- مرحوم حاج شیخ عباس قمى - ره - صاحب کتاب مفاتیح الجنان با جماعتى از تجار به سوى سوریه مسافرت نمود
? تجار مى گفتند هر وقت ما براى سیاحت مى رفتیم او مى نشست مشغول مطالعه و تالیف مى شد و هر چه اصرار مىکردیم با ما بیرون بیاید امتناع مى ورزید و شب ها که مى خوابیدیم او باز مشغول مطالعه و تالیف مى شد ? -
?? - صاحب جواهر - قده - : صاحب جواهر - قده - با خود عهد کرده بود که هر شب مقدارى از کتاب جواهر را
بنویسد ? یک شب فرزندش از دنیا رفت ? مى گویند : صاحب جواهر قلم و کاغذ به دست گرفت و با چشم گریان و
قلب محزون کنار جسد فرزندش آمد و به علت همان عهدى که کرده بود ، مشغول نوشتن جواهر شد ? - ?? - یکى از
علماء : فرزند یکى از علماء به رختخواب خود رفت ، پدرش که مشغول نوشتن بود به او گفت : فرزندم خوابیدن
این چنین است ، چند دقیقه اى خوابید باز بلند شد و فرمود : خواب عالم باید این چنین سبک شود ? - کوشش و
پشتکار وفاى به عهد پیمان وخلف وعده ارزش علم و پى جویى ان خواب و اداب ان م : ???? ک : ??? ج : ص : ??
بى تردید یکى از مهمترین عواملى که مردان بزرگ تاریخ را موفق به خلق آثار جاویدشان نمود و آنانرا از
سایر مردم ممتاز گردانید ، سخت کوشى ، خستگى ناپذیرى و پشتکار آنان بوده است ? اینجانب از مرحوم حاج شیخ
على محدث زاده فرزند محدث و عالم بزرگ حاج شیخ عباس قمى صاحب مفاتیح الجنان و ده ها جلد کتاب حدیث و
روایت شنیدم که مى فرمود پدر ما در ایامى که در نجف بود در اثر کثرت نوشتن ، انگشتان دستش تاول مى زد و
هر چند روز یکبار پوستهاى زاید را قیچى مى کرد و در کیسه اى نگهدارى مینمود ، به ما وصیت کرده بود این
کیسه را همراه جنازه من دفن کنید زیرا من به قبولى عباداتم اطمینان ندارم شاید بخاطر همین کیسه کوچک که
از پوستهاى انگشتانم در راه نشر کلمات معصومین - ع - فراهم شده مورد شفاعت قرار گیرم و نجاتیابم