سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غربتی بس دیدنی( وای مادر) (پنج شنبه 88/2/3 ساعت 5:15 عصر)
 

یکه چین http://yekechin.mihanblog.com/

یکه چین http://yekechin.mihanblog.com/

یکه چین http://yekechin.mihanblog.com/

یکه چین http://yekechin.mihanblog.com/

براستی  اینها فکر می کنند که با اینکار ما را از دیدن چه چیزی منع کردند ما دیده ایم قبلا ها دیده ایم
شما  با ان دیوار بتنی قرمز رنگ جلوی دیوار سنگی  به این باور ما که ظلم در حق شیعه و ولایت فقط به وعده شکنی بعد غدیر ختم نشده است اضافه کردید
بر این باور که غربت امیر المومنین فقط در بستن دست او با طناب نیست
بر این باور که عمق فاجعه و غربت بیش از اینهاست فاطمه ای که به اعتراف های شما نامرد ها در کتب  معتربتان او را رسول خدا بار  ها و بار ها پاره تن خود نامیده و شما باز هم به اعتراف خودتان به او  ظلم کردید؟!!!
بر این باور که شما در ظلمتان چیزی برای ائمه ما کم نذاشتید
براستی ما را از دیدن چه منع می کنید؟؟
فکر کردید ما در قبل از پشت ان دیوار سنگی به چه نظاره می کردیم؟؟
ما قبلا هم به غریبی و غربت ائمه نگاه میکردیم و شما با این دیوار قرمز رنگ حاشیه ای سرخ رنگ بر ان غربت زدید.
عیب ندارد دوری و دوستی

اینکار نشان داد که شما چه حقیقتی را کتمان می کنید.
ولی مطمئن باشید و یقین بدانید
روزی خواهد امد که از همان نزدیکی ها صدایی آشنا می گوید (انا المهدی)
و باز ببینیم به کدامین دیوار و جلوی چه چیزی را خواهید گرفت!!


از دل غار حرایی سوخت

می رسد فریاد نایی سوخته

آه پیغمبر ببین از کوثرت

مانده تنها آیه هایی سوخته

روی خاک کوچه های شهر درد

ماند جای رد پایی سوخته

روی یک دیوار خشتی حک شده

رد سرخ اشکهایی سوخته

این مسیحا نیست بر سر می زند؟؟!

در دل دارالشفایی سوخته

بهترین مرد دوعالم ای خدااااااا

مانده با خیر النسائی سوخته

آی مردم این مگرخوریه نیست؟؟!

می رند پر در هوای سوخته

آه مادر سوختیم اشکی بپاش

روی قلب شیعه هایی سوخت





امام زمان دادگاهی شد!!! بخون فقط بخون!! (سه شنبه 88/2/1 ساعت 2:50 عصر)
دختری با من تماس گرفت از بدو صحبت بد و بیراه میگفت و شدیدا هم به حقیر و ناعوذ بالله به امام زمان توهین میکرد



خدایا چی شده؟؟



الووووووووووووووووو


وایستاااااااااااا ببینم چی میگیییییییییییی!!!!


دیدم نه گریه می کنه و بکوب فحش میده {من فحش خورم خوبه}ولی خیلی ناراحت بودم داره به اقا توهین می کنه!!


خلاصه تنها چیزی که به ذهنم اومد  این بود که نذارم به اقا فحش بده


سریع گفتم بابا تقصیر منه تقصیر ماست به امام زمان چی کار داری؟؟(اصلا نمیدونستم جریان چیه!!)


بعد ساکت شد:گفتم خانم محترم بذارید اعتراف کنم بعدا اعدام کنید!!


چی شده؟؟ بگید تفهیم جرم کنید!!



گریه میکرد شدید دوباره گفت من از تو از امام زمانت و از همه چی بدم میا
د!!


گفتم من که خب طبیعیه و اگه خوشت می اومد جای تعجب داشت ولی از امام زمان چرا؟؟


صحبت نمیکرد !بعد گفتم منو از کجا میشناسی؟؟


گفت جلسات ماه محرمتون می آمدم و در مسجدتون شرکت می کردم!!


خب چی شده به من هم میگی؟؟؟


گفت من نیمه شعبان سه سال قبل با دوست پسرم رفته بودم بیرون داشتیم قدم می زدیم که گشت ما  را گرفت!!


خیلی ترسیده بودم به امام زمان عرض کردم آقا غلط کردم تو را خدا کاری کن
از این مهلکه در برم بخداااااااااا غلط کنم دیگه از این کار ها نمی کنم.
من:خبببببببببببببببببببببب


بعد اونها ما را بردند دادسرا و خانواده هامون را خبر کردند (گریه میکرد بلننننننننننند)و آبروی من رفت


من:خببببببببببببببببببببببببب



این یکیش و من از اینکه آبروم رفته بود مجبور شدم به یه پسری که خواستگارم
بود ولو بر خلاف میلم جواب بدم و روزی هم که جواب دادم  و اصلا خاطره
خوشی ندارم هم نیمه شعبان سال بعد بود!!


من :خبببببببببببببببببببببببببببببببببببببب



اصلا نمیتونم این پسره را تحمل کنم و بینمون بهم خورده و این پسره منو ول
کرده رفته و دادخواست طلاق کرده و دقیقا در روز نیمه شعبان سال بعدش
دادخواست طلاق بدستم رسید


من از تو(من بیچاره) و امام زمانت و نیمه شعبان بدم میاد همتون ...................


خلاصه چه کنم!!


بهش گفتم خب واقعا میخوای جوابت را بگیری از امام زمان(مظلوم عالم)


گفت آره


گفتم من میشم قاضی


تو شاکی


و امام زمان هم متشاکی علیه


قبول؟؟؟


گفت قبول


خلاصه دادگاه شروع شد(خدا منو ببخشه امام زمان را دادگاهی کردیم)گفتم خانم..... شکواییه شما شنیده شد


آیا مطلبی مونده که بگید


گفت :خیر


گفتم خب (حجه ابن الحسن) شما متهم به این سه جرم هستید


آیا جوابی دارید


خودم به جای آقا صحبت کردم !


گفتم:خب آقای قاضی میشه از ایشون بپرسید آیا در فامیل شما دختری بود که
سابقه این را داشته باشه که با نامحرمی دوست شده باشه و همین بلا سرش امده
باشه؟؟


من پرسیدم :گفت بله


پرسیدم کیه؟؟گفت مهین دختر خاله ام


گفتم چی شد گفت آبروش رفت و انگشت نمای خانواده شد!!


امام زمان:
خب  او باید در همانجا می فهمید که این کار برای او ضرر است


آیا صدایی از درونش به او نمی گفت وای وای وای  مواظب خودت باش!!


دختر گفت چرا؟؟؟


 امام زمان فرمودن
د:او همان نفس لوامه اش بود که به او اخطار میداد و از سوی ما بود


من رو به دختر گفتم:خانم .... آقا می فرمایند که من گفتم تو نخواستی بشنوی و به اقرار خودت درسته؟؟؟


گفت بله


گفتم جرم دوم:آقای من جرم دوم شما اینست که چرا گذاشتید در روز نیمه شعبان سال بعد این اتفاق برای او بیفتد؟؟


آقافرمودند:از او بپرسید آیا بزرگتر های او به او نگفتند که اینکار را نکن!!؟؟؟آیا استخاره نکردی؟؟


دختر گفت چرا!!


گفتم چی گفتند بزرگتر ها!!! استخاره چی اومد؟؟؟


گفت بزرگتر ها میگفتند این به دردت نمیخوره مخصوصااااااا دخترهایی که دوستام بودند


گفتم استخاره چی بود؟گفت خیلیییییییییییییی بد


 آقا فرمودند:این خودش خودش را بد بخت کرده من چه کنم؟؟


دختر شدیدااااااا گریه میکرد


و جرم سوم:هم نتیجه جرمه  و اینکه روز نیمه شعبان نامه اش امده دستت ربطی به امام زمان نداره!!


گفتم حالا  میخواهی من بهت بگم: یه چیزی


گریه کنان گفت بگو:و این شعر را برایش خوندم:
  یک شبی مجنون نمازش را شکست
 بی وضو در کوچه لیلا نشست 


 عشق آن شب مست مستش کرده بود

 
فارغ از جام الستش کرده بود
  سجده ای زد بر لب درگاه او
  پر زلیلا شد دل پر آه او

 
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای 


جام لیلا را به دستم داده ای
 


وندر این بازی شکستم داده ای


  نشتر عشقش به جانم می زنی


 دردم از لیلاست آنم می زنی


  خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

  من که مجنونم تو مجنونم مکن
 مرد این بازیچه دیگر نیستم 


این تو و لیلای تو ... من نیستم


  گفت: ای دیوانه لیلایت منم

  در رگ پیدا و پنهانت منم

  سال ها با جور لیلا ساختی 


من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

 
صد قمار عشق یک جا باختم
  کردمت آوارهء صحرا نشد


 گفتم عاقل می شوی اما نشد

 
سوختم در حسرت یک یا ربت
  غیر لیلا برنیامد از لبت

 
روز و شب او را صدا کردی ولی
  دیدم امشب با منی گفتم بلی
  مطمئن بودم به من سرمیزنی

  در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
  درس عشقش بیقرارت کرده بود
  مرد راهش باش تا شاهت کنم 


صد چو لیلا کشته در راهت کنم

گفتم باید باز هم به دامن خودش برگردی !!ولی ایندفعه یه جور دیگه

یه نفر جدید باش

او بخاطر خدا تقوا پیشه کرد دو سال ازش بی خبر بودم 

یه روز دیدم کسی تو مسجد جلوی من را گرفت و گریه کنان گفت

سلام به تو و آقای تو

من نوکر تو ام و آقای تو

ولی باز هم اول منو میگفت

من بد بختم

منو ببخش هم تو و هم آقای تو

گفتم فکر کنم شناختمت خودتی؟؟

گفت آره

گفتم چی شد

گفتم طلاق گرفتم

پسر دلخواهم امد خواستگاریم

و الان عروسی کردم و شنیدم بنر ها را دیدم تو این مسجد هستی امدم بگم

و گفت

امام زمان دروغگو نیست من دروغگو بودم

و باز هم در  دلم گفتم

خیلی غریبی آقا




آیا کسی غیر از خدا و معصومین از غیب خبر دارند؟؟ (سه شنبه 88/2/1 ساعت 12:11 عصر)
روزی در معیت یکی از خوبان در حرم خانم فاطمه معصومه (سلام الله علیها)مشغول زیارت بودیم

که این خوب خدا مفاتیح الجنانی را در دست داشتند ؛برعکس و چپه دستشون بود

جوانی مازندرانی امدن و از او پرسیدند :حاج آقا برای ما استخاره می گیری؟؟

استاد  همان کتاب را باز گردند و فرمودند:خیلییییییییییییییییی خوبه بدو بدو برو خیلییییییییییی خوبه

جوان گفت حاج آقا!!ما را گرفتی؟؟

اینی که دستته مفاتیحه نه قران!!!

چپه گرفتی!!

برعکسه!!

یه استخاره درست بگیر!!!

استاد هم فرمودند:اینطور؟؟؟

اسم ان دختری که میخواهی عاطفه است

تو جویباری هستی

خونه انها در دهی  بالا تر از جویباره که (حقیراسمش الان در خاطرم نیست)

داداش بزرگش مخالف توست

امدی پیش خانم نذر کنی برو جوابت را گرفتی اگه ظرف امروز و فردا رفتی
خواستگاری رفتی ووگرنه انها این نرفتن شما بر گذشتن شما از موضوع
خواستگاری تلقی می کنند و خلاصه

بدو بدو بدو

باورتون نمیشه!!پسره زیارت نکرد خانم را بدو بدو رفت که به عاطفه اش برسه

بله وقتی کسی که خودش را بار ها و بار ها فرمودند:من خودم را سگ دربار حسین نیز نمیدانم

میبیند و از غیب خبر دارد

میشود که امام زمان خبر نداشته باشد

{الم یعلم بان الله یری}

در محضر خدا گناه نکنیم
اگه میخوای واسه یه لحظه هم شده دل آقا را بدست بیاری
یه صلوات  از ته دلت شادی قلب جگر گوشه حضرت زهرا بفرست و از ته دلت ببگو
بالحجه ابن الحسن الهی العفو.....





10 بر صفر عمر باخته بود اگه علی نبود_بخون حال کن (دوشنبه 88/1/31 ساعت 12:18 صبح)
بادشاه روم برای ع م ر نامه ای نوشت که بیست سوال در آن بود
و او جواب آنها را نمی دانست واز امیر المومنین(علیه السلام) تقاضا کرد که
جواب سوالات را بدهد...آن ده سوال و جواب ها این هاست:

1_ ان چیزی که نزد خداوند نیست؟ جواب: ظلم نیست
2- چیزی که همه اش دهان است؟جواب :آتش است
3_ چیزی که همه اش پا ست؟جواب:آب است
4_ چیزی که همه اش چشم است؟جواب:خورشید است
5-چیزی که همه ا ش بال است؟جواب :باد است
6-آنکس که فامیل ندارد؟جواب:حضرت آدم است
7-چهار جنبنده ای که در شکم مادر نبودند؟جواب:عصای موسی؛قوچ برای ابراهیم؛حضرت آدم و حوا
8-غذای گوناگون بهشتی که در یک کاسه امیخته نمی شود مانند چیست؟جواب:زرده و سفیده تخم مرغ
9-غذای بهشتی دفع نمی شودمانند چیست؟جواب:بچه در شکم مادر که از ناف خون میخورد و دفع ندارد
10-مکانی که خورشید در ان یکبار تابید؟جواب:زمین دریایی که بنی اسرائیل از ان عبور کردند و فرعونیان غرق شدند
منبع:تذکره الخواص صفحه 144
اگه افتخار کردی به آقات یه صلوات برای فرج فرزندش بفرست تا آقامون بیاد و جزای ظالم را بدهد





عاشقی؛عارفی؛عاقلی؛هر چی هستی این حدیث را بخون... (یکشنبه 88/1/30 ساعت 2:13 عصر)

قال الله تعالی:


من طَلَبَنی وَجَدَنی  و من وجدنی عَرَفَنی   و من عرفنی اَحَبَّنی   و من اَحَبَّنی عَشَقَنی  و


هرکس
مرا طلب کند مرا می یابد و هرکس مرا بیابد مرا می شناسد و هرکس مرا بشناسد
مرا دوست خواهد داشت و هرکس مرا دوست داشته باشد عاشق من خواهد شد


من عَشَقَنی عَشِقتُه و من عَشِقتُه قَتِلتُه 


و هرکس که عاشق من شود(یا با من عشق بازی کند)عاشق او می شوم و هر کس را که عاشق او باشم می کشم


و من قَتِلتُه  فَعَلیَّ دِیَتُه


و هر کس را که کشتم دیه اش با من است


 


                                                             و  اَنا دِیَتُه


                                                              و دیه او منم!!!





اگه میخوای برنده بشی حساب باز کن ... (شنبه 88/1/29 ساعت 2:22 صبح)
کاسبی بود  و خیلی تو بازار اسم و رسم داشت

توی دفتر حسابش  یه صفحه جداگانه ای باز کرده بود  و سربرگ صفحه نوشته بود

حساب علی و فاطمه(علیهما السلام)

هر سیدی و یا شیعه امیر المومنینی که می امد و میگفت دختر دم بخت داریم؛کمک می کرد

میگفتند مریض داریم ؛کمک میکرد

می گفتند معیشتمون خوب نیست ؛کمک می کرد

روزگار بر او بد گذشت و او مغازه اش از رونق افتاد و او خود وضعش بد شد و مجبور شد مغازه اش را بفروشد

و خیلی فقیر شد

همه همسایه ها مسخره اش میکردند و می گفتند برو دفتر حسابت را باز کن و حساب علی و فاطمه را وصول کن!!

یکی دیگه میگفت: برو به علی و فاطمه که معصومند بگو قرض گرفتی بیا قرضت را بده برای معصومین خوب نیست

یکی دیگه میگفت خیلی  بی عقلی..........

خسته و دل گرفته از همه جا اومد خونه و همسرش هم به او طعنه زد:دیدی
اینهمه پولهایت را دادی به این سید به اون فقیر مومن به اون جوون برای
ازدواج و دختر برای جهیزیه!!!!حالا برو بگیر و جای حسابت را پر کن دیگه!!!

خیلی دلش گرفته بودو دلش شکسته بود
اینجا شکسته دلی میخرند و بس

با چشم گریان وقتی رفت مسجد برای نماز رو به قبله به خانم حضرت زهرا(سلام الله علیها)و آقاامیر المومنین(سلام الله علیه)عرض کرد:

خانم جان ؛آقا جان من به خاطر شما قرض دادم نذارید  مسخره ام کنند !!

پول مهم نیست ولی دارم خرد میشم

رفت خونه و زنش دوباره طعنه و متلک زد و گفت و خوابید

با دلی شکسته و چشمی گریان

شب در عالم رویا خواب دید:

که درب بیت امیر المومنین (علیه السلام)بازه و این خودش در خونه ایستاده

آقا رسول الله(صلی الله علیه و آله) تشریف آوردند:و رفتند داخل خونه  امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام)ایستاده بودند

فرمودند حسنم حسینم بابات علی کجاست؟؟

آقازاده ها فرمودند:یا جدا

پدرمون علی رفتند بیرون و الان تشریف می اورند

آقا رسول الله (صلی الله علیه و اله)فرمودند بگید بیاد قرض این محب ما را بده!!

در این مابین دیدم خود وجود نازنین امیر المومنین(علیه السلام) دارند تشریف می اورند و فرمودند :دارم میام یا رسول الله قرضش را بدم

و دیدم سه کیسه زر آوردند و ریختند  توی دامن ما و دفتر را گرفتند و حساب را خط کشیدند

با گریه از خواب پریدم !!باور نمیکردم

 
دامنم پر بود از سکه های زر
خانمم بیدار شد و گفت روزگار بهت سخت شده دست به دزدی زدی؟؟

گفتم نه دزدی نکردم

همون کسی که شما می گفتید بدهکاره قرضش را داد

رفتم دیدم درسته در دفتر برگه  حساب علی و زهرا خطی بزرگ روی آن کشیده شده که با هیچ  کاری و وسیله ای پاک نشد .

بیایید تو دفتر زندگیتون یه حساب برای علی و زهرا باز کن

یه حساب باز کن و هر چی خوبیه بریز تو حسابت به نیت اونها

یه جایی میان پرداخت می کنند اون هم چند برابر و اون هم در دوجا(دنیا و اخرت)
از بارگه عشق چنان سوخته ام
کز سوختنم عاشقی اموخته ام
نامردم اگر منت مردم بکشم
من دیده به زهرا و علی دوخته ام

یا یه جایی دیگه است میگه

با نام فاطمه به جهان ناز می کنم
صدها گره زهمت او باز می کنم
خواهم که بگذرم به سهولت من از صراط
به یک نگاه فاطمه پرواز می کنم


تعجیل در فرج امام زمان(علیه السلام)صلواتی بفرست
الهی هیچ موقع شرمنده نشی داغش کن




اوباما به مسجد رفت تا بگوید اوباماست!!! (جمعه 88/1/28 ساعت 11:49 صبح)




















منبع: ایران دیپلماسی








راز عاقبت بخیری از لسان آیه الله وحید خراسانی (پنج شنبه 88/1/27 ساعت 12:22 صبح)
راز عاقبت بخیری از لسان آیه الله وحید خراسانی
26 فروردین 88 - 23:49

FARVARDIN87012.jpg 

حضرت آیه الله العظمی وحید خراسانی(حفظه الله) در درس خارجشون فرمودند:

کسی که هر شب سوره یاسین را قبل خواب بخواند وثواب
قرائت ان سوره شریفه را هدیه بدهد به روح حجه الله علی الحجج حضرت صدیقه
طاهره زهرای مرضیه (سلام الله علیها)

و هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد بخواند و هدیه بدهد
به روح  مادر مکرمه امام زمان(روحی له الفداء) خانم نرجس خاتون سلام الله
علیها

اینجاش را خیلییییییییییییی بلند فریاد زدند و فرمودند:

قطعا عاقبت بخیر خواهد شد چه بخواهد و چه نخواهد

دوستان این مسئله مجربه و بسیار تاثیر گذاره حتما اهتمام به این دو نکته داشته باشید

دانلود سخنرانی آیت الله وحید خراسانی  (46 دقیقه - 7 مگابایت) _دوستان این صحبت  از حضرت آقا را دانلود کنید بسیار مفیده



برای تعجیل در فرج امام زمانت(روحی له الفداء صلواتی بنویس و بفرست





تولد#حنا بزغاله ای درمزرعه بدنیا امد#تولدت مبارک (چهارشنبه 88/1/26 ساعت 10:22 عصر)

???????????.jpgنخستین بز شبیه‌سازی‌شده ایران به نام “حنا” ساعت ?:?? بامداد ?? فروردین ???? در پایگاه تحقیقاتی علوم سلولی اصفهان پژوهشکده رویان متولد شد.
 

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  ،  ایران بعد از کانادا،‌ چین، انگلستان و آمریکا به عنوان پنجمین کشور دنیا صبح امروز موفق به شبیه‌سازی بزغاله شد.‌
نخستین بزغاله ایران و خاورمیانه بعد از رویانا (‌گوسفند شبیه‌سازی شده‌) در پژوهشکده رویان اصفهان متولد شد.
مسئول پایگاه تحقیقات علوم سلولی اصفهان خاطرنشان کرد: اکثر بزغاله‌های موجود در گله‌ها به رنگ سیاه و خاکستری هستند اما به دلیل ماده بودن برغاله شبیه‌سازی شده این بزغاله به رنگ سفید و حنایی است و نام وی را حنا گذاشته‌ایم.
وی اضافه کرد: به منظور تولد بزغاله فراریخت، فیبروپلاست گوش بز شبیه‌سازی شده را دستکاری ژنتیکی می‌کنیم و ایران  به تکنولوژی تولید این سلول‌ها دست یافته است .
“حنا” نخستین بزغاله شبیه سازى شده کشور ایران  در سلامت کامل به سر مى برد
حنا در پایگاه تحقیقاتی علوم سلولی اصفهان پژوهشکده «رویان» با  عمل سزارین متولد شد.
دکتر نصر اصفهانی، رییس پایگاه اصفهان پژوهشکده رویان گفت: با تولد این بزغاله که «حنا» نامگذاری شده، ایران پنجمین کشور پس از آمریکا، کانادا، انگلستان و چین است که موفق به تولید بز شبیه‌سازی شده، گردیده است.

 ???????????.jpg
 
وی خاطرنشان کرد: بز حنایی ــ سفید دو رگه که به واسطه شکل ظاهری با دیگر بزهای گله متمایز بوده است، دوران آبستنی ??? روزه خود را در رحم مادر رضاعی سیاه رنگ بختیاری خود به سلامت طی کرد.
 
نصر اصفهانی با بیان این که تولد «حنا» به دنبال سلسله تحقیقات موفق پژوهشگران پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی و پس از تولد نخستین گوسفند شبیه سازی شده «رویانا» که از آروزهای دیرینه زنده‌یاد
دکتر سعید کاظمی آشتیانی بود به تحقق پیوسته است، هدف عمده تحقیقات محققان پژوهشکده رویان را در این حوزه تولید دام‌هایی با قابلیت تولید داروهای نوترکیب (داروی «tPA») عنوان و خاطرنشان کرد: جهت نیل به این هدف مراحل متعددی شامل تولید جنین‌های آزمایشگاهی پستانداران با تکنیک‌های لقاح خارجی رحمی، تولید جنین‌های شبیه سازی شده، تولید رده‌های سلولی تراریخته حاوی ژن tPA است.
 
در مرحله اول، تخمک‌های نابالغ از تخمدان‌های کشتارگاهی در آزمایشگاه بالغ و پس از انجام لقاح با اسپرم و طی عملی موسوم به لقاح آزمایشگاهی (IVF) منجر به تولید جنین‌هایی می‌شود که پس از انتقال به رحم حیوانات گیرنده منجر به تولد حیوانات حاصل از لقاح خارج رحمی می‌شود. دستاوردهای پژوهشکده رویان در این زمینه تولد انواع مختلف پستانداران مزرعه‌ای اعم از گاو ، گوسفند و بز است.
 
وی تصریح کرد: برای تولید جنین‌های شبیه سازی شده، هسته‌ تخمک‌های حاصل از تخمدانهای کشتارگاهی پس از بلوغ آزمایشگاهی خارج می‌شود و سپس هسته سلول پوستی حاصل از یک حیوان مورد نظر جایگزین آن می‌شود.

جنین‌های حاصل از این عمل پس از طی دوره هفت روزه کشت آزمایشگاهی به درون رحم حیوانات گیرنده منتقل می‌گردد که دستاورد پژوهشکده رویان در این زمینه تولد اولین پستانداران مزرعه‌ای شبیه سازی شده گاو، گوسفند، بز است.

 ???????????.jpg
 
نصراصفهانی گفت: علیرغم بیش از ?? مورد آبستنی موفق گاو شبیه سازی شده، شاهد دو تولد زودرس بوده ایم که امیدواریم آبستنی‌های بعدی منجر به تولد موفق شود.
وی در خصوص تولید رده‌های سلولی تراریخته حاوی ژن «tPA» هم گفت: در این راستا، ژن «tPA» پس از جداسازی از ژنوم انسانی و تغییر ساختاری ژنتیکی، درون سلول مورد نظر وارد می‌شود به گونه‌ای که ژن مورد نظر در ارائه ژنهای دخیل در شیرواری قرار گیرند و پس از طی مراحل شبیه سازی، جنینهای تراریختی به وجود می‌آید که قابل انتقال به رحم حیوانات گیرنده جهت تولید حیوانات شبیه سازی شده تراریخت با توان تولید داروی ضد سکته قلبی (tPA) در شیر است.
 
وی خاطرنشان کرد: سلول‌های تراریخت در پژوهشکده رویان با موفقیت تولید و خالص سازی شده و امید است که طی روند شبیه سازی بتوان در آینده نزدیک شاهد تولد موجودات تراریخته مورد نظر باشیم.
 
دکتر نصر اصفهانی گفت : اگر چه در پژوهشکده رویان پروژه تولید حیوانات تراریخت در گاو پایه گذاری شده و موفقیتهایی نیز حاصل شده است، اما به علت طولانی بودن دوره آبستنی گاو که همراه با مشکلات متعددی است و نیز هزینه‌های بالای شبیه سازی گاو، ادامه پروژه در گونه بز دنبال شده است.

موشک را فرستادند فضا بعضی ها که نمیخوان چشماشون ببینه گفتن این را طرحش را دزدیدن و اصلا در مدار قرار نگرفته و بعدش هم خیلی هامون دانسته و ندانسته شروع کردیم با پولهای خودمون جک های مهواره امید را فرستادن و خودمون را تضعیف کردیم

ایندفعه که دیگه والله همه شبکه های خارجی دادشون رفته هوا که دیگه نمیشه ایران را کنترل کرد

تبریک میگم





پارتی مذهبی/بیا تو (یکشنبه 88/1/23 ساعت 1:12 صبح)

با صداقت باش یار ما شوی

لاف با عاشق مزن رسوا شوی

کار ما بر سر حق پی بردن است

در سبوی معرفت می خوردن است

حرمت میخانه از مستی بود

حق می بشکستن از پستی بود

رمز و راز عشق با عاقل مگو

حرف می با مردم جاهل مگو

در بهاران صحبتی از دی مکن

جاهلان را باخبر از می مکن

ساقی ما در سقایت اولی است

تا ابد مولای سرمستان علیست

می که ما گوییم مستی  آورد

نیستی نی؛نی که هستی اورد

می که ما گوییم صاف است و زلال

خوردن این می خدا کرده حلال

می که ما گوییم لطف حق بود

لطف حق در مستی مطلق بود

می که ما گوییم عاری از ریاست

مست این می انبیاء و اولیاست

می که ما گوییم الطاف جلی است

مستی این می فقط یک یا علی ست

می که ما گوییم زهرا می دهد

با  تولا  و تبری میدهد

می که ما گوییم صهبای ولاست

ساقی و میخانه اش از کربلاست

می که ما گوییم پر سوز و تب است

آن بلورین جام دست زینب است

 می بینی پارتی ما راملائک میگن: خدایا اجازه بده ما بریم بالهامون را فرش این پارتی کنیم که جلسه ذکر علی هست(شیخ دولابی علیه الرحمه)

پارتی ما را می بینی می  آزاده توش

/به اندازه ظرفت بخور(معرفت)

/موزیکش  زیبا ترین موزیکه عالمه که گذاشتن با صدایی طنین انداز از همین الان تا قیامت

/ خود خدا اینقدر این موزیک را دوست داره که این موزیک را کرده زنگ در باغش که زنگ در بهشته (یا علی)/

رقص بلد نباشی هم عیبی نداره اینها میخرندت

/تازه اینجا 110 هم آشناست کاری نداره چون 110 نام امیر المومنینه و پارتی هم که دیگه می بینید دیگه...../

راستی اینجا منکرات نداره منکرین (نکیر و منکر)داره که اونهم رفیقند با پارتی هایی که نام امیرالمومنین علیه السلام توش هست اصلا به کسی نگی هااااااااا خودشون اهل حالند با این مجالس

مستیش هم با این اکس های لعنتی زمین تا آسمان فرق می کنه اون مستی نداره یه خرده گیجی و منگی داره ولی این می که ساقی ان مولاست از اون می هاست که

می گردی و میچرخی و مینوشی از این جام /بیخود شده از خویشی و از گردش ایام/این عشق الهیست.....

 

پس همه زیبا ترین لباسهاتون را بپوشید بیایید{لباس تقوا/عفاف/

بهترین عطرت را هم بزن من که میگم تنت را خوشبو کن به صلوات بر محمد و ال محمد که تا ابد بمونه ملائک بیان خودشان را بمالند به لباس های تو

الهی هیچ موقع از مستی بیرون نیایی

راستی وبلاگم را لینک کن همه بیان تو پارتی





<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 27 بازدید
    بازدید دیروز: 436
    کل بازدیدها: 697677 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •