سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طرح سربازی خانمها-بخونید (شنبه 87/5/12 ساعت 1:10 عصر)

سلام  به دوستان

یه روز داشتم می رفتم تو یه پادگانی یه  چیز نظرم را جلب کرد

دیدم دیوار های پادگان بلنده

روی دیوار ها سیم خار داره

 طول دیوارها را تقسیم کردند به تقسیمات دقیقی و برجک گذاشتند که به بیرون احاطه داشته باشه

 روی هر برجک یه نگهبان مسلح

بعد وارد پادگان که می خواهی بشی دژبانی می گرددت و می پرسه چی کار داری(البته ما را که جراتش را نداشت

وارد که شدم دیدم روی هر بلندی یه ضد هوایی کار گذاشتند

سئوال؟؟؟؟

این همه لایه های حفاظتی برای چی؟؟؟

وقتی جویا شدم  دیدم که هر کدام از اونها(لایه ها برای محافظت از یک ارزشی ساخته و طراحی شده وگر نه که همون دیوار اولی بس بود.

 

دیوار برای اینکه کسی داخل پادگان را نبینه  چون داخل پادگان فقط برای محارم اونه(نظامی ها)

 

سیم خار دار گذاشته که کسی ساده نتونه بیاد  روی دیوار و داخل را ببینه

 

بعد نگهبان  مسلح روی برجک گذاشته که فکر آمدن هم از سرش بیرون بیاد

 

دژبان گذاشته که ببینه کیه ؟؟چیه؟؟چی کار داره؟؟و خلاصه معلوم کنه که کی می تونه بیاد و کی نمی تونه و اینکه هر کسی هم کاری داره باید از راهش وارد بشه

 

روی هر تپه هم ضد هوایی گذاشته تا از نفوذ  از بالا هم جلوگیری کنه؟؟

 

فکر که کردم دیدم جواب سئوال اون خانمهایی که می پرسند اصلا حجاب چرا؟؟

 

یا اونهایی که می پرسند؟؟چرا مانتو؟؟

 

و یا می پرسند که چرا چادر؟؟

 

و یاوقتی که کسی پوشیه می زنند تعجب میکنند که چرا پوشیه زده؟؟

 

از توی همین لایه های حفاظتی پادگانه در میاد؟؟

 

از خانمها می پرسم تو, تن تو, جسم تو, ارزشش کمتر از یک پادگان که نیست؟؟ها؟؟؟

 

اون دیوار و سیم خار دار و نگهبان و دژبانی و ضد هوایی را برای ارزشهای متفاوتی گذاشته

 

جا داره ما هم یک فکری کنیم برای ارزشهای متفاوتی که داریم؟؟

 

اینجا خدمت خانمها معلوم میشه کجاست.

 

دژبانی دارید؟؟

 

سیم دیوار ارزشهاتون کجاست؟؟

 

سیم خار دارش چیه؟؟

 

نگهبان داری یا نه؟؟مسلحه؟؟

 

ضد هوایی چی؟؟؟

 

خیلی چیز ها را نمیشه گفت

 

در خانه اگر  کس هست یک حرف بس است(حتما هست)





می پرسم :دختر خانم کجا می خوای بری اخرش؟؟؟ اینو بخون!! (دوشنبه 87/4/17 ساعت 7:30 عصر)

ماشا، مانکن روسیه ای که مسلمان شد



masha.s.abna.jpgماشا الیلیکینا» نام مشهوری در روسیه و مناطق روسی‌زبان است. او حدود ? سال پیش به عنوان یک هنرپیشه جذاب و یک مدل زیبا مطرح بود و شهرت و محبوبیتش با اوج گرفتن «گروه رقص و موسیقی فابریک» در روسیه، به بالاترین حد رسید.

به گزارش ابنا، ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجاب اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر است و اکنون احساس خوشبختی می‌کند.

اما ماشا همانقدر که بسرعت در آسمان شهرت و محبوبیت طلوع کرد خیلی زود نیز از صحنه ناپدید شد. این امر نه به دلیل افول ستاره‌ی بخت وی بود و نه به علت از دست دادن “زیبایی چهره” یا “سحر صدا” ؛ بلکه به این دلیل بود که: «ماشا مسلمان شد و لباس عفت و ایمان را بر درخشش‌های کاذب دنیوی ترجیح داد».

تفاوت بزرگ او با بسیاری از هنرمندان و خوانندگان دیگری که اسلام و حجاب را برگزیده‌اند در این است که وی در اوج شهرت و در زمانی که تازه پیشنهادهای اغواکننده به سوی او رهسپار شده بود حجاب و عفاف را انتخاب کرد و به بی‌عفتی و جلوه‌گری پشت پا زد.  در ادامه مطلب مصاحبه با وی را نیز بخوانید

وی مسلمان شدنش را “لطف خدا” می‌داند و می‌گوید پس از اسلام آوردن احساس خوشبختی می‌کنم. ماشا معتقد است میل به عبادت خداوند، در فطرت همه انسان‌ها نهاده شده است، پس اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. او تأکید می‌کند: «اگر کسی نمی‌تواند راجع به خدا بیاندیشد حداقل سعی کند از خودش رهایی یابد و پلیدی‌های نفسش را مهار نماید؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی».

ماشا که زنی تحصیلکرده است و به پنج زبان اروپایی تسلط دارد، به “غفلت مدرن مردم در عصر اطلاعات” اشاره می‌کند و می‌گوید: «امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این دوران را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند».

وی در پاسخ به این سؤال که: “چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می گروند از بین اهالی هنر و موسیقی هستند؟” می‌گوید: «چون اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکم‌ترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند و راه اسلام سعادت‌بخش است.» و ادامه می‌دهد: «امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم».

ماشا الیلیکینا، ستاره سابق سینما، رقص و موسیقی، اینک حجابی اسلامی در بر دارد و به تدریس در مدارس مشغول است. وی می‌گوید از جلوه‌های کاذب سابق متنفر است و امید دارد مردم با دیدن عکس‌های نامناسبی که سابقاً از او در اینترنت منتشر شده است عبرت بگیرند و بدانند که می‌توان به سوی خدا بازگشت، توبه کرد و از نو متولد شد.

توجه به تحول و بازگشت این هنرمند جوان، برای جوانان بسیار آموزنده است؛ بویژه برای دختران مسلمانی که گاه با وسوسه‌های مختلف، و تحت تأثیر زرق و برق‌های ظاهری تمدن غرب، قدر گوهر وجود خود و نیز قیمت ارزش‌هایی نظیر حجاب را نمی‌دانند.

آنچه در پی می‌آید مصاحبه سایت روسی Islam.ru با این هنرمند مسلمان شده است:

• چطور شد که تمام موفقیت‌ها و درخشش‌های خود روی صحنه را زیر پا گذاشتی و به اسلام گرویدی؟
ماشا: من به لطف خداوند به سوی او گام برداشتم. این اراده خدا بود.

11557_137.jpg

در زمانی که یک خواننده بودی آیا فکر می‌کردی که روزی اسلام بیاوری، روزه بگیری و به حج بروی؟
ماشا: نه؛ حتی به ذهنم خطور هم نمی‌کرد که روزی به حج بروم و از بهترین و گواراترین آب، یعنی آب زمزم بنوشم. 

•  آیا راهی که برای مسلمان‌شدن طی کردی، مسیری طولانی بود؟
ماشا: من دو سال است که مسلمان شده‌ام. یک روز مطلع شدم که یکی از نزدیکترین دوستانم بر اثر یک حادثه در شهری دیگر به حالت کما رفته است. من نمی‌دانستم که چطور می‌توانم به او کمک کنم. آن روز برای اولین بار نماز خواندم و دست به دعا برداشتم و از خدای بزرگ کمک خواستم.
روز بعد همان دوستم با من تماس گرفت و گفت: «در آن حالات بیهوشی من تو را می‌دیدم و تو خیلی زیاد به من کمک کردی!»، من در آن لحظه بسیار گریستم؛ زیرا برای اولین بار در زندگی‌ام بود که چیزی از خدا می‌خواستم. 

• در حال حاضر به چه کاری مشغولی؟
ماشا: من پنج زبان اروپایی بلد هستم و در حال حاضر در مدرسه و دانشگاه تدریس می‌کنم. ضمناً برخی از نت‌های مجاز شرعی را نیز می‌نویسم.

• آیا موسیقی هم گوش می‌دهی؟
ماشا: بله؛ آثار «گروه ریحان»، «گروه سامی یوسف» و «گروه کت استیونس» ( که پس از اسلام آوردن نام خود را «یوسف اسلام» گذاشت) را گوش می‌کنم. 

• آیا چیزی از قرآن هم آموخته‌ای؟ آیا آمادگی داری که زبان عربی را هم به آن پنج زبان اروپایی اضافه کنی؟
ماشا: در ابتدا فکر می‌کردم که آموختن زبان عربی مشکل باشد. اما آن را شروع کرده‌ام و خیلی هم آن را دوست دارم و فکر می‌کنم کلیدی برای فهم دانش برتر باشد. 

• چرا گرایش به اسلام نسبت به ادیان دیگر بیشتر است؟ و چرا بیشتر کسانی که به اسلام می‌گروند از بین هنرمندان و فعالان در کنسرت و موسیقی هستند؟
ماشا: اسلام نسبت به ادیان دیگر، محکمترین اساس را دارد. تمام قواعد اسلام در زندگی کاربرد دارند. راه اسلام سعادت‌بخش است. 

• از اینکه مسلمان شده‌ای چه احسای داری؟
ماشا: احساس خوشبختی. امروز من این فرصت را دارم که مقایسه کنم قبلاً چه بودم و حالا چه هستم. من اکنون با حیات واقعی آشنا شده‌ام، پس خوشبختم. 

• و چه تفاوتی با قبل داری؟
ماشا: ایمان به خدا زندگی مرا متحول کرد. میل به عبادت خداوند در فطرت و وجود همه انسان‌ها نهاده شده است. من اطمینان دارم که خداوند به ما تفکر و تعقل نداده است تا بیاییم، زندگی کنیم، بخوریم، بخوابیم و بمیریم. خدا به ما فرصت زندگی کردن داده است تا به او برسیم.

• آیا گاهی به موفقیت‌ها و درآمد سابق خود فکر نمی‌کنی؟ حسرت آن دوران را نمی‌خوری؟!
ماشا: آن جلوه‌ها، پس از مسلمان شدن، برایم بی‌ارزش و منفور هستند. 

• از اینکه آشکارا خود را مسلمان معرفی می‌کنی هراس نداری؟
ماشا: نه نمی‌ترسم. برعکس، تکلیف و وظیفه خود می‌دانم که دیگران را از راه گمراهی بازدارم و به عنوان الگویی برای آنها باشم.

از اینکه عکس‌های سابقت در اینترنت هست ناراحت نیستی؟
ماشا: من خودم دوست ندارم به این عکس‌ها نگاه کنم. اما اشکال ندارد که مردم آنها را ببینند تا برایشان عبرت شود و بدانند که انسان می‌تواند تولد دیگری داشته باشد و از نو به دنیا بیاید. انسان می‌تواند توبه کند و با انجام کارهای خوب، تمام سیاهی‌های گذشته‌اش را پاک کند، ان شاء الله.

اینک چه چیزی از «اسلام» می‌توانی به دیگران بگویی؟
ماشا: اسلام می‌گوید: «اگر نمی‌توانی راجع به خدا بیندیشی حداقل سعی کن از قید خودت رهایی یابی و پلیدی‌های نفست را مهار کنی؛ رذایلی مانند خودپسندی، تکبر، حسد، ظلم، دروغ، خودستایی و خودنمایی». اگر کسی می‌خواهد به سوی اسلام گام بردارد فقط باید اندیشه کند و از فطرت خود مدد بگیرد. 

• چه پیامی برای مسلمانان داری؟
ماشا: آرزو می‌کنم که کارهای نیک و عبادات برادران و خواهران دینی من مورد قبول خداوند متعال قرار بگیرد و رحمت خدا بر خانه‌های آنان ببارد.

و برای غیر مسلمانان؟
ماشا: امیدوارم کسانی که هنوز به دین اسلام مشرف نشده‌اند لحظه‌ای به خود بیایند و فارغ از انبوه اطلاعات پوچ و بیهوده‌ای که چشم و گوش مردم این عصر را فرا گرفته است کمی اندیشه کنند.

نظرت را بگو؟؟؟؟!!!!





من از سگ کمترم یا اهلبیت از اصحاب کهف؟؟ (دوشنبه 87/4/3 ساعت 12:7 عصر)

سلام

خواستم بروز شده باشیم؟

سگ اصحاب کهف چند روز فقط دنبال اونها رفت و هر چه اصحاب کهف به او سنگ زدند ؟

نان دادند؟؟

نرفت که نرفت

و خلاصه آدم شد؟؟

عاقبت بخیر شد

حال!!!!!!!!!!

من که اشرف مخلوقاتم از سگ کمترم یا اهلبیت از اصحاب کهف که نتونند منو عاقبت بخیرم کنند؟؟

خودم جواب را بدم؟؟؟؟؟

یقینا که اهلبیت از اصحاب کهف کمتر نیستند بلکه در روایات آمده علت عاقبت بخیری آنها قبول ولایت اهلبیت در عالم زر بوده

ولی حال؟؟من از سگ کمترم؟؟

اینجا دو جواب داره؟؟

روزی کسی ریش بهلول را گرفت؟؟ و گفت ریش تو با ارزشتر است یا دم این سگ؟

گفت باید دید در قیامت کدام به درد می خورد و اگر این ریش من به درد خورد مطمئنا ریش من و اگر نه دم سگ؟؟

و جواب دوم؟

آن سگ در سگی خود اتم وظیفه اش را که رفتن دنبال آنها بود و سماجت در گدایی به خرج دادن دبود را خرج کرد و مایه گذاشت ولی آیاما هم به معنای واقعی وظیفه خود را نسبت به صاحبمون انجام میدیم؟؟؟؟

در حدیثی دیدم از حضرت رسول که فرموده بودند که سگ را 12 خصلت است که اگر یکی از انها را انسانها درست و صحیح داشته باشند

(رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند)

و من چند تایی که مهمه را عرض می کنم

1-معرفت به صاحب_سگ صاحبش را می شناسد می داند که او کیست

مادرش کیست؟؟؟محارم او کیستند که نباید آنها را گاز بگیرد؟کی می رود کی می آید؟؟کی با او. کار دارد و کی کار ندارد؟؟خلاصه ما اندازه او ن معرفت داریم؟

2-وظیفه شناسی:شما بببینید یک وظیفه را برای سگ امروزه در عرف تعریف می کنند و آنهم پاسبانی و پارس کردن است و ببینید چقدر زیبا وظیفه اش را انجام می دهدمی داند چه کسی را گاز بگیرد و چه کسی را گاز نگیرد و شبها که وقت استراحت صاحبخانه است بیدار است که صاحب بیت آسوده بخوابد.

3-وفاداری:سگی را بیش از شش ماه از خانه انداختند بیرون ولی به خاطر همان مقدار نان و نمکی که اط صاحبخانه خورده بود شش ماه در خانه می آمد ولو اینکه ئآن را بیرون می انداختند تا اینکه در یک زمستانت در پشت در صاحبش جان داد؟

آیا ما نسبت به اربابمون اینگونه وفا داریم؟؟

سگان به حکم شریعت نجاس و ناپاکند

نجس که درس وفا بر عارفان بدهد

صدای او او سگ را تو دلخراش مگیر

به پارسهای شبانه خودی نشان بدهد

تمام آرزوی با وفا سگان اینست

که صاحبش رد بشود او دمی تکان بدهد

4-مقام رضا:به او هرچه بدهند چون می داند از طرف ارباب است به دیده می مالد و می خورد؟خواه استخوانی باشد خواه گوشت خواه نان خشکی دیگر نا شکری نمی کندو در صفات عارفان داریم( من رضی بما قسم الله)آیا ما اندازه سگ راضی به تقسیمات الهی از قضاء و قدر و روزی هستیم؟؟

خلاصه  عیب از ماست اهلبیت دامنشون باز است و کرم دریا

ما گدا نیستیم

حال دوباره می پرسم؟

ما از سگ اصحاب کهف کمتریم یا اهلبیت از اصحاب کهف کمترند(ناعوذ بالله)

منتظر جوابتون هستم

 

 





<   <<   16      
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 98 بازدید
    بازدید دیروز: 61
    کل بازدیدها: 691277 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •