سلام به دوستان
یه روز داشتم می رفتم تو یه پادگانی یه چیز نظرم را جلب کرد
دیدم دیوار های پادگان بلنده
روی دیوار ها سیم خار داره
طول دیوارها را تقسیم کردند به تقسیمات دقیقی و برجک گذاشتند که به بیرون احاطه داشته باشه
روی هر برجک یه نگهبان مسلح
بعد وارد پادگان که می خواهی بشی دژبانی می گرددت و می پرسه چی کار داری(البته ما را که جراتش را نداشت
وارد که شدم دیدم روی هر بلندی یه ضد هوایی کار گذاشتند
سئوال؟؟؟؟
این همه لایه های حفاظتی برای چی؟؟؟
وقتی جویا شدم دیدم که هر کدام از اونها(لایه ها برای محافظت از یک ارزشی ساخته و طراحی شده وگر نه که همون دیوار اولی بس بود.
دیوار برای اینکه کسی داخل پادگان را نبینه چون داخل پادگان فقط برای محارم اونه(نظامی ها)
سیم خار دار گذاشته که کسی ساده نتونه بیاد روی دیوار و داخل را ببینه
بعد نگهبان مسلح روی برجک گذاشته که فکر آمدن هم از سرش بیرون بیاد
دژبان گذاشته که ببینه کیه ؟؟چیه؟؟چی کار داره؟؟و خلاصه معلوم کنه که کی می تونه بیاد و کی نمی تونه و اینکه هر کسی هم کاری داره باید از راهش وارد بشه
روی هر تپه هم ضد هوایی گذاشته تا از نفوذ از بالا هم جلوگیری کنه؟؟
فکر که کردم دیدم جواب سئوال اون خانمهایی که می پرسند اصلا حجاب چرا؟؟
یا اونهایی که می پرسند؟؟چرا مانتو؟؟
و یا می پرسند که چرا چادر؟؟
و یاوقتی که کسی پوشیه می زنند تعجب میکنند که چرا پوشیه زده؟؟
از توی همین لایه های حفاظتی پادگانه در میاد؟؟
از خانمها می پرسم تو, تن تو, جسم تو, ارزشش کمتر از یک پادگان که نیست؟؟ها؟؟؟
اون دیوار و سیم خار دار و نگهبان و دژبانی و ضد هوایی را برای ارزشهای متفاوتی گذاشته
جا داره ما هم یک فکری کنیم برای ارزشهای متفاوتی که داریم؟؟
اینجا خدمت خانمها معلوم میشه کجاست.
دژبانی دارید؟؟
سیم دیوار ارزشهاتون کجاست؟؟
سیم خار دارش چیه؟؟
نگهبان داری یا نه؟؟مسلحه؟؟
ضد هوایی چی؟؟؟
خیلی چیز ها را نمیشه گفت
در خانه اگر کس هست یک حرف بس است(حتما هست)
|
ماشا، مانکن روسیه ای که مسلمان شدماشا الیلیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسیزبان است. او حدود ? سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید. به گزارش ابنا، ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی میگوید از جلوههای کاذب سابق متنفر است و اکنون احساس خوشبختی میکند. اما ماشا همانقدر که بسرعت در آسمان شهرت و محبوبیت طلوع کرد خیلی زود نیز از صحنه ناپدید شد. این امر نه به دلیل افول ستارهی بخت وی بود و نه به علت از دست دادن “زیبایی چهره” یا “سحر صدا” ؛ بلکه به این دلیل بود که: «ماشا مسلمان شد و لباس عفت و ایمان را بر درخششهای کاذب دنیوی ترجیح داد». تفاوت بزرگ او با بسیاری از هنرمندان و خوانندگان دیگری که اسلام و حجاب را برگزیدهاند در این است که وی در اوج شهرت و در زمانی که تازه پیشنهادهای اغواکننده به سوی او رهسپار شده بود حجاب و عفاف را انتخاب کرد و به بیعفتی و جلوهگری پشت پا زد. در ادامه مطلب مصاحبه با وی را نیز بخوانید
وی مسلمان شدنش را “لطف خدا” میداند و میگوید پس از اسلام آوردن احساس خوشبختی میکنم. ماشا معتقد است میل به عبادت خداوند، در فطرت همه انسانها نهاده شده است، پس اگر کسی میخواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. او تأکید میکند: «اگر کسی نمیتواند راجع به خدا بیاندیشد حداقل سعی کند از خودش رهایی یابد و پلیدیهای نفسش را مهار نماید؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». ماشا که زنی تحصیلکرده است و به پنج زبان اروپایی تسلط دارد، به “غفلت مدرن مردم در عصر اطلاعات” اشاره میکند و میگوید: «امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشدهاند لحظهای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهودهای که چشم و گوش مردم این دوران را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند». وی در پاسخ به این سؤال که: “چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می گروند از بین اهالی هنر و موسیقی هستند؟” میگوید: «چون اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند و راه اسلام سعادتبخش است.» و ادامه میدهد: «امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شدهام، پس خوشبختم». ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجابی اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی میگوید از جلوههای کاذب سابق متنفر است و امید دارد مردم با دیدن عکسهای نامناسبی که سابقاً از او در اینترنت منتشر شده است عبرت بگیرند و بدانند که میتوان به سوی خدا بازگشت، توبه کرد و از نو متولد شد. توجه به تحول و بازگشت این هنرمند جوان، برای جوانان بسیار آموزنده است؛ بویژه برای دختران مسلمانی که گاه با وسوسههای مختلف، و تحت تأثیر زرق و برقهای ظاهری تمدن غرب، قدر گوهر وجود خود و نیز قیمت ارزشهایی نظیر حجاب را نمیدانند. آنچه در پی میآید مصاحبه سایت روسی Islam.ru با این هنرمند مسلمان شده است: • چطور شد که تمام موفقیتها و درخششهای خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟ • در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر میکردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟ • آیا راهی که برای مسلمانشدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟ • در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟ • آیا موسیقی هم گوش میدهی؟ • آیا چیزی از قرآن هم آموختهای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟ • چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام میگروند از بین هنرمندان و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟ • از اینکه مسلمان شدهای چه احسای داری؟ • و چه تفاوتی با قبل داری؟ • آیا گاهی به موفقیتها و درآمد سابق خود فکر نمیکنی؟ حسرت آن دوران را نمیخوری؟! • از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی میکنی هراس نداری؟ • از اینکه عکسهای سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟ • اینک چه چیزی از «اسلام» میتوانی به دیگران بگویی؟ • چه پیامی برای مسلمانان داری؟ • و برای غیر مسلمانان؟ نظرت را بگو؟؟؟؟!!!! |
|
سلام
خواستم بروز شده باشیم؟
سگ اصحاب کهف چند روز فقط دنبال اونها رفت و هر چه اصحاب کهف به او سنگ زدند ؟
نان دادند؟؟
نرفت که نرفت
و خلاصه آدم شد؟؟
عاقبت بخیر شد
حال!!!!!!!!!!
من که اشرف مخلوقاتم از سگ کمترم یا اهلبیت از اصحاب کهف که نتونند منو عاقبت بخیرم کنند؟؟
خودم جواب را بدم؟؟؟؟؟
یقینا که اهلبیت از اصحاب کهف کمتر نیستند بلکه در روایات آمده علت عاقبت بخیری آنها قبول ولایت اهلبیت در عالم زر بوده
ولی حال؟؟من از سگ کمترم؟؟
اینجا دو جواب داره؟؟
روزی کسی ریش بهلول را گرفت؟؟ و گفت ریش تو با ارزشتر است یا دم این سگ؟
گفت باید دید در قیامت کدام به درد می خورد و اگر این ریش من به درد خورد مطمئنا ریش من و اگر نه دم سگ؟؟
و جواب دوم؟
آن سگ در سگی خود اتم وظیفه اش را که رفتن دنبال آنها بود و سماجت در گدایی به خرج دادن دبود را خرج کرد و مایه گذاشت ولی آیاما هم به معنای واقعی وظیفه خود را نسبت به صاحبمون انجام میدیم؟؟؟؟
در حدیثی دیدم از حضرت رسول که فرموده بودند که سگ را 12 خصلت است که اگر یکی از انها را انسانها درست و صحیح داشته باشند
(رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند)
و من چند تایی که مهمه را عرض می کنم
1-معرفت به صاحب_سگ صاحبش را می شناسد می داند که او کیست
مادرش کیست؟؟؟محارم او کیستند که نباید آنها را گاز بگیرد؟کی می رود کی می آید؟؟کی با او. کار دارد و کی کار ندارد؟؟خلاصه ما اندازه او ن معرفت داریم؟
2-وظیفه شناسی:شما بببینید یک وظیفه را برای سگ امروزه در عرف تعریف می کنند و آنهم پاسبانی و پارس کردن است و ببینید چقدر زیبا وظیفه اش را انجام می دهدمی داند چه کسی را گاز بگیرد و چه کسی را گاز نگیرد و شبها که وقت استراحت صاحبخانه است بیدار است که صاحب بیت آسوده بخوابد.
3-وفاداری:سگی را بیش از شش ماه از خانه انداختند بیرون ولی به خاطر همان مقدار نان و نمکی که اط صاحبخانه خورده بود شش ماه در خانه می آمد ولو اینکه ئآن را بیرون می انداختند تا اینکه در یک زمستانت در پشت در صاحبش جان داد؟
آیا ما نسبت به اربابمون اینگونه وفا داریم؟؟
سگان به حکم شریعت نجاس و ناپاکند
نجس که درس وفا بر عارفان بدهد
صدای او او سگ را تو دلخراش مگیر
به پارسهای شبانه خودی نشان بدهد
تمام آرزوی با وفا سگان اینست
که صاحبش رد بشود او دمی تکان بدهد
4-مقام رضا:به او هرچه بدهند چون می داند از طرف ارباب است به دیده می مالد و می خورد؟خواه استخوانی باشد خواه گوشت خواه نان خشکی دیگر نا شکری نمی کندو در صفات عارفان داریم( من رضی بما قسم الله)آیا ما اندازه سگ راضی به تقسیمات الهی از قضاء و قدر و روزی هستیم؟؟
خلاصه عیب از ماست اهلبیت دامنشون باز است و کرم دریا
ما گدا نیستیم
حال دوباره می پرسم؟
ما از سگ اصحاب کهف کمتریم یا اهلبیت از اصحاب کهف کمترند(ناعوذ بالله)
منتظر جوابتون هستم
|