مرحوم شیخ عباس قمى صاحب مفاتیح متذکر است که زنى در بغداد از شیعیان با عجله میدوید و با خود میگفت اى
باب الحوائج پسرم را از زندان نجات ده در اینوقت مردى از اهل تسنن خیلى رسید باو گفت موسى ابن جعفر - ع
- خودش در حبس مرد زن دلش بدردآمده و رو کرد بگنبد مطهر حضرت که اى آقا خودت جوابش را بده من که عاجزم ?
هنوز بحرم مطهر نرسیده بود که نزدیکان زن رسیده و مژده دادند که پسرت از حبس نجات یافت و بجاى او پسر آن
مرد سنى را بحبس انداختند