امام زمان(9)انجوی نژاد (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 1:21 صبح)
سیاست انتظار3بسم الله الرحمن الرحیم سیاست انتظار 3 امشب شب نیمه شعبان هست ، نیمه شعبان قبل از اینکه امام زمان (عج) هم به دنیا بیان ، خودش به خودی خود بسیار مبارک و میمون بود ، همون طوری که شب 21 رمضان قبل از اینکه شب شهادت حضرت علی (ع) باشه ، شب قدر بود ، به هر حال این شب شب بسیار خوبیه و توقع خود من هم این نبود که این همه مردم قدر بدونند . ولی دیدیم که شماها خیلی بیشتر از توقع ما قدردان هستید و من موندم که کی می گه جوانان ما از دین بیزار شدن ، چقدر استناد پشت این ادعا خوابیده ؟ جدی جوانان ما از دین بیزارن ؟ در سال 1382 هستیم ، در همین شیراز ، در کدوم تاریخ بوده که شب نیمه شعبان جوانان این طوری در جشن میلاد شرکت کرده باشند ؟حتی توی این صد سال اخیر ، کی جوانان ما اینقدر در مراسم ها شرکت می کردند ؟ جوان امروز ما عاقل شده ، جوان امروز اتفاقاً خیلی قدردان شده ، از اول تا آخر مجلس رو که نگاه می کنی ، همه جوان هستند . پس واقعاً این ادعا یه ادعای خیلی گزافی هست . بله زمانه سخت شده ، مردم بیشتر گناه می کنن ، اما ارتباط با خدا خیلی قشنگ تر شده ، خیلی زیباتر شده ، یه زمانی مردم افتخارشون این بود که صف های نماز جماعتشون پر بود اما کِی چنین احیاء هایی در شب نیمه شعبان برگزار می شد . واقعاً این در تاریخ بی سابقه است . یعنی جوان 1382 شیراز مؤمن تر از جوان سال 1372 ، 62 و 52 هست . این ظاهر بینی نیست . نیمه شعبانِ امشب یک نیمه شعبانیست که فقط شب عشقه ، شب قدر نیست ، شبهای قدر مردم به طمع می یان ، اما امشب فقط شب عشقه . روزة فردا یه روزة دیگه است . روزة عشقه . با روزة 21 رمضان تومنی سَنّار فرق داره ، 1400 ساله مردم روزه می گیرن ، تویی که فردا روزه می گیری ، داری برخلاف تمام روال تاریخ جامعه کار می کنی در مدینه ای که حضرت زهرا (س) هم داخلش زندگی می کرد ما نمونه هایی مثل شما و کسانی که اینقدر مقید باشن خیلی کم داشتیم . خُب قبول داریم که زمانه عوض شده و یه سری گناه های جدید رو بورس اومده ، اما واقعاً ارتباط عاشقانه با خداوند ترویج پیدا کرده . ببخشید این مقدمه ای رو که دارم می گم خارج از بحث سیاست انتظار هست اما امشب یه کم من رو جو گرفته . وقتی می بینم بدون هیچ تبلیغی این همه جوانان ما استقبال می کنند خیلی خوشحال می شم . جوان عاشق ما برای چی اومده ؟ چرا اینطوری شده ؟ آیا شرکت توی این مراسم رو خدا بهت واجب کرده ؟ روزة فردا به تو واجبه ؟ نه ، جوان ما داره این کار رو انجام می ده فقط به یک دلیل ، اینکه فردا که امام زمان (عج) پرونده اش رو باز می کنه ، توی این پرونده احیای نیمه شعبان که جزو نادر کارهاست و روزة نیمه شعبان که این هم جزو نادر کارهاست ، رو ببینه . و امام زمان (عج) چشمهاش رو به نشونة رضایت روی هم بذاره . مگه این جوان ما مشکلی داره ؟یا الان برای حاجتی اومده ؟ نه می خواد آقا رو راضی کنه ، برای اینکه آقا رو دوست داره ، خیلی ناراحت و دلخوره از اینکه شاید امام زمانش ازش ناراضی باشه ، می خواد بیاد عشقش رو اثبات کنه . بگه دوران آرمانها به سر نرسیده . می خواد بگه از عشق و خدا حرف زدن هنوز هم خریدار داره . جلسة قبل به اینجا رسیدیم که ما تا الان غفلتهایی داشتیم و تا غفلت دوم رو خدمتتون گفتم . اما غفلت سوم : در شرایط تاریخی اصل حاضر ما دشمن داریم و متأسفانه دشمن از ما پرکارتره . پرکارتر ، نه باهوشتر ! چرا ؟ چون دشمن ما از اقلیت اومد و اکثریت رو گرفت . زمانی جهان زیر سیطرة ایران و روم بود ، اما با ظهور اسلام ، دنیا تحت نفوذ اسلام قرار گرفت . دشمنانی که اون زمان در اقلیت بودند یواش یواش از آنجلس شروع کردند یکی یکی این سرزمین ها رو از تسلط اسلام درآوردن . ما ابوعلی سیناها و ابوریحان ها رو داشتیم ، شروع کردن علم رو از اینها گرفتن . از 200 ، 300 سال پیش یک جوان نابغه رو کشف کردند ، این جوان نابغه رو فرستادند حوزة علمیه نجف ، تا نزدیک مرجعیت تقلید جلو رفت و این جوان علاوه بر اینکه درس خوند و از علماء کمک گرفت ، نشست نقطه ضعف های ایران و شیعه رو در آورد . کار کرد ، 200 سال پیش کتابی نوشت و الان این کتاب به صورت سانسور شده چاپ شده اما اصل نوشته های اون ، الان داخل اسناد استعمار انگلیس هست . این کتاب کاری کرده که الان هم ما بعد از 200 سال نمی تونیم کار اون رو کنیم . 20 سال انقلاب کردیم و نه تنها نتونستیم عقیده مون رو به جهان صادر کنیم هنوز خودمون رو هم نتونستیم راضی کنیم . چرا ؟ چون دشمنان ما مشغولیت هایی برامون درست کردند ، جنگ رو پیش آوردن ، مسئله اقتصادی رو پیش آوردن ، دشمن داره کار می کنه . اول از جنبة نظامی کار کرد . به مدت 8 سال استعداد نیروهای ما رو به هدر داد ، بعد اومد از جنبة فرهنگی کار کرد . جلوه های تکنولوژی خودش رو به ما نشون داد و ما رو از خودمون ناامید کرد ، از هر فرصتی استفاده کرد و برتری های ظاهریش رو به رخ ما کشید . سینماگر ما وقتی می خواد در ایران یه فیلم سینمایی بسازه ، می ره تو یه دهاتی فیلم برداری می کنه ، تو یه خرابه ای یا محله های مخروب شهر فیلمش رو می سازه ، تحت عنوان اینکه فیلم سیاه برای مملکت ما لازمه ( ما کار نداریم لازمه یا نه ) اما سینماگر اونها هم اومد فیلم ساخت ، توی این فیلم می خواست مثلاً یه چیزهایی نشون بده ، در حاشیه اش دوربین رو بالا برد ، با هلکوپتر مناظر زیبای کشورش رو هم نشون داد ، کشورش براش مهم بود ، تکنولوژی کشورش رو هم نشون داد ، خیابانهای تمیزش رو نشون داد ، چنان هجوم فرهنگی بر ما آورد که ما نسبت به غرب مفتون و مرعوب شدیم و احساس کمبود کردیم ، مملکتی که باید منتظر امام زمان (عج) باشه و سرش رو بلند کنه و افتخار کنه به اینکه تنها مملکت و پایگاه شیعه در جهان هست . ( چون مهدی فاطمه (س) در پایگاه شیعیان می خواد حکومت جهانی مستضعفین رو پایه ریزی کنه ) این مملکت جوانهایی داشت که مرعوب و مفتون شدند . تبلیغات دشمنان از نظر اقتصادی همین طور ما رو در تنگنا قرار داد ، سعی کردن در زمانه ای که ما به خودمون مشغولیم و دنبال دعواهای داخلی هستیم کار خودشون رو بکنن . لذا می بینیم در همین شیراز یک سری از قطب های مهم اقتصادی دست دشمنان قسم خوردة تشیع قرار گرفت . یه وقتی از مسیر لار و عِوض رد می شدم ، اذان مغرب بود ، رسیدم به یه دهاتی ، دو تا مسجد داشت ، یکی مسجد امیرالمؤمنین (ع) که مسجد مردم شیعه اونجا بود و یکی هم مسجد الله که مسجد سنی ها بود . فاصله این دو تا مسجد از هم 300 متره ، مسجد امیرالمؤمنین (ع) ، مسجدی مخروبه با دستشویی هایی بسیار کثیف بود که در مسجد رو هم بسته بودند ، چهار تا سنگ و مهر شکسته بیرون گذاشته بودن ، حتی یه موکت هم بیرون نینداخته بودن ، ما مجبور شدیم روی خاک نماز بخونیم ، ( این داخل مملکت خودمون هست ، بغل گوش خودمونه ) اما مسجد الله که مسجد سنی ها بود ، یه مسجد بسیار بسیار زیبا ، مفروش و نورانی با دستشویی هایی تمیز و آماده بود ، که مشخص بود پول بسیار زیادی برای اون خرج کرده بودند ، این همه تفاوت چطوری به وجود اومد ؟ حالا ما که اهل سنت رو دشمن خودمون نمی دونیم ، اما مخالفین عقیدة ما هستند . چرا باید مساجد و حسینیه های ما اینقدر کثیف و داغون باشه . اما سالن های بزن بکوب ما آباد و مرتب و تمیز با کلاس باشه . خُب این کاری بود که دشمنان ما کردند . پس قطب های اقتصادی رو هم در دست گرفتند ، برای اینها پول خرج کردن خیلی راحته ، یه سری تنگناهای اقتصادی بوجود آوردند که مثلاً مسؤولین مملکت ما بترسند و بگن آقا ما اگه یه کاری بکنیم گلوگاههای مملکت رو می بندند ، ما چه جوری به مردم جواب بدیم ؟ مردم ما گرسنه هستن ، مجبور می شن از آرمانهای حکومتی که قراره زمینه ساز حکومت مهدی (عج) باشه کوتاه بیان . به این ترتیب باز هم غفلت کردیم از این که طرح های استراتژیک داشته باشیم ، و با برنامه ریزی کارهامون رو جلو ببریم ، غافل شدیم . برنامة خاصی نداشتیم . اما ناگفته نمونه در مقابل یه تعداد کمی هم کار کردند ، ما الان دکترهایی داریم که می تونند خیلی خوب برای حکومت مهدی (عج) زمینه سازی کنند . اما متأسفانه اینقدر نهادهای سیاسی ما مشغولیتهای داخلی دارن ، که از این افراد غافلند . غافل ! ما الان دکترهایی داریم که می تونن به ما بگن چگونه با غرب ارتباط داشته باشیم ؟ چگونه کار کنیم که آرمانهامون از بین نره ، چگونه آرمانهامون رو نگه داریم ؟ چگونه جهانی فکر کنیم ؟ این افراد هستند ، این خیلی بی انصافی هست که بگیم : هیچ کسی تو این مملکت کاری نکرده ، اما اینهایی که کار کردن الان روی بورس نیستند و اونایی که رو بورسند مشغول برطرف کردن موج های داخلی هستند . می گن : ما الان این مشکلات خودمون رو هم حل کنیم ، خیلی کار کردیم ، لازم نیست به استراتژی های جهانی فکر کنیم . در حالی که دشمنان ما استراتژی داشتن ، پنتاگون برنامه داشت ، موصاد برنامه داشت ، ما درگیری های داخلی داریم . مثلاً وقتی یکی بیاد در رأس فلان تشکیلات قرار بگیره ، کار خودش رو می کنه اول که اومد سر کار ، همه افراد رو با همة طرحها و استراتژی ها و برنامه هاشون بیرون می ریزه ، بعد هم از ننه و باباش شروع می کنه تا برادر و خواهر و قوم و خویش و فک و فامیل و هم خطی های خودش رو می ذاره سر کار و متأسفانه کارها و برنامه ها به جای این که جلو بره ، همین جوری از این خط به اون خط می شه ، اگر می بینید توی آمریکا هم جناح های دموکرات و جمهوری خواه هستند و اینها به جون همدیگه می افتند ، باید بدونید که اینها همش بازیه ، سیستم آمریکا یه سیستم کاملاً جاافتاده ای هست ، آقا توی آمریکا انتخابات کاملاً بازیه ، اون مهره های اصلی دارن کار خودشون رو انجام می دن ، با این جناح بندی ها می خوان مردم رو به صحنه بکشن . توی هر انتخاباتی چند نفر رو می یارن و می ندازن به جون همدیگه ولی در اصل پشت پرده یه کسانی نشستن و دارن خط می دن ، بقیه هم مجبورن که این خطوط رو اعمال می کنند ، هیچ ربطی هم به رئیس جمهور آمریکا نداره . خودش هم می دونه وقتی که رأی می یاره باید خواسته های اونها رو اجرا کنه ، فقط اسمش رئیس جمهور آمریکا هست ، هیچی نیست . لذا آمریکا رو مسخره نکن ، نگو آقا ! هنرپیشه رو برداشتن کردن رئیس جمهور . اتفاقاً خیلی سیستم حکومتی قویی دارند و اصلاً رئیس جمهور هیچ کاره هست ، هنرپیشه باشه ، گاو باز باشه ، سگ باز باشه ، هرچی باشه سیستم آماده است . ایشون فقط مجریه ، مهره های اجرایی هم که آماده هستن ، کسی نمی تونه به اینها دست بزنه ، فقط رئیس جمهور با چهار ، پنج نفر دور و ورش عوض می شن ، سخنگو و وزیر خارجه اش هم که اصلاً آدمهای مهمی نیستن ، جرج بوش در آمریکا اصلاً انسان مهمی نیست . حرف اول رو در آمریکا اون کارترهای اقتصادیِ صهیونیستی می زنند و ما به جای اینکه بیایم یاد بگیریم داریم فحش می دیم ، بابا ! یاد بگیر ! ببین چقدر در حکومتش ثبات داره ، استراتژی داره ، دشمن ما در حکومتش استراتژی داره ، همة حکومت هاشون این طوریه ، حزب هاشون برنامه دارن ، برنامه هایی دارند که با اصولشون هیچ منافاتی نداره ، با فروع می جنگند و اصول سرجای خودشه . نه اینکه 4 سال یه اصولی رو ازش دفاع کنن و 4 سال بعد بیان بگن دوره قبل اشتباه کردند ، یه اصول دیگه باید داشته باشیم ، یه استراتژی دیگه باید داشته باشیم . پس استراتژی درحکومت خیلی مهمه و ما از این هم خیلی غفلت کردیم . 4 ـ غفلت از انقلاب فرهنگی : یه مدت دانشگاه ها بسته شد و گفتن باید انقلاب فرهنگی ایجاد بشه ، ولی بعد هم که دانشگاه باز شد تغییر خاصی نکرد بعد از یه مدتی هم آرام آرام سیستم سرجای قبلیش افتاد ، همون روشی که قبلاً بود یعنی الان هم شما که وارد دانشگاه می شید می بینید استادهایی هستند که کار خودشون رو می کنن . یعنی می یان اول برای دانشجو ، زیرآب دین رو می زنن . اینقدر وقاهت بالا گرفته که توی دانشگاه آزاد یکی از شهرستانها ، که پسوند اسلامی هم داره ، که من نمی دونم این پسوند رو چه جوری به اینها دادند ؟ استاد وارد کلاس می شه می گه : آقایون و خانم ها پاشید ! این مسخره بازی ها چیه ؟ چرا جدا نشستید ؟ همه قاطی بشینید !! هیچ کس هم نیست به این فرد بگه چرا چنین حرفی می زنی ؟ من خودم شکایت نامه اش رو نوشتم که دانشجوها امضاء کردن و تحویل دادیم ، اما هنوز هم این داره کار خودش رو می کنه . خُب جوان ما در این واقعه باید چکار کنه ؟ از نظر جوان استاد ، انسان ارزشمندی هست ، استاد دانشگاه ، کرسی بالایی داره ، ولی واقعاً همة استادها هم اینطور نیستند ، چند روز پیش تلوزیون آمار اساتید بسیجی رو اعلام می کرد ، می گفتش که در شیراز 200 استاد عضو بسیج اساتید هستند ، 200 تا استاد فعلاً فعالیت دارن ، استادان متدین خیلی داریم ، ولی در کل توی جامعه ما سیستمی که اساتید رو آموزش بده و با اصول آشنا کنه ، ابداً وجود نداره . اما در غرب می بینی که استاد اصلاً ضمانت شغلی نداره ، اگه یه کم از اصول کنار بره و یا دانشجو ازش ناراضی باشه ، معلوم نیست ترم دیگه بتونه تدریس کنه . ترم دیگه بهش می گن : آقا ! ببخشید ، آمار گرفتیم دانشجوها از شما راضی نبودن ، التماس دعا ، به سلامت ! البته اونها نمی گن التماس دعا ، می گن گودبای ! و ماها اینجا هیچ استراتژی و برنامه ای نداریم ، که طبق این برنامه ، اصول و ارکانِ نظام رو چک کنیم . 5 ـ غفلت از اجرای حدود الهی : می گن : آقا توی عربستان مغازه دار مغازه اش رو ول می کنه می ره ، امنیت کامل برقراره ، نگاه می کنیم می بینم غرب هم داره این امنیت رو مدح می کنه . غرب داره نسبت به امنیت مغازه های عربستان غبطه می خوره ، بعد می یایم به غربی ها می گیم : ببخشیدا ! همین شماها با شانتاژاتون نگذاشتید ایران ما به این جا برسه ، جلوی حدود الهی ما رو گرفتید ، اگر اجازه بدیم حدود الهی اون جوری که در قرآن کریم و در کتابهای فقهی ما اومده اجرا بشه و از بیگانگان و از انتقادهای اونها نترسیم بالاخره به اون امنیت می رسیم . اینها خودشون هم می دونستند که کار ما درست بود ، این یه نمونه اش هست . رسماً این نوع استراتژی عربستان رو مدح کردن ، و گفتند : آقا ! ما هم باید این کار رو بکنیم تا مثل عربستان بشیم . مگه عربستان چکار کرد ؟ حدود الهی رو اجرا کرد و مملکت وهابی رو اصلاح کرد . اما ما ترسیدیم ، که نه آقا ! اجرا نکنید ، غرب چی می گه ؟ فلان جا چی می گه ؟ خُب شما می خواید حرف خدا رو گوش کنید یا حرف غرب رو ؟ نتیجه سربلندی و عزت و امنیت و رفاه تو در حرف خداست یا در حرف دشمنانت ؟ اون دلش که برای تو نسوخته ، بزار ایرادش رو بگیره و بره . ما کار خودمون رو بکنیم . ما حدود الهی مون رو اجرا کنیم ، بالاخره اینها هم یه روزی می یان ما رو مدح می کنن ، می گن باریک الله . چی کار کردین شما ؟! 6 ـ غفلت از فتنه های آخر الزمان : روایت رو دقت کنید . “ داشتن دین برای مؤمن در آخر الزمان ، مانند نگه داشتن یک تکه زغال شعله ور کف دست است . ” دستت رو بگیر ، یه تیکه زغالی که داره ازش شعله بلند می شه ، بزار کف دستت ، چقدر می تونی تحمل کنی ؟ مرد می خواد تا از فتنه های آخر الزمان در امان باشه . و ما یقیناً در آخرالزمان قرار داریم ، این فتنه ها خیلی زیاده از در و دیوار می باره . باید قدرت مقابله با اون رو داشته باشیم . باید توانمون رو بالا ببریم . من چند تا از این فتنه ها رو خدمتتون می گم : مردم از توسل دور می شن ، ارتباط ها با خدا و اهل بیت (س) کم رنگ می شه ، همة درهای دیگه رو می زنند و در آخر کار در خونه خدا و اهل بیت (س) می رن ، همه جا رجوع میکنند ، آخر کار دیگه وقتی مطمئن شدند هیچ کس جوابشون رو نمی ده ، به سراغ خدا و اهل بیت (س) می رن و به خاطر این عدم توکل ، اونجا هم متأسفانه جواب نمی گیرند . متن روایت قدسی این هست : فرشته هایی که قراره حرف تو رو بالا ببرند می گن “ هذا الصوت المنکر ، این صدا به گوش ما ناآشناست ، تا حالا کجا بودی ؟ ” معنای توکل کاملاً از بین می ره . اینقدر دیدگاه ها مادی می شه که حتی ملت شیعه اعتراض می کنند که مثلاً چرا حکومت اسلامی ، نون مردم بدبخت ایران رو برای افغانستان و بوسنی و عراق می فرسته ؟ چقدر معنای توکل کم رنگ شده ؟ حتی ما بعضی از ضرب المثل های فارسی خودمون رو هم فراموش کردیم ، مثلاً این ضرب المثل که می گه : “ تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز ” یادمون رفته اون سالهایی که ما به این محرومین خارج از کشور کمک کردیم و ابرهای باران بر ما بارید و میلیاردها تومان سود بردیم ! شاید یک میلیارد تومن کمک کردیم اما میلیاردها تومن سود بردیم . اگر تو چشم هات رو ببندی و چراغی که به خانه رواست رو به همسایه و مسجد بدی ، برای خداوند هم کاری نداره که خانه تو رو به جای چراغ با معدن طلا روشن کنه ! چرا باید معدن طلا توی عربستان کشف بشه ؟ مگه طلاها مال خدا نیست ؟ مگه خدا روزی رو تقسیم نمی کنه ؟ راه رسیدن به روزی غیر از انفاق چیه ؟ اگر مملکت ما بخواد بالا بره ، باید چیکار کنه ؟ اگه بخوایم وضعیت اقتصادی مون خوب بشه باید چی کار کنیم ؟ غیر از اینه که باید به طمع بدهیم تا 70 برابر بگیریم ؟ مگر مخازن الهی نزد کشورهای دور و ور ما هست ؟ مخازن الهی در آسمان و زمین هست ، آسمان و زمین هم دست خداست . و این خداوند هست که اجازه می ده به کدوم مملکت باز بشه . لذا اون سالی که کمک نکردیم ، چند میلیارد تومن خرج شد که ابرها رو بالای ایران بارور کنیم ، بارور شدن ، منتها یه کم اون ورتر رفتن و روی افغانستان بارید ! یادتون هست ؟ 3 سال پیش ، روی افغانستان باریدن و همه می گفتن مثل اینکه طالبان توسلشون بیشتر از ماست . شاید هم توکلشون ! مملکت شیعه با توکل بیگانه شده . کاری کردند که بچه شیعه ما در زندگیش فقط قواعد مادی حاکم باشه ، بچه شیعه ای که پیر و مرادش خمینیِ کبیر (ره ) هست . همون کسی که در اوج ناامیدی گفت : یاران من در گهواره ها هستند ، و ایران مال ماست و شاه باید برود و همه خندیدند و دیدند همون طور شد ، چی شد که شما فرزندان امام با توکل بیگانه شدید ؟ شماهایی که یک نسل قبل از شما ، با دست خالی ارتش سرتاپا مسلح آمریکایی و ژاندارم منطقه ، آریامهر رو بیرون کردند ، این آرمان چطور محو شد ؟ توکل رو کی از مملکت ما بیرون کرد ؟ آقا مملکت ما صاحب داره ، می گن یه گروه از خارج اومده بود و اوضاع اقتصاد ، سیاست ، تحصیلات ، خزانه و نظام ایران رو بررسی کرده بود ، وقتی برگشتند اولین کاری که کردند یه جلسه و همایش برگزار کردند و اسمش رو گذاشتند : مقابله با امام زمان (عج) ! شاید بگید : آقا ! چه ربطی داره ؟ گفته بودند : رفتیم توی مملکت اینها ، دیدیم خودشون که هیچی نیستند ، اما مردم مملکت می گن : “ این جا یه صاحبی داره که اسمش مهدی (عج) هست . ” گفتند اصل اونه . باید با اون مقابله کنیم . چون همه کار اینها رو ، اون داره می چرخونه . واقعاً همینه . چه برهه های حساسی که در مملکت ما پیش اومد و امام زمان (عج) رسماً دخالت کرد . بعضی وقتها به افراد تذکراتی داد . بعضی وقتها اومد و یه چیزی رو به دل آحاد ملت انداخت ، فکری کردی ، مسائلی که ما در زندگی داریم ، با اجازه خودمونه ؟ فرمود : “ شماها نفس نمی کشید مگر اینکه ما اجازه بدیم . ” مراسم شب نیمه شعبان نمی یاید مگر اینکه ما اجازه بدیم . حرفی که فلانی می زنه اون چیزی هست که ما صلاح می دونیم . اگه صحبتی که می خواد بکنه خوب نباشه ، وقتی از دهنش بیرون می یاد تا به شما برسه ، ما حرفش رو تغییر می دیم ، چیزی که اون داره می گه ، با اون چیزی که تو داری می شنوی ، زمین تا آسمون فرق داره ، ما مراقب تون هستیم . فرمودند : “ اونهایی که واقعاً نیتشون رو خالص می کنند و توکل می کنند ، ما خودمون براشون زندگی رو آماده و روشن می کنیم . ” مملکت شیعة امام زمان (عج) ، که داد علی (ع) رو می زنه و شبهای 21 رمضان 70 ، 80 درصد مردم برای علی (ع) عزا می گیرند ، نباید با توکل بیگانه باشه . چرا دیدگاهت مادی شده ؟ چرا این که فقط خودت سیر باشی برات کافیه ؟ این معنی منتظر نیست . در استراتژی انتظار ، زهد ، ساده زیستی و انفاق نهادینه شده . فردا که امام زمان (عج) بیاد اجازه نمی ده کسی فقط خودش بخوره و به بغل دستیش نگاه نکنه ، برای همین همه شاداب می شن . و از همه مهمتر پرچم حکومت مهدی (عج) هست . مردم بدونید ! حتی نه فقط شیعیان و نه فقط مسلمانان یا اهل کتاب ، نه ، همه مردم عالم بدونید ! عالمیان همه بدونند ، کرات و کهکشانهای دیگه همه بدونند : “ لا مُؤثِرَ فی الوجود الا الله ” قدرت دست خداست . همه چیز دست خداست . تأثیر دست خداست . این پرچم و نشانه ماست . منِ مهدی هم که ظهور کردم ندای “ انا عبد الفاطمه ” رو هم که سر دادم ، این رو می گم ، من هیچ کاره ام ، همه چیز دست خداست . خدا باید حکومت کنه . این عبارت “ لا حکم الا الله ” که خوارج به اشتباه ازش برداشت کردند ، معناش همینه . “ هیچ حکمی ، هیچ قضیه ای در جهان جاری نمی شود مگر اینکه خدا بخواهد . ” بچه شیعه ! بعضی وقتها یه کم چشم هات رو ببند ، همه چی رو دست خدا بسپار ، اینقدر این در و اون در نزن ، یه کم روی اعمالت دقت کن . خیلی وقت ها برای خود من یه چیزهایی پیش اومده و یه دفعه چیزی به ذهنم رسیده که فکر کردم برای تبلیغ خیلی مهم و مناسبه ، بعد با خودم گفتم : اگر این کار رو بکنم ، خیلی جواب می ده ، اما یه دفعه به نظرم می رسه که توی این کار یه کم بی اخلاصی هم هست ، ممکنه بهترین کار دنیا هم باشه ، اما جواب نمی ده . همه چیز دست خداست ، جواب نمی ده ، مگه دنبال دنیا نیستی ؟ با دروغ و غیبت و تهمت و پشت هم اندازی و چاخان و غلو و . . . هزار تا چیز که الان توی مملکت ما باب شده ، به نتیجه نمی رسی . بحث مقدماتی سیاست انتظار تموم شد و به خود بحث سیاست انتظار می رسیم : ما از بچگی مون اهل صحبت کردن بودیم ، اهل امر به معروف بودیم ، یه وقتی توی مشهد ، توی محله خودمون وقتی که 17 ، 18 ساله بودم ، یه آقا پسری بود که اینم هم سن و سال خودم بود ، کار خلاف می کرد ، یه بار سوار تاکسی شدم ، این هم سوار شد ، به راننده گفتم نگه دار و نشستم صندلی عقب . شروع کردم باهاش صحبت کردن و خیلی ملایم و با حال باهاش صحبت کردم ، خودم هم اشک می ریختم ، خیلی با صفا با هم صحبت کردیم ، سرش رو انداخت پائین احساس کردم که یه تحول خیلی عجیبی توی این بوجود اومده . خلاصه وقتی نفس حق باشه جواب می ده ، اون موقع هم توی فکر نفس حق و اینها بودم که : بله دیگه ! داره جواب می ده ! همینه ، دیدی هی بهت می گفتم برو حرم امام رضا (ع) ، ( هر روز می رفتم حرم . اون زمان بچه خوبی بودم ) چقدر پسر خوبی شدی ؟! نگاه کن یارو رو از کجا آوردی ! از منجلابِ فساد کشیدیش بیرون ! الان که حرفت تموم بشه ، سریع می گه : آقا اَبا و عمامه نداری ؟ می خوام آخوند بشم ! خلاصه خوب صحبت کردیم ، یارو همین جور که نشسته بود دیدیم همین جوری افتاد پائین ، بیچاره خواب بود ! ما هم معنای نفس حق برامون روشن شد . سیاست انتظار 1 ـ اولین قدم : یه مثال براتون می زنم ، فرض کنید : سقف این حسینیه سوراخ باشه و بارون بیاد ، و دائم از سقف حسینیه آب چکه کنه ، توی این فضای سربسته ای که آفتاب و حرارت هم نیست و این آبها به این سادگی ها خشک نمی شه . اگر یه فرد جاهلی باشه که شروع کنه از این ور به خشک کردن و اینجا رو خشک کنه ، از اون ور دوباره آب می ریزه و دوباره خیس می شه ، اونجا رو خشک می کنه ، یه جای دیگه . همین جوری مدت زیادی ، وقت صرف می شه ، آخر کار نتیجه این می شه که نیروی این انسان هدر می ره و حسینیه هم خشک نمی شه . حالا اگر در این میون کسی بیرون حسینیه ایستاده باشه و داخل حسینیه رو نگاه کنه و دوست داشته باشه که حسینیه تر بمونه ، خیالش راحته ، می ره دنبال کار و زندگیش ! می ره دنبال یه حسینیه دیگه که سقف اون رو سوراخ کنه ، چون می دونه با این آدمی که اینجاست حالا حالا ها مشکل حل نمی شه . در بحث انتظار هم اگر ما انحرافات مکتب انتظار رو نشناسیم هرچقدر از انتظار دم بزنیم و خودمون رو منتظر بدونیم و هرچقدر برای امام زمان (عج) اشک بریزیم و هر چقدر چراغونی کنیم ، دشمنی که ما رو نگاه می کنه می بینه این انحرافات داره فضا رو آلوده می کنه و ما با این وضع ، جلو انحرافات رو نمی گیریم . خُب با این حال ما باید چکار کنیم ؟ باید به این کسی که توی حسینیه داره کار می کنه ، بگیم برو بیرون ، یه آدم عاقل بیاد و حسینیه رو خشک کنه . این فرد عاقل می یاد داخل ، اول نگاه می کنه می بینه ، سقف حسینیه مثلاً 10 تا سوراخ داره ، می گه من فعلاً اون پائین کاری ندارم . اگه بهش بگن : آقا حسینیه رو خشک کن ! می گه : “ نه ، نه ، اجازه بدید من خودم می دونم چی کار کنم ! ” می ره روی پشت بوم ، اول سوراخ ها رو می بنده . می دونه اگر سوراخ ها رو ببنده ، دیگه لازم نیست تو حسینیه کاری بکنه . خودش خشک می شه . اگر ما جلوی انحرافات مکتب امام زمان (عج) رو بگیریم و اگر ما کسانی که دارن خیانت می کنند به امام زمان (عج) رو بشناسیم و راه مبارزه با اونها رو بدونیم ، دیگه ، خود به خود مشکل حل می شه . ( انشاءالله ) الان در خود مکتب شیعه یه سری مطالب ناصحیح القاء شده که اگر اینها رو کنار بزاریم ، انتظار واقعی خودش رو نشون می ده ، راجع به انحرافات مکتب امام زمان (عج) ما سه جلسه صحبت کردیم و حقیقت انتظار رو هم نیمه شعبان سال 81 بحث کردیم . در این مملکت عده ای هستند که از سالیان دور سعی کردند امام زمان (عج) رو از مظهر قیام و ارادة عمومی مسلمانان به یک نوع ماده مخدر تبدیل کنند ، برای این که کسی که عاشق امام زمان (عج) هست ، تبدیل بشه به یک انسانِ اشکی که صبح تا شب می شینه و غصه می خوره که مثلاً : آقام کی می یاد ؟ چه شکلیه ؟ خال لبش چه جوریه ؟ چشم و ابروش چه جوریه و . . . اینها تو رو با حقایق مکتب مهدی موعود (عج) ، که قراره حاکم اسلامی جهان بشه ، آشنا نکردند ، و متأسفانه اینها کسانی هستند که دائماً دارن کار می کنند و باز هم متأسفانه سرمایه زیادی پشت شون هست و چون این رو قشنگ باز کردم و شما رو رجوع می دم به همون بحث انحرافات مکتب امام زمان (عج) . من اول بحث سیاست انتظار گفتم ، ما همون طور که در اسلام شادی داریم ، غم هم داریم ، اگر جشن نیمه شعبان می گیریم ، احیای نیمه شعبان رو هم می گیریم ، باید حرف از انتظار ، انتظار واقعی حقیقی و ایده آل بزنیم وگرنه این چراغونی ها ، این کف زدن ها هیچ دردی از دردهای امام زمان (عج) رو کم نمی کنه . این پولهایی که داریم خرج می کنیم برای طاق نصرتها و . . . بسیار خوبه ، اما اگر درحاشیه اش مکتب واقعی امام زمان (عج) رو ترویج نکنیم هیچ سودی برای امام زمان (عج) نداره . اشک های بی مورد و خنده های بی مورد ، هیچ فایده ای نداره . اینکه توی یه مسابقة کاملاً بی محتوا و جفنگ ، به 313 نفر ( به نیت تعداد یاران امام زمان (ع) ) جایزه بدیم ، از امام زمان (عج) دردی رو دوا نمی کنه . اینکه در شبهای نیمه شعبان ، فیلم های سینمایی مون رو بیشتر کنیم دردی رو دوا نمی کنه . اینکه در شب نیمه شعبان برنامه های طنزمون رو بیشتر کنیم ، دردی رو دوا نمی کنه . می گن : “ آقا ! می خوایم به مردم بگیم ما اهل شادی هم هستیم ! ” می خوایم این طوری مردم جذب بشن ، فراری نشن ! آخه این چه نوع جذب کردنه ؟ با این جوکها چطوری می خوایم مردم رو جذب کنیم ؟ مردم ما عاقلند و عاشق . چرا قدر عقل و عشق مردم رو نمی دونیم و بهشون توهین می کنیم ؟ چرا با این برنامه هامون به مردم توهین می کنیم ؟ بازم ما گیر دادیم به صدا و سیما ! خیلی از جاهای دیگه هم اینجوریه . الان که دیگه ماشاءالله یه چیزهایی رسم شده عجیب و غریب !! طاق نصرت می زنن و توش نوار ترانه غیر مجاز پخش می کنن ، می خندن و می رقصن ! این دیگه خیلی معرکه است . نور علی النوره . اینها یعنی چی ؟ یعنی اینکه مردم می تونن امشب بیان به سلامتی امام زمان (عج) عرق هم بخورن ! مثلاً ! نگفتم چنین کاری می کنن !! فرقی نمی کنه . پس حرکت باید بر مبنای اصول باشه . می خوایم استراتژی حکومت امام زمان (عج) و استراتژی منتظر رو بچینیم . ببینیم اصول زیر بنایی حکومت چیه ؟ 1 ـ خیلی جدی و قوی به آینده نگاه کنیم . “ آقا ! امام زمان (عج) می آید ! ” تو این موضوع رو جدی نگرفتی ؟ صهیونیستها جدی گرفتن ! بابا جدی امام زمان (عج) می یاد . تو منتظر نیستی ؟! صهیونیست ها روزهای جمعه که می شه عزا می گیرن ! می گن : نکنه امروز بیاد ! دشمنان ما خیلی جدی گرفتن . جوان امروز ما ، با این دیدگاه به امام زمان (عج) نگاه نمی کنه . اصلاً با خودش فکر نمی کنه که شاید جمعة همین هفته ای که من دارم توش زندگی می کنم ، آقا بیاد . خیلی عجیبه ، یکی از دوستان می گفت : امام زمان (عج) رو در خواب دیده بوده ( که حالا خواب حجت نیست ، اما شاید درست باشه ) به آقا عرض می کنه : “ آقا ! الحمدلله جمکران خیلی شلوغه ! ” حضرت (عج) فرموده بودند : “ اینها همه برای حاجات دنیایی شون می یان ، هیچ کی برای من نمی یاد ! ” این مطلب بعید و دور از واقعیت نیست . آخه ارتباط ما با امام زمان (عج) ، یه ارتباط کاملاً پوشالی و دنیایی شده . آیا ما واقعاً منتظر مهدی (عج) هستیم ؟ فردا که حکومت مهدی (عج) برپا بشه ، می تونی به آقا کمک کنی ؟ تو که مداحی می کنی و سبک ها و شعرها رو فقط بلدی ، تو که کتابهایی می خونی که توش چهار تا خواب نوشته که صد من یه غاز نمی ارزه ، تو که ارتباطت با امام زمان (عج) یه ارتباط تخصصی و تعهدی نیست ، ارتباط فراغتیه . آیا جدی جدی به حکومت امام زمان فکر می کنی ؟! می گه : آقا از امام زمان (عج) بخون . حال کنیم ، بخندیم ، نیمه شعبان بهمون خوش بگذره . سعی کنیم به حکومت امام زمان (عج) جدی نگاه کنیم . اولین اصل از اصول انتظار اینه : “ به حکومت مهدی (عج) جدی نگاه کنیم ! ” به شما می گن : “ آقا ! چند ماه دیگه انتخاباتِ مجلس هست . ” این موضوع چقدر برای تو مهمه ؟ الان تو به این مجلس جدی نگاه می کنی . برات مهمه . چون این مجلس تو می تونه در قوانین مملکت یه تغییراتی ایجاد کنه . خُب بابا ! حکومت جهانی امام زمان (عج) هم می خواد شکل بگیره ، چرا نگران نیستی ؟ به اونم جدی و قوی فکر کن ! به همون جدی و قوی ای که دشمنان ما نگاه می کنند . 2 ـ جوانان ما در ضمیر و ذاتشون یه نیازهایی دارند ، یک جوری امام زمان (عج) رو بیان کنیم که با نیازهای اینها تطبیق داشته باشه . الان بنده باید چیزهایی رو بگم که در زندگی شما تأثیر بذاره . اگر بشینم اینجا تا صبح 10 تا خواب براتون تعریف کنم و شما هم گریه کنید ، اما صبح این خوابها در زندگی شما تأثیری نذاره ، هیچ فایده ای نداره . تو داری زندگی می کنی ، باید جوری برات صحبت کنم که در زندگیت تأثیر بذاره . این سیاست انتظاری که الان دارم برات می گم ، زندگی تو رو تغییر بده . از فردا توی درست ، توی کار و حرفه ات و مسؤولیتت تأثیر بذاره . این معنی انتظاره . 3 ـ از این گذشته این انتظار فقط برای خودت تنها نباشه ، فرهنگ سازی کنی ، شروع کنی به مقابله با فرهنگ های منحرف . دنبالش باشی ، پی گیر باشی . ببینی این انحرافات چی هست ؟ و بعد فرهنگ سازی کنی . بری سراغ مردم ، مردم رو آماده کنی . اونها رو هوشیار کنی . بهشون بگی که امام زمان (عج) منتظره . روی خودت کار کن ، روی مردم کار کن . بدون با این کار ، هر چقدر که به نورانیتِ جامعه اضافه کنی ، فضای جامعه برای ظهور امام زمان (عج) آماده تر می شه . قبلاً براتون گفتم : فضای نورانی ای که در جامعه وجود داره باید به یه حدی برسه تا امام زمان (عج) بیاد . امام زمان (عج)در فضای تاریک نمی یاد . می گه : برم چیکار؟ باید یه نورانیتی باشه . اگر مثلاً به من بگن :“ آقا ! بیا یه ساعت برو فلان جا صحبت کن ، نگاه می کنم ببینم اونجا چه جور جایی هست ؟ اگر که مثلاً جایی باشه که یه عده ای دارن عرق می خورن ، می گم خُب برم اون جا چیکار ؟ اونجا فضا آماده نیست . می رم جایی که فضا آماده باشه . 4 ـ چهارمین اصل ، اینکه شور داشته باشی . الحمدلله ما شیعه و ایرانی هستیم و باید به این افتخار کنیم . پیغمبر (ص) به سلمان فرمود : “ سلمان ! افتخار کن به قومت ! ” ما هم افتخار می کنیم که ایرانی هستیم ، امیرالمؤمنین (ع) تعصبی که برای ایرانی ها به خرج می داد ، برای هیچ قوم دیگه ای به خرج نمی داد . شیعه ایرانی غیوره ، جوان ما شادابی نیاز داره ، درسته جوان ما نیازهای غریزی داره ، جوان ما نیازهای اقتصادی داره ، نیازهای علمی ، نیازهای عاطفی ، نیاز به مقام و پست و احترام داره ، اما دنیا باید بدونه که شیعه ایرانی و جوان ایرانی نیاز به غیرت و غیوری هم داره . اگر امروز بنای مخالفت با نظام رو می زاره و جلوی نیروی انتظامی می ایسته ، درسته ممکنه اشتباه کنه ، اما این هم از غیرت و غیوریش هست . دوست داره فریاد بزنه . جوان ایرانی دوست داره ساز مخالف بزنه ، جوان ایرانی اگر بهش اجازه بدی ، اینقدر قدرت داره و غیور می شه که جلوی جهان می ایسته . چرا جوان ایرانی رو اینقدر ترسو بار می یاری ؟ جوان ایرانی ما از شاهنامه خوشش می یاد ، چون رستم رو دوست داره . جوان ایرانی ما توی هنرپیشه ها ، جمشید هاشم پور رو دوست داره ، چرا ؟ چون ایشون یه فرد غیوره ، جوان ایرانی ما قبل از انقلاب ، الگوش قیصر بود ، میون اون همه هنرپیشه های چرت و پرت ، چرا اون الگو رو انتخاب می کرد ؟ چون غیور بود ، داد می زد و مخالفت می کرد . جوان ایرانی ما دور ورزشکارانی می گرده که احساس می کنه اینها غیرت دارن ؟ برخلاف خیلی از کشورهای جهان ، جوان ایرانی عاشق مردانگیست . زن ایرانی ما هم عاشق مردانگیست . اما ما در حکومت امام زمان (عج) نیومدیم به غیرت جوانان بها بدیم . اومدیم اینها رو ترسو بار آوردیم . این ها رو داریم خیلی مامانم اینا بار می یاریم ! اصطلاح عادیشه دیگه . جوان ایرانی ما غیوره . این غیرت در بطن ایرانی ها نهاده شده . چه مسلمون باشن ، چه نباشن ، و اگر یه کسی امروز توی این مملکت بلند بشه و نوا و ندای غیرت سر بده و بگه من می خوام جلوی جهان بایستم ، من بهتون بگم : به همت شماها حتماً رأی می یاره . یکی از موج هایی که احتمالاً در انتخابات بعدی ایجاد خواهد شد ، اینه ، چون قبلاً از همه چیز استفاده کردن ، همین یکی مونده ، و اتفاقاً این یکی هم خوب جواب می ده . اگر کاندیداها نترسن و بگن ما می خوایم سربلند باشیم ، دست ها رو بالا می زنیم و با هم جلو جهان می ایستیم . حتماً رأی می یارن . چون این طوری غیرت مردم رو به جوش می یارن . چرا اینقدر به شعر “ یار دبستانی من ” علاقه داری ؟برای اینکه به تو غیرت می ده ، برای چی شعرهای عصار رو همه از بر هستند ؟ برای اینکه داره روی غیرت تو دست می زاره . این همه موسیقی پاپ دیگه هم هست ، اما فقط به این علاقه داری . برای چی برخی از مردم با شریعتی مأنوس می شن ؟ چون داد از غیرت و غیوری و قیام می زنه . من همه اینایی رو که دارم می گم تأیید نمی کنم ، ممکنه بعضی شون مشکل هم داشته باشند اما می خوام بگم : آقا ! جوان ایرانی ما در این ها دنبال غیرت می گرده . بیایم یک غیرت اسلامی رو عَلَم کنیم تا هم زمینه ساز ظهور امام زمان (عج) باشیم و هم جوان ما ارضاء بشه . سینه اش رو سپر کنه . مُرد بس که داد نزد ! مُرد بس که خفه شد ! دوست داره داد بزنه . یه بنده خدایی که صد درصد با انقلاب مشکل داره ( ببخشید این رو می گم ) به امام (ره) توهین می کنه ، به رهبر ما توهین می کنه ، مسائل مستهجن رو توی جامعه باب می کنه ، اما در یکی از درد و دلهاش می نویسه : “ کاش توی یک مملکت دیگه بودم و می رفتم توی خیابون برعلیه آمریکایی که داره این همه کثافت کاری توی عراق می کنه ، و این قدر از اسرائیل حمایت می کنه ، داد می زدم . اینجا اگر چنین کاری کنم می گن : فلانی حامی نظامه . ” این ایرانیه ، ممکنه دین نداشته باشه ، اما ببخشیدا غیرت داره ! از ظالم بدش می یاد و متأسفانه توی جامعه ما دارن ، ظالم ها رو آروم آروم تلطیف شون می کنن ، این که من عرض کردم خدمتتون از امسال بحث نفرت زایی جزء وظایف کانون هست برای همینه . سعی کنید نسبت به ارزشها غیرت داشته باشید .