یعنی هر کسی که بیاد یک سرویس از اینا می گیره اما شما فرض کنید شمربن ذی الجوشن بره در خونه ی اهل بیت در بزنه این در به روش باز میشه یه چیزی هم بهش میدن اما تمام چیزهایی که بهش میدن چیزای مادیه.
اگر چیزای معنوی می خواهد باید انسانی باشد که محب اهل بیت باشد,باید انسانی باشد که خالص باشد (الطیبات لطیبین)یعنی اینکه خداوند شرط گذاشته.طیبات یعنی خوبیها,خوبیهای معنوی رو به پاکان میدن.پس این در خونه ی اهل بیت زدن می تواند عبادت باشد می تواند هم عبادت نباشد.اگر عبادت باشد که الطیبات لطیبین,اگر هم عبادت نباشد یک سود مادی گیرش اومده.ما کم نداشتیم کسانی که در خونه ی اهل بیت رفتند و تقاضای کمک کردند و اهل بیت هم بهشون کمک کرده.به بعضیها کمک مالی کردند,به بعضیها کمک عاطفی کردند,به بعضیها کمک اعتباری کردند.ما داریم که امیرالمومنین حتی به کسانی که به کیش اسلام نبودند و مسلمان نبودند هم کمک می کردند.این میشه طاعت بدنی بر عبادت عام.اینجا بایستی انسان این زحمتهای بدنی که میشه خالصانه به نیت خدا و برای خدا انجام بده
.
امام اینطوری دعا می فرمایند;که خدایا به ما توفیق بده که طاعات بدنی در مسیر رضایت و قبولی تو باشد


واشغل بطاعتک نفسی عن کل ما یرد علی,حتی لااحب شیئا من سخطک:خدایا یک کاری بکن که از اون چیزهایی که تو دوست نداری من خوشم نیاید.یعنی مسیری که اهل بیت دارند برای ما باز می کنند یک مسیر کاملا توسلیه.یعنی تو اینهارو باید از خدا خواهش کنی.وقتی ما تو دعاهامون میگیم که خدایا میل و محبت گناه رو از دل ما خارج کن یعنی چی؟یعنی این کار از توان من خارجه.ان النفس لامارة بسوء:من خودم دائم داره میل به گناه در دلم زنده تر و تقویت میشه.لذا باید از خداوند تبارک و تعالی خواهش کنی.برادرها و خواهرها همیشه مسیر توسل رو در نظر بگیرند.بیشتر از اینکه ما خودمون بخواهیم زحمت بکشیم توسلات ما جواب میده.

ولا اسخط شیئا من رضاک:واز چیزی که تو دوست داری من خشمگین نباشم.بعضی از چیزهایی رو که خداوند دوست داره ما دوست نداریم .دلمون هم خوشه عبدالله هستیم.بنده ی خداییم.بنده اون کسی هست که از چیزی که ارباب و مولاش خوشش میاد اونهم خوشش بیاد.منظورمون نماز و روزه و...نیست که بگی الحمدالله ما خوشمون میاد.منظورمون چیزهایی است که الان تو ازش گله می کنی .مگه خدا نخواسته؟میگه اینها رو هم کاری کن که خدایا من خوشم بیاد.در دعای شرح بیست و یکم ماه مبارک رمضان آقا امام سجاد خداوند تبارک و تعالی را در یک مخمسه ای قرار میده که خیلی این مخمسه شیرینه.چقدر وقتی روابط بین انسان و خدا ,حالت عاشق و معشوق به خودش می گیره جملات زیبایی از دهان عاشق خارج می شود و بهتر بگیم از دهان معشوق.چون خدا عاشق ماست
.
امام سجاد خدا رو در یک مخمسه ای قرار میده و راه بازگشت هم برای خدا نمی گذاره.میگه دو راه بیشتر نداری ,خدایا دو کار بیشتر در حق من نمی تونی انجام بدی.چون تو کریمی از این دو گزینه یکی رو انتخاب کن
.

1. یا من را راضی کن به آن چیزی که برای من موجود است یا به من قدرتی بده که هر چیزی که برای من می فرستی من راضی و خوشحال بشم.یعنی ارتباط اینطوری میشه که خدا راضی ما راضی.

یا قضا و قدرت رو تغییر بده2.


خیلی جرات می خواد که یک کسی با خدا اینطور صحبت کند.میگه یا منو راضی کن یا قضا و قدرت رو تغییر بده .ببینید این مسیر چقدر مسیر توسله.خدایا مگه تو قادر نیستی ولی من از قدرتت دو گزینه برای تو انتخاب می کنم.ببخشید که داریم بهت دستور میدیم اما یا منو راضی کن به اون چیزی که برای من موجوده یعنی خوشحال از ماه رمضان بیرون برم.طوری که هر اتفاقی برای من بیفته من اصلا نگران نباشم یا قضا و قدرت رو تغییر بده که اگر من راضی نمیشم تو یک کار دیگه ای کنی که من راضی بشم!
جملات,جملات بسیار پرجراتیه.یعنی فقط یک عبدی مثل آقا امام سجاد که در آخرین درجه ی عبودیت و بالاترین پلکان ایمان و در مقام عصمت است می تواند اینقدر با قدرت و قوت با خداوند صحبت کند.

وفرغ قلبی لمحبتک:خدایا به من یک آسایش و یک وقت خالی بده که این قلب بشینه با خودش حساب کتاب کنه و فقط و فقط محبت تو را قبول کند و اگر این قلب من,محبت خلق را دارد فقط به این دلیل که تو فرمودی.در مسیر محبت تو,در طول محبت توست نه در عرض محبت تو.

واشغله بذکرک:قلب من رو با ذکر خودت مشغول کن.الحمدالله رب العالمین شیطان در ماه رمضان در غل و زنجیره برای کسانی که سراغش نروند اما اگر سراغش رفتی تشریف میارن.اما ما یک عده ای هستیم که کاری به کار شیطان نداریم,سراغش هم نمی ریم.اعوذ بالله هم میگیم اما شیطان خودش به زور میاد وسوسه می کنه.این مسیر در ماه رمضان بسته است.اما اگر کسی خودش بره در خانه ی شیطان رو بزنه تشریف دارن حاج آقا.لذا یکی از ذکرهایی که بسیار بسیار مثمر ثمر است و بسیار شیطان را زمین می زند,واشغله بذکرک است.بزرگان ما,علمای ما,کسانی که مجرب هستند و خودشون هم گفتند و من ازشون شنیدم فرمودند که:من سه هزار تا ولی خدا رو دیدم.که البته من این سه هزار تارو گردش کردم .واز این سه هزار تا ولی خدا ,من سوال کردم چه کنیم که شیطان رو داغونش کنیم؟نقطه ضعف شیطان چیه؟ایشون فرمودند نقطه ضعف شیطان را باید بگردی از تو آیات قرآن پیدا کنی.گفتیم آقا چجوری؟فرمودند:آقا اینطوری که شیطان زمانی که از من و شما شاکی شد بعد گفت:برعلیه آدم توطئه می کنم.بعد گفت توطئه ی من طوری هست که کاری می کنم که شما بنی آدم را شاکر نیابید.ولا تجد اکثرهم شاکرین.لذا فرمودند:که پوز بند شیطان الحمدالله رب العالمین است.یعنی انسانی که شاکر است و در همه حال خدا رو شکر می کنه انسان رو از خودش ناامید می کند.
پوزبند یعنی دیگه راه شیطان رو می بندد
بنابراین معنی واشغله بذکرک که امام سجاد فرمودند:یعنی اینکه خدایا قلب من رو به ذکر خودت ذکر اصلی,ذکری که هم خدا راضی میشه,هم نفس ساکت میشه,هم مردم خوشحال و راضی می شوند و هم شیطان پوز بند می خوره.(الحمدالله).کی باید این ذکر الحمدالله رب العالمین را بگوید؟قلب.اینجا دیگه بحث فقط زبان نیست.اینقدر زبان بگوید تا قلب مطمئن شود.قلب که مطمئن شد دیگه انسان از وسوسه ی شیطان در امان است.شیطان میگه ما همه ی تلاشمون این بود که این بنده خدارو از شکر بیندازیم صبح تا شب داره میگه الحمدالله
.

صبح که از خواب بلند میشه همون کنار رختخوابش رو قبله سرشو به سجده می گذاره میگه الحمدالله رب العالمین.سه بار این ذکر رو میگه.

1.خدایا تو رو شکر می کنم از اینکه دوباره روحم به بدن بازگشت

2.بابت اینکه می دونم که من وقتی خوابیدم تو هوامو داشتی

3.برای اینکه از حالا به بعد هم شاکر باشم.سالی که نکوست از بهارش پیداست


اینجا شیطان میگه من این آدم رو چکارش کنم؟به محض اینکه تو میگی الحمدالله شیطان آتیش می گیره.یعنی اعصابش خرد میشه.لذا هیچ ذکری مثل الحمدالله شیطان رو ساکت نمی کند

وانشعه بخوفک وبالوجل منک:خدایا با خوف و ترس و بیم از خودت قلب مرا بلند مرتبه قرار بده.خوف خدا چطوری ممکنه یه قلبی رو بالا ببره؟که این باز درش رمزی نهفته است و اونم اینکه وقتی انسان خوف خدارو داره وقتی انسان نسبت به خداوند احساس نگرانی می کند باعث می شود که دائم به خودش نگاه کند و ببیند که در منظر خداوند تبارک و تعالی که دارد او را می بیند در چه مرتبه ای قرار دارد و دائم چون به خودش و عظمت خداوند نگاه می کند دائم احساس می کند مرتبه اش نسبت به خداوند,نسبت به ظرفیت وجودیش و نسبت به مقام عبودیت پایینه.لذا دائم سعی می کند که خودش رو بالا ببرد.لذا خوف اینجا به معنای نگرانی از انجام وظیفست.من چون وظایف عبادی و وظایف مادی رو خوب انجام نمیدم روز به روز نگرانم و چون نگرانم خودمو بالا می برم
.

بنده به خاطر اینهمه لطفی که در حق من کرده نگرانم.
حتی فریاد خوفی که معصومین می زنند از تقصیره.یعنی واقعا احساس می کنند کم گذاشتند برای خدا
.دیدی که بعضی وقتها یک کسی هست که یه نفر دیگرو خیلی دوست داره,دائما هم داره بهش سرویس میده.سرویس عاطفی,سرویس مادی و همینطو هم که داره سرویس میده میگه که جدی تو هم من رو دوست داری؟واقعا من رو قبول کردی؟حالا طرف هر چی میگه بابا دوست دارم به حضرت عباس, دوباره میگه فکر نکنم.باز دوباره اون شخص میره بیشتر تلاش می کنه دوباره میاد میگه حالا از دستم راضی هستی؟فکر نکنم راضی شده باشی.حالا دوباره هر چی طرف میگه بابا ما راضی شدیم باورش نمیشه.این چشه؟؟؟این از بس که معشوقشو دوست داره دائم نگرانه.میگه نمی تونم وظیفمو برای معشوقم انجام بدم.

جمله ی بسیار زیبای حضرت امام در وصیت نامشون که این جمله رو وقتی که بعضی از مردم شنیدند جمله رو حمل بر تواضع کردند که عجب پیرمرد متواضع و خوبیه..یک جمله ی عارفانه ای که امام فرمودند:از شما می خواهم که مرا بابت قصورها و تقصیرها ببخشید.یعنی اینکه من امام با احساس قصور و تقصیر و با نگرانی از بس که شما مردم و ازبس که خداوند رو دوست دارم می دونم که باز هم نتونستم که امام خوبی برای شما باشم.این حالت عابدانست.این خوف رو بهش میگن نگرانی.میگه این خوف در قلب باعث میشه که من دائم در زندگی از نظر معنوی خودم رو بالا بکشم.چون نگران هستم
.

وقوة بالرغبة الیک: و در دل من و قلب من رغبت را حاکم کن
.
چقدر روز به روز این دعا در جامعه ی ما بیشتر در حال شکل گرفتنه.یعنی میزان کسانی که با رغبت به سمت خدا و عبادت می روند به لطف خدا دهه به دهه و سال به سال در مملکت ما و در جهان ما تعدادش در حال افزایش است.یعنی میزان کسانی که پنجاه سال قبل در همچین شبی پای یک مجلسی پای یک منبری پای یک مناجاتی می نشستند فقط به این نیت که بریم ماه رمضونه.زور می زدند که گریه کنند,زور می زدند که بتونند منبر رو گوش کنند.با ناراحتی و سختی می یومدند و مدام به ساعتشون نگاه می کردند اما امروزه کمتر کسی رو می بینم که به ساعتش نگاه کنه.افرادی که پنجاه سال قبل اینطوری بودند درصدشون به مراتب بسیار بیشتر از الان بود
.

الان عبادت بر مبنای رغبت در جامعه ی جهانی روز به روز داره بیشتر میشه.اغلب جوانان امروز ما نگرانیشون از این هست که چرا با رغبت عبادت نمی کنند,نه اینکه چرا عبادت نمی کنند.اغلب سوالشون اینه که ما چجوری عبادت کنیم که با رغبت باشه و به دلم بشینه.اینم توطئه ای هست که شیطان دنبالش افتاد که رغبت رو از دل مردم خارج کند سال به سال به لطف خداوند رغبت در دل مردم ما بیشتر می شود.

وامله الی طاعتک:
خدایا به فرمانبرداری خودت متوجه کن,آرزوی من را اطاعت از خودت قرار بده(هر چقدر اطاعت خدا بیشتر بشه محبت اهل بیت بیشتر می شود و هر چقدر محبت اهل بیت بیشتر شود اطاعت خدا بیشتر می شود.این دو تا به همدیگر سرویس می رسونند.دو تا ظرفند.اطاعت خدا و محبت اهل بیت.این دو تا ظرف از پایین با یک لوله به همدیگه ارتباط دارند از کف.هر چقدر شما تو این ظرف می ریزی این ظرف آرام آرام میاد لب به لب این مساوی میشه.اطاعت خدا یکدفعه اینطوری که من دستامو گرفتم و لب به لب کردم شما یاد حدیث ثقلین می یفتی.کتاب الله و عترتی.یعنی این دو تا با همه.

خدا.اطاعت خدا و محبت اهل بیت.هر چقدر محبت اهل بیت بیشتر شود اطاعت خدا بیشتر میشه و هر چقدر شهر نسبت به اباعبدالله بیشتر محبت داشته باشد نمازهاشو قشنگ تر می خونه.هر چقدر قشنگ تر نماز بخونه محبت بیشتر میشه

نکته مهم:گناه محبت اهل بیت رو کم می کند!

یعنی وقتی انسان گناه می کند محبتش نسبت به اهل بیت کم می شود.محبت به اهل بیت هر چه بیشتر می شود گناه کمتر میشه و اطاعت خدا بیشتر می شود.گناه هر چه بیشتر می شود محبت اهل بیت کمتر می شود اطاعت خدا بیشتر می شود.لذا مناجات و توسل و روضه اینها همش موضوعیت داره.
آشیخ علی اکبر تهرانی آیت الله العظمی مرجع تقلید ی که خیلی هم پیر شده بودند رفته بود دم بقالی ماست بگیره پول همراش نبوده یا نداشته.به بقال گفته بود بنویس تو دفتر نسیه.اون بقال هم نوشته بود شیخ اکبر روضه خوان پنج ریال ماست.بعد یه چند تا از دوروریها اعتراض می کنن که مرد حسابی این آقا آیت الله العظمی است شما تو دفترت می نویسی آشیخ اکبر روضه خوان؟اینجا آشیخ اکبر گفته بود که اگر خدا در پروندم همینو فقط بنویسه من دیگه خیالم در روز قیامت راحته.خدا کنه که خدا هم همینو بنویسه.

نمی دونم چرا موقع توسلات کمرنگ میشیم؟بابا اگر به اولیاء خدا و بزرگان داری نگاه می کنی اینطوری می فرمایند که مسیری که انسان می تواند از آن مسیر به خدا برسد مسیر اهل بیت است.نه اینکه بنده تو اعمال ماه رمضانم مناجاتم رو داشته باشم,کسب معارفم رو داشته باشم,تفسیر قرآن رو هم بخونم.اما به امام حسین که رسید بگیم دیگه سینه زنیه می خوان روضه بخونند.بابا جون اصلش همین روضه ی اباعبدالله است.اتفاقا آخر کار ,از همه مهمتره.محبت اهل بیت رو زیاد می کند.

توجه توجه نکته ی خطرناک:

اگر محبت اهل بیت کم شود انسان روحیه ی ارتباطش با خداوند کم می شود و نعوذبالله اگر بی توجهی کند به اینکه محبت اهل بیت در دل من کم شده بزرگان و مراجع ما می فرمایند:تبدیل به ضد می شود.یعنی بعد از مدتی این شخص با خداوند ضد می شود.لذا ما اجازه نداریم محبت اهل بیت رو کمرنگ کنیم.تا کمرنگ شد باید بریم هر طور که شده پررنگش کنیم.با توسل و توکل و اشک و زاری و التماس و خواهش که در دل ما محبت خودتون رو زیاد کنید

خدایا:محبت اهل بیت را آن به آن در دل ما زیاد بگردان

واجر به فی احب السبل الیک:در زیباترین,مورد پسند ترین و خوشایند ترین راهها ما را قرار بده.یعنی خدایا راههایی که به سمت تو میاد همرو بررسی کن ببین کدام راه از همه بیشتر به دل من می شینه همون راه رو تو برای من قرار بده.در پایان ماه رمضان من دیگه گیج ویج نباشم که حالا چکار کنم.در یک راه و صراطی که دلم می پسندد روح می پسندد و نیاز بهش دارم در آن راه من را قرار بده.

و ذلله بالرغبة فیما عندک ایام حیوتی کلها:در تمام روزهای زندگانیم آن طور که تو می پسندی مرا رام گردان.رام شدن یعنی چی؟یعنی اینکه آقا ما یک درد و ناراحتی داریم و جفتک می زنیم این میشه آدمی که رام نیست و آدمی که رام نیست جفتک می زنه.جفتک زدن ماها چه جوریه؟ما مثل اسب که نمی تونیم جفتک بزنیم.ما چکار می کنیم؟ما اینور اونور می پریم.غر می زنه ناراحته سروصدا می کنه,قهر می کنه و...!بعضی از ماها اینطوری هستیم. حتی با خدا قهر می کنه و این میشه جفتک زدن.جفتک زدن ما انسانها مثل حیوانات نیست اینطوریه.رام کن مرا یعنی خدایا به من افساری ببند و اگر یک وقتی دیدی من دارم خطا میرم چپ و راست کشیدم دهنه ی من رو بکش که یک دردی سراغ من بیاد که این درد من رو از چپ و راست رفتن باز دارد و من بفهمم که چه خبره.

خدایا به من سکوت بده . یکی از مشکلات جفتک زدن حرف زدنه.ماها وقتی که کم میاریم حرف می زنیم.غر می زنه,به این میگه به اون میگه,سروصدا می کنه و اگر احیانا یک روز دنیا براش تلخ شده آبرو واعتبار برای کل عرش نمی گذاره.یعنی خدای به این عظمت و اینهمه فرشتگان و کارگزاران وچهارده معصوم همرو نعوذ بالله نعوذبالله نمی تونه که اینها رو بی آبرو کنه ولی شروع می کند اینهارو هجو کردن.

انسان رام مثل اسبیه که اگر اذیتش هم بکنی اگر شلاقش هم بزنی به اینور و اونور نگاه نمی کنه برمی گرده به خودت نگاه می کنه.

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی:اینایی که خیلی به آدم اصرار می کنند که چته؟به تو چه.والله به خدا.میگه بگو آروم میشی.بنده ی خدا اگر قرار بود ما با تو چهل پنجاه شصت کیلویی آروم بشیم وتوسل کنیم که دیگه به درد نمی خوریم.
این کسانی که ادعا می کنند و دورمون می چرخند که چته و حرف بزن آروم میشی.اینطور نیست.دلت گرفته برو به خدا بگو:

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی

باشد که از خزانه ی غیبم دوا کند


وقتی که انسان رام میشه ساکت میشه.وقتی ساکت میشه خزانه ی غیب روی اون حساس میشه.میگه وقتی ساکت شد به ما پناه آورده.

نوجوانها و جوانها فکر نکنید که ما داریم زیراب مشاوره رو می زنیم.مشاوره که یک دستوره.ولی یک جاهایی انسان باید چیزی نگه در مورد دردهایی که دردلشه مخصوصا غصه های بی دلیل.غصه به دلت نشسته برو به خدا بگو سریع نرو به خلقش کن.سریع نرو به این واون بگو.

وفی مرضاتک مدخلی,واجعل فی جنتک مثوای,وهب لی قوة احتمل بها جمیع مرضاتک:من را در رضایتمندی خودت داخل کن.ما چگونه می توانیم در مرضات خداوند تبارک و تعالی داخل شویم؟شرطش اینه که از مرضات خودتون دست بکشید.هر یک رضایت خلاف الهی که حذف می کنی یک جایگاه برای رضایت خدا باز می کنی.مثلا بنده راضی هستم که با زبان خودم با تهمت یا با غیبت یک قسمتی از دل خودم رو راضی کنم.امشب به خدا میگم خدایا اینکارو تعطیل می کنم.خداوند هم در اینجا تو رو راضی می کند.تو با اینکه با زبان راضی می شدی به خاطر خدا گذاشتی کنار و حالا خداوند تو رو راضی می کند. بنده با نگاه خودم فکر می کردم که می تونم که یک قسمتی از خودم رو راضی کنم اما می ذارم کنار و خدا هم میگه خیلی خب اون قسمت دیگرو هم من راضی می کنم. بنده با پول خودم فکر می کردم می تونم یک قسمتی از زندگی خودم رو راضی کنم خدا میگه تو از این دست بکش بده در راه من ,من به جاش تو رو راضی می کنم.جلوتر می ریم می بینیم که پدر یا مادری با بچه ی خودش داشت خودش رو راضی می کرد خداوند می فرماید بچتو بده در راه خدا من به جای بچت تو رو راضی می کنم.

بنابراین هر چقدر از مرضات خودتون دست بکشید مرضات الهی براتون ایجاد میشه.لذا خیلی وقتها راهکارهایی که دین و اخلاق و اهل بیت که برای حل مشکلات ما قرار میدن با عقل مردم عادی جهان جور در نمیاد.مثلا عقل مردم عادی جهان میگه که اگر یک آدم بی ادب بی شعور کم فهم فوق العاده بدی در خیابان جلوی شما رو گرفت و یک توهین بهت کرد عقل مردم عادی جهان میگه که همچین بزن تو دهنش که دیگه از این کارها نکند.اما عقل اهل بیت میگه حتی اگر شخصی بهت ظلم کرد سرت روبنداز پایین برو تو مسجد نماز بخون,خدارو راضی کن ببین خدا چکار می کنه.

عقل عادی مردم جهان میگه که اگر کسی بهت ظلم کرد باید منتظر بشینی بیاد ازت عذرخواهی کند اما عقل دین و الهی میگه اگر بهت ظلمی کرد تو برو ازش عذرخواهی کن,تو کوتاه بیا




 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 32 بازدید
    بازدید دیروز: 86
    کل بازدیدها: 690732 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •