حکایات انصاریان_120حکایت - یا کهف التائبین...

دانلود حکایات شیخ حسین انصاریان(6) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:6 عصر)

		پسرى که پول تو جیبى اش را به دولت مى داد	101
		سه عکسى را که از شهید گرفته بودند و یکى با بقیه فرق داشت	102
		مردى که در خانه حاتم غذا خورد	103
		مردى که‏درتابستان لباسهاى زیادى مى پوشید ومشکل طلبه‏هاراحل مى کرد	104
		پزشکى که ویزیتش را در حد توانایى مردم قرار داده بود	105
		انصاریان همراه با دوستش چاه منزل وى را تعمیر کرد	106
		زنى که با باقیمانده خرج خانه‏اش به نیازمندان کمک مى کرد	107
		کسى که تمام حلواى پسر حلوا فروش را خرید	108
		زنى فقیرى راسیر کرد وآن فقیر نوزاد زن رااز چنگال گرگ نجات داد	109
		کسى به نورالدین عراقى گفت شخصى مرده ولى او گفت نمرده است	110
		در قیامت مغازه‏دارى را به خاطر محبت به مشتریانش آمرزید	111
		بیمارى به منزل انصاریان آمد و دکتر به او گفت زنده نمى مانى	112

نویسنده: حرف حساب...

نظرات دیگران ( )

دانلود حکایات شیخ حسین انصاریان(5) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:5 عصر)

		شاگرد سبزه‏وارى که خود را از پشت بام به زمین انداخت و مرد	81
		انصاریان قصد خرید کتاب شعرى را داشت ولى پشیمان شد	82
		کسى که بیمار بود و پزشک گبرى بالاى سر او آمد	83
		کسى نزد انصاریان رسید و گفت سه داماد ناباب دارد	84
		ابن سینا شخصى را دید که در حال خالى کردن چاهى است	85
		کسى که در نامه‏اى به خواجه نصیر اهانت کرد	86
		جن هاخانه‏اى را سنگ باران مى‏کردند و پیرو آیت‏الله میلانى بودند	87
		شیخ‏عباس‏قمى که بیماربود ودستش رادرآب کرد وآب را خورد و شفایافت	88
		مرعشى ازپسرش خواست قبل از دفنش براى او روضه‏امام حسین بخواند	89
		شیخ قمى که در خواب به فرزندش گفت که امام حسین به دیدنش آمده	90
		شیخ طوسى نزد امام جواد (ع) از زیارت امام رضا(ع) صحبت کرد	91
		فیلى که با دیدن چهره خود ترسید	92
		دخترى به شیرى وحشى محبت کرد و او را رام کرد	93
		کسى که‏درمسجد به پیشنمازاقتداکرد و او سوره بقره و فیل را خواند	94
		سپاه‏ناپلئون به‏او گفتند که کوه‏آلپ پراز برف است و نمى‏توان رد شد	95
		خدا گنهکارى را که سگى تشنه را سیراب کرده بود بخشید	96
		مردى به گنهکارى گفت که خدا تو را اصلا نمى آمرزد	97
		عمربن عبدالعزیز که چراغ منزلش را خود در حضور مهمانى روشن کرد	98
		براى زن هارون رشید دمپایى گران قیمتى را ساخته بودند	99
		پادشاه زمان بهلول که مى خواست او را رئیس دیوان عالى کشور کند	100

نویسنده: حرف حساب...

نظرات دیگران ( )

دانلو حکایات شیخ حسین انصاریان(4) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:4 عصر)

		بچه‏اى درون تنور افتاد و مادرش براى نجات او تلاش کرد	61
		کسى که ادعا مى کرد پیغمبر است و خواست توبه کند	62
		سلمان که در سیل مدائن مردم را راهنمایى مى کرد	63
		کسى که حال سلمان را پرسید ولى او پاسخ نداد	64
		بلال قبل از اذان جلوى خانه پیامبر صداى گریه ایشان را مى شنید	65
		پیغمبر در بیابان از یارانش خواست که زباله‏هایى را جمع کنند	66
		یحیى که از حمل کیسه پول دوستش با حیوانى اجاره‏اى امتناع کرد	67
		دوست حضرت عیسى که از وى طلب غذا کرد و عیسى به او آهو داد	68
		حضرت موسى در راه مردى را دید که در حال کندن قبر بود	69
		موسى از خدا خواست تا کاخ فرعون را بر سرش خراب کند	70
		دوست یوسف که براى او آینه‏اى را هدیه آورد	71
		مردى که از خدا خواست گره مشکلاتش را باز کند	72
		کسى که در کاروان دزد زده بسیار آرام بود	73
		کسى که از خدا خجالت مى کشید تا از دنیا لذت ببرد	74
		مردى مست کرده‏بود و واردمسجد شد وخادم مى‏خواست او رابیرون اندازد	75
		دکترى که دید تعدادى از بیماران دیندارش سریع درمان مى شوند	76
		امام جماعت شهرى در ماه رمضان روزه نمى گرفت و غذا مى خورد	77
		کسى که سى سال نخندیده بود و با مرگ پسرش خندید	78
		واعظ از مردم خواست تا افراد ناراضى از همسرانشان بایستند	79
		کشف نیروى جاذبه زمین توسط نیوتن	80

نویسنده: حرف حساب...

نظرات دیگران ( )

دانلود حکیایت شیخ حسین انصاریان(3) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:3 عصر)

		کسى به امام صادق گفت که صداى مهمانى همسایه‏اش را گوش مى دهد	41
		امام صادق (ع) فهمید که برادر جوان آفریقایى مرده است	42
		کسى که در مقابلش پر خروسى را مى کردند و او نمازش را قطع نکرد	43
		برخورد امام صادق (ع) بعد از خبر مرگ همران بن اعین	44
		حضرت عیسى که به یارانش گفت عروسى امشب خواهد مرد ولى او نمرد	45
		کسى که براى اولین بار به حرم امام رضا(ع) رفت	46
		کسى که رعشه گرفته بود و این مطلب را با امام رضا(ع) گفت	47
		امام رضا(ع) که کفن شخصى مرده را باز کرد و او را بوسید	48
		امام رضا(ع) با چکش پول قلابى را خورد کرد و بیرون ریخت	49
		دو دوست که به مسجدالحرام رفتند و تنهایکى ازآنهاامام‏زمان را دید	50
		شخصى فقیر از طرف امام زمان براى گرفتن پول نزد شیخ انصارى رفت	51
		کسى عباى پیغمبر (ص) را کشید و پاره کرد و گلوى ایشان زخم شد	52
		پیرزنى از پیامبر پرسید که آیا بهشتى است	53
		سربازى به پیامبر گفت که از غنیمت خیبر بندکفشى را برداشته است	54
		فرشتگان بالاى بستر پیامبر(ص)	55
		زنى نزد پیامبر آمد و گفت که بچه‏اش را سقط کرده‏است	56
		پیغمبر(ص) نه درهم به امام على (ع) داد تا به صاحبش بپردازد	57
		اهل بیت که دیدند پیامبر (ص) در بین بچه‏ها، بچه‏اى را مى بوسد	58
		عربى به پیامبر گفت که معناى اهدناالصراط المستقیم را نمى فهمد	59
		مردى نزد پیامبر (ص) آمد و به خاطر ازدست دادن فرزندش گریه کرد	60

نویسنده: حرف حساب...

نظرات دیگران ( )

دانلود حکایات شیخ حسین انصاریان(2) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:2 عصر)

		امام حسین که صورتش را روى صورت غلامش گذاشت	21
		دوازده نفرى که در تاریکى شب به سپاه امام حسین (ع) پیوستند	22
		امام حسین که شب قبل از شهادت خواب سگى با مرض پوستى را دید	23
		امام حسین به‏خواهرش گفت خواب دیده که تمام‏امامان‏او راطلب مى کنند	24
		فقیرى که نزد امام حسین (ع) آمد و از او کمک خواست	25
		پیرزنى به انصاریان پول داد تا برایش روضه بخواند	26
		حضرت زینب (س) که بدن برادرش را نشناخت	27
		ابن زیاد از حضرت زینب (س) پرسید که خدا کجاست	28
		تقاضاى امام حسین (ع) از سکینه براى اینکه گریه نکند	29
		امام حسین (ع) بالاى سر حضرت ابوالفضل عباس (ع)	30
		شیخ کاظم که در سروده‏هایش گفت امام حسین به حضرت عباس پناه برده	31
		کسى از ابن زیاد پول گرفت تا مسلم را بکشد	32
		سیاه‏وجمع شدن پوست امام‏سجاد به خاطر حمل کیسه‏هاى غذا براى فقیران	33
		امام‏سجاد مردى رادید که گریبان زنى را که درحال لرزیدن بود گرفته	34
		مرد ارمنى که امام باقر را بقر صدا زد	35
		یکى از شاگردان امام صادق که 20 سال فقط بله و خیر مى گفت	36
		امام صادق(ع) درحرم پیغمبرازمردم خواست تاپیغمبر(ص) رااذیت نکنند	37
		کسى که نیاز به غسل داشت و نزد امام صادق (ع) رفت	38
		پیرمردى وارد منزل امام صادق شد و گفت آیا فرج شما را مى بینم	39
		امام صادق ظرف آبى راباتربت امام حسین به‏بیمارى داد واو شفایافت	40

نویسنده: حرف حساب...

نظرات دیگران ( )

دانلود حکایات شیخ حسین انصاریان(1) (پنج شنبه 87/2/12 ساعت 7:2 عصر)

		امام على (ع) بالاى قبر پیامبر (ص) و حضرت زهرا (س)	1
		تعیین نام على براى فرزند ابوطالب	2
		کسى که سه مشکل بدنى ، فکرى و پولى داشت و نزد امام على (ع) رفت	3
		کسى که در جلسه امام على (ع) از خدا طلب مرگ ایشان را کرد	4
		کسى به امام على گفت که فرزندش از ناودان درحال افتادن است	5
		کسى به امام على گفت که ایشان را هنگام برداشتن درخیبر دیده‏است	6
		امام حسن (ع) در قبر امام على (ع) نامه‏اى از حضرت نوح یافت	7
		مردى نزد امام على آمد و گفت که از مردى طلبکار است	8
		حضرت على (ع) که به خاطر قضا شدن نماز عصرش گریه کرد	9
		امام على (ع) در مسجد جوانى را دید که بسیارسریع نماز مى‏خواند	10
		لرى به خدا گفت که ما نمى توانیم نمازى مانند امام على بخوانیم	11
		تیر پاى امام على (ع) را که هنگام نماز بیرون آوردند	12
		رهبر یهودیان که بعد از مدتى پیرو امام على (ع) شد	13
		خرمافروش را به بارگاه ابن زیاد بردند تاامام على را رها کند	14
		سوال از میثم در مورد علاقه به درخت خرما	15
		فقیرى که نزد امام حسن و امام حسین (ع) رفت	16
		کسى به امام حسن گفت که چرا به برادر کوچکش حسین احترام مى کند	17
		صحبت امام حسین (ع) با یاران شهیدش	18
		امام حسین از محلى عبور کرد و دید کسى در حال غیبت کردن شخصى است	19
		خوشحالى یاران امام حسین (ع) بعد از شنیدن خبر شهادتشان	20