امام زمان(11) (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 1:22 صبح)
سیاست انتظار-5بسم الله الرحمن الرحیم سیاست انتظار 5 1 ـ بررسی توانایی های خود : در همین ابتدای بحث من یه مثال می زنم : شما برای یه مجموعه مثل کانون که می خواید یه طرحی رو در نظر بگیرید ، ممکنه دو نوع طرح بدید ، 1 ـ طرح رئال و واقعی ، 2 ـ طرح ایده آل . هر دوش هم لازمه . حالا ببینیم طرحهای واقعی چیه ؟ طرح رئال و واقعی اینه که مثلاً الان جلسه رو تعطیل کنیم و با استفاده از نیروی مکانیکی و بازوی افراد یه دونه چاه به عمق دو متر در چهار متر حفر کنیم . اما طرح ایده آل ، توی این مثال ، ممکنه یه عده بگن : که نه ، ما این توانایی رو نداریم و نمی تونیم چنین کاری رو انجام بدیم . طرح ایده آل اینه که : یه برنامه بریزی داشته باشیم و روی افرادی که می گن نمی تونیم ، کار کنیم تا طرحی که الان انجام شدنی نیست ، رو بعداً بتونیم انجام بدیم . در مسئله انتظار هم به همین شکل هست . یه کارهایی هست که ما برای امام زمان مون الان می تونیم انجام بدیم ، خُب اونها رو انجام می دیم ، مثلاً می تونیم دعا کنیم ، درسمون رو بخونیم ، انفاق داشته باشیم ، توی حکومت و سیاست دخالت کنیم و خیلی چیزهای دیگه ای که توانائی انجامش رو داریم . اگه به شما بگن کارهایی که می تونید برای امام زمان (عج) انجام بدید رو بنویسید ، شاید به اندازه 10 ، 20 صفحه ، لیست کنید . ( از کارهای معنوی گرفته تا کارهای مادی . ) در سیاست گذاری برای حکومت مهدی (عج) ، ما باید کارهایی که الان نمی تونیم ، ولی باید انجام بشه رو پیدا کنیم و براشون برنامه داشته باشیم . باید از یه نقطه ای شروع کرد ، مثلاً : 10 نفر ، با توانایی های مختلف جمع کنیم که اینها بعنوان هسته های مرکزی باشند و بر اساس توانایی و استعدادشون مسؤولیت بهشون بدیم . شما ببینید بعضی از افراد به تنهایی تونستند روی تمام جهان اثر بذارن . ( افراد کاملاً شخصی و غیر دولتی با توانایی های ذاتی خودشون ) و جهان هم روی اینها حساب باز کرده . کسانی مثل حضرت امام (ره) ، گاندی ، فیدل کاسترو و . . . که حاکمان بزرگی بودند . اینها از نمونه های خوب هستند . افراد دیگه ای هم بودند که اینها هم روی جهان اثر گذاشتن ، اما تأثیر اون وری ! کسانی مثل صدام ، هیتلر و . . . حالا ما کاری به اینها نداریم . بیشتر ، افراد دسته اول مد نظرمون هست . در بعد مسائل اقتصادی کسانی هستند که با امکانات خودشون ، جوری برنامه ریزی می کنند که می تونن یک قسمت از جهان رو یه نفره بچرخونن . وابسته به هیچ دولتی هم نیستند . در زمینه های مختلف ، کسانی هستند که به تنهایی روی جهان تأثیر می ذارن . مثلاً یه نفر هست ، کتاب می نویسه و با همین کتاب جهان رو تکون می ده ! با یه شعر جهان رو تکون می ده . یه نفر هم پیدا می شه که می ره توی وادی خشونت ، و به شکل دیگه ای روی جهان تأثیر می ذاره . شما ببینید کارلوس یه نفر بود ، مدتها تمام سازمانهای امنیتی ـ اطلاعاتی جهان دنبالش بودند ، این فرد توی بسیاری از فیلم های سینمایی تبدیل به اسطوره نقش منفی شده بود . یا مثلاً همین عزیز دلمون بن لادن !! این هم یه نفره ، کار به جایی می رسه که وزیر خارجه امریکا می گه : آقا بن لادن و صدام خیلی با هم فرق دارن ، صدام اصلاً عددی نبود ، اما این مرتیکه بن لادن معلوم نیست کیه ؟ اصلاً معلوم نیست کجاست . الان بن لادن یه سیستم بسیار پیچیده تروریست رو در جهان سازماندهی می کنه . گفتم ما به این نمونه های منفی زیاد کار نداریم ، فقط می خوام بگم موردهایی که می تونند به تنهایی روی جهان اثر بذارن زیاد هستند . اما الان حکومت شیعی ما ، یک چنین استراتژی قوی نداره . یعنی شیعه ای که باید منتظر امام زمان (عج) باشه یه استراتژی سیاسی ، فرهنگی ، نظامی نداره که بتونه به جهان ارائه بده و ازش دفاع کنه . نه به اون صورت کتابی نوشته شده و نه کار فرهنگی ، سیاسی ، نظامی شده . هیچی ! تو به عنوان یک فرد منتظر می تونی در ذهنت برای خودت یک برنامه ریزی داشته باشی که بتونی یک نفره تشکیلاتی باشی برای زمینه سازی حکومت امام زمان (عج) و کسی هم نتونه در مقابلت قد علم کنه . در استراتژی انتظار توقع از نفرات بسیار بالاتر از توقعیست که از حکومت ها می رود . دقت کردی ؟! توقعی که از تو می ره بالاتر از توقعی است که از حکومت می ره . حکومت پشت تو داره به جلو می ره . حکومت پیرو توست . به این عبارت دقت کنید : “ انَّ الله لا یُغیرُ ما بقومٍ حتی یغیر ما بانفسهم ” ( بدرستی که خداوند تبارک و تعالی سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آن قوم خودشان تغییر دهند . ) اگه مثلاً پات رو روی پات انداختی ، و منتظر نشستی که یه حکومتی بیاد ، کاری کنه ، هیچ کاری انجام نمی شه . مگر اینکه تو حکومت رو راه بندازی ، شارژش کنی . مردم جهان می توانند بر حکومتهای خودشان سوار شوند . مردمی که سوار نمی شن ، از بی عرضگی شونه . پس اشخاص و نفرات در بحث انتظار خیلی مهمند . این اولین نکته . 2 ـ دومین نکته : اینکه بررسی کنیم ببینیم ما به عنوان منتظر واقعی چقدر از این نیروهای مستعد داریم ؟ بابا ! صهیونیستها برای خودشون همه نوع نیرویی دارن ، هم نیروی اقتصادی ، هم فرهنگی ، هم نظامی و . . . بیایم ببینیم آیا ما هم در بُعد فرهنگی کسانی رو داریم که بتونند جهان رو حرکت بدن ؟ آیا ما یه هالیوود قوی داریم ؟ در بحث نویسندگی ، نویسنده های بارزی بودند که کتب جهانی نوشتند ، کسانی مثل چارلز دیکنز و . . . آیا ما توی تاریخ تشیع هم کسانی رو داریم که جهانی باشند ؟ به محض اینکه چنین سؤالی می پرسی همه می گن : بله ، ما حافظ رو داریم ، سعدی رو داریم . بابا ! درسته اینها انسانهای بزرگی بودند ، اما ما در سال 82 زندگی می کنیم تا کی می خوای به آدمهای پونصد سال قبل از خودت افتخار کنی ؟ ایرانی جماعت ، بلقوه توانایی حافظ ، فردوسی و سعدی شدن رو داره ، فقط باید یه اراده باشه که این توانایی ها به فعلیت برسه . ماها همین جور نشستیم و فقط به گذشته مون افتخار کردیم . این فرهنگ افتخار به نیاکان رو حکومت منحوس پهلوی در بین مردم ما رواج داد . اعراب هم امروز با افتخارات نیاکانشون خوشن . اصلاً براشون فرقی نمی کنه خودشون چه کاره اند ؟ چند وقت پیش یه فیلم سینمایی هندی دیدم که خیلی قشنگ به این موضوع پرداخته بود . توی این فیلم نشون می داد که استعمار انگلیس چگونه حکومت هند رو گرفت در حالی که اعیان و اشراف و بزرگان هند مشغول بازی شطرنج بودند و دائم دم از نیاکانشون می زدند . توی این فیلم یه شمشیر بود که از پدر پدر بزرگشون به ارث رسیده بود . و می گفتند که با این شمشیر صدها سر بریده شده . ببینید اینها چه چیزی رو مایه افتخار خودشون می دونند . گفتم فرهنگ افتخار به نیاکان از زمان حکومت پهلوی در بین مردم ما بیشتر رواج پیدا کرد الان هم من و شما یواش یواش داریم به این فرهنگ عادت می کنیم حتی ممکنه در همین وادی ، ما به افتخارات شهدا خوش باشیم و از خودمون غافل بشیم . دائم می گن : شما فرزندان و برادران نسلی هستید که در جبهه ها افتخار آفریدند . خیلی خُب ، درسته اونها برای ما ، اسلام و مملکت ، جانفشانی کردند و افتخار آفریدند ما هم این رو قبول داریم اما الان وظیفه ما چیه ؟ آیا ما هم نباید باعث افتخار بشیم ؟! این خوش بودن به افتخارات نیاکان توطئه ای هست که ما رو از خودمون غافل کنند . باید هوشیار باشیم . پس در قدم اول باید ببینیم چقدر نیرو داریم ؟ نیروهای خوب رو شناسایی کنیم . 3ـ و در قدم بعد نیروهای زبده رو در زمینه های مختلف پرورش بدیم . بتونیم در جهان حرف بزنیم . بیایم به جای این همه جناح بازی و سیاسی کاری ، برای مغزها برنامه ریزی داشته باشیم . نذاریم مغزهای مملکت مون رو بدزدند . اینها رو سروسامون بدیم ، گروه بندی کنیم و تعلیمات ویژه بهشون بدیم . فردی که امروز در فلان المپیاد ، اول می شه ، فعلاً همه دلخوشیش اینه که چهار نفر بهش به به و چه چه بگن و احتمالاً یه رشته خوب قبول بشه و زندگی خوبی داشته باشه و یا اینکه در کشورهای غربی تحصیل کنه . بیایم برای این فرد برنامه داشته باشیم ، توجیهش کنیم ، بهش بگیم : تو شیعه هستی ، شیعه باید انتظار داشته باشه ، حکومت مهدی (عج) رو بهش معرفی کنیم . بگیم : ما برای رسیدن به اون حکومت باید یه استراتژی داشته باشیم . سیاست و استراتژی مون رو براش مشخص کنیم بگیم که می خوایم با اجرای این استراتژی به امام زمان (عج) کمک کنیم . از او بخوایم که یه گوشه از کار رو بگیره . دردمندش کنیم ، بهش انگیزه بدیم . از تواناییش استفاده کنیم . کاش می شد یه برنامه ریزی دقیقی برای دبیرستانهای تیزهوشان ما می شد تا تموم هم و غم دانش آموزان تیزهوش ما معطوف به شهرت و محبوبیت و مال و مکنت نباشه و از عقل اینها استفاده بشه برای اینکه در حکومت امام زمان (عج) یک باری رو بردارند . اگر فقط 1 میلیون از 60 میلیون مردم کشور خودمون بیان پای کار ، ( 1 میلیون نفر زبده ) تمام مسائل حکومت امام زمان (عج) حل می شه . پس اول نیروها رو تربیت کنیم و بعد اون پیش مانده های ذهنی ( افتخارات نیاکان و آمال و آرزوهای پست دنیایی و . . . ) که در افکار ما ایرانی ها و شیعیان هست و اغلبش رو شیطون و یا دشمنان مون در ذهنمون قرار دادند ، دور بریزیم . واقعاً باید از دانشمندان مارکیسیت و لیبرالیست خجالت بکشیم اینها اومدند با انگیزه ، ساعتهای متمادی توی آزمایشگاه ها و قرنطینه ها ، از خونه و زن و بچه و زندگی زدن و وقت گذاشتن تا تونستن تبدیل به یک قدرت بشن . فکر کردن ، اینها از این نظر که از لذتها و شهوتهاشون گذشتن ، انسانهای قابل احترامی هستن ، همین الان چندین ساله که 6 ماه به 6 ماه تک و تنها توی فضا هستند و کارهای مطالعاتی می کنند . اگر به من و تو بگن چنین کاری بکنید ، می گیم : دلمون برای مامانمون تنگ می شه . درسته شرقی ها عاطفی هستند . اما عاطفه جای خودش ، تو به عنوان یک منتظر واقعی باید این پیش مانده های ذهنی رو از ذهنت خارج کنی . اون داره برای هدف مادی خودش می جنگه ، اما ما چی ؟ امیرالمؤمنین (ع) 1400 سال پیش فرمود کفار و دشمنان در کفرشون جدی هستند و شما ایمانتون رو به شوخی گرفتید . اونها در کفرشون استقامت دارن ، پایمردند و شما در ایمانتون . . . . متأسفانه اینقدر وادی ایمان و وادی عشق به اهل بیت (س) و علوی بودن داره مضحکه می شه که الان بچه های دبستانی ما هم این چیزها رو به مسخره می گیرند . تمام فکر و ذهن من و شما رو دارن معطوف می کنند به دور بازوی علی (ع) و ابوالفضل (ع) و یا خال گوشه لب و ابروی فلان و . . . در حالی که دشمنان ما گوشهاشون رو نسبت به این چیزها بستن . اصلاً نمی دونن عیسی (ع) و یا موسی (ع) چه شکلی هستن ، اما بهترین مبلغین دین عیسی (ع) و موسی (ع) هستن . نمی دونم چرا توی این دوره و زمونه ما اینجوری شدیم ؟ دیگه هرچی می گیم حرفهامون هم به جایی نمی رسه یعنی متأسفانه بلندگوهای تبلیغاتی ما خیلی ضعیفه . آقا ! ما تنهایی زورمون نمی رسه ، شماها باید کمک کنید . شماها که کم نیستید . این حرفها و اصطلاحات قهوه خانه ایِ خال لب و رخ و ابرو و دور بازو و فلان رو باید از فرهنگ اهل بیت (س) کنار بزاریم ، تمام زندگی مون بر مبنای این حرفها نباشه . بیایم برای اهل بیت (س) کار کنیم ، بازوشون هر چقدر بود به ما ربطی نداره ، اصلاً این اصطلاحات فقط توی قهوه خونه ها خریدار داره . فرهنگ اهل بیت (س) رو قهوه خانه ایش نکنید . اینها مال پهلونهایی هست که زنجیر پاره می کنن ، تو یه شیعه منتظری . خیلی باید قوی تر کار کنی . تو باید درد ابوالفضل (ع) در دلت ، غیرت ایجاد کنه و نتونی ببینی که در تمام رتبه های علمی و معنوی و اخلاقی و . . . از همه جهان عقب تر باشی . هی می گن : ابوالفضل (ع) بازوش اینقدر بود ، قدش اونقدر بود و . . . ولمون کن آقا ! بی خیال دیگه . اشکالی نداره برای 10 دقیقه مداحی کنند ، بخونند ، برای فراقت اشکالی نداره اما نباید مرام شیعی رو تبدیل کنیم به مرام خود زنی و قمه زنی و خون آلود کردن صورت و . . . این چه مرامیه ؟ در مکتب ما غیرتمند ترین فرد عالم تشیع ، یعنی ابوالفضل العباس (ع) رو تبدیل کردند به مکتب تخیلی قهوه خانه ای و زور خانه ای که یا برای گود زورخانه خوبه یا قهوه خانه و یا معرکه های پهلوونها . اما می بینیم موسوی ها و عیسوی ها و صهیونیستها که ای کاش واقعاً موسوی و عیسوی بودن ، به اسم موسی (ع) و عیسی (ع) تمام جهان رو دارن قبضه می کنند . این سیاست انتظار ماست . این پیش مانده های ذهنی رو بیرون بریزیم . این فرهنگ های سلطان حسینی رو از خودمون خارج کنیم . فرهنگ تظلم پذیری ، فرهنگ زیر بار زور رفتن ، فرهنگ فرار از غیرت ، اینها رو دور بریزیم . بذارید یه کم بریم وارد سیاست بشیم . ( در مورد قضیه متهم کردن ایران به تولید سلاح های هسته ای ) البته این رو هم بگم که من هیچ تخصصی ندارم اما این رو خوب می دونیم که ما توی مملکتمون ولایت داریم . و همه تابع ولایت هستیم . وقتی یه کاری با نظر ایشون انجام بشه ، ساکت می شیم . بذارید بهتون بگم سیستم کار دشمن چه شکلیه : اونها وقتی بخوان اتهامی رو به کشوری بزنن ، در سه مرحله این کار رو می کنن ، اول : می یان در مجامع نیمه خصوصی یه قضیه ای رو مطرح می کنن که پخش شبهه بشه . تا بعد اگه دیدن گند کارشون بالا اومد ، بگن نه ، آقا ! الکی گفتیم . دوم : بعد توی تریبونها و بلندگوها ( مثل روزنامه ها و رادیوها ) مطرح می کنن . و در نهایت در مرحله سوم : وقتی که توی جهان تنش ایجاد شد ، عملاً وارد صحنه می شن . تا امروز می گفتن که آقا شما اگر پروتکل خلع سلاح هسته ای رو قبول کنید و ضمانت بدید که کار هسته ای نمی کنید و فعالیت اتمی نمی کنید ، ما هم حرفی نداریم ، خودمون هم کمکتون می کنیم . خیلی خُب . تموم شد . ما پروتکل رو قبول کردیم . اما می دونید روزنامة نیوزویک چند روز پیش بعد از قبول پروتکل چی نوشته بود ؟ در این روزنامه از قول یکی از طراحان پشت صحنه آمریکا اینطوری نوشته بود : “ هیچ ضمانتی نیست ایران از این فناوری برای مسائل اتمی استفاده نکند و تشخیص اینکه ، ایران صلاحیت این را دارد که از این فن آوری استفاده کند یا خیر ، در حد سازمان انرژی اتمی نیست . ” بعد اومده آمار داده که نیروگاه بوشهر اگه مثلاً فلان مقدار هم کار بکنه ( فعالیت غیر هسته ای ) از زباله های این می تونه بمب هسته ای تولید کنه . بنابراین باید ایران همة فعالیت های هسته ای رو تعطیل کنه . تمام نیروگاههای بوشهر ، نطنز و . . . باید تعطیل بشه . همه باید تخته بشه ! یه قدم دیگه اومدن جلو ، الان این موضع دولت آمریکا نیست ، داره امتحان می کنه ، مطمئن باشید به ماه نمی کشه که موضع دولت آمریکا همین می شه . آدمی که به عقب نشستن عادت کنه باید اینقدر بره عقب تا بمیره . شما این جمله نیوزویک رو جدی بگیرید . چون اگه از این موضع عقب نشینی کنیم کم کم نسبت به همه چیز ما اعتراض می کنند ، می گن تو چرا دین داری ؟ تو چرا غیرت داری ؟ تو چرا نفت داری ؟ تو چرا جون داری ؟ تو چرا به ما اجازه نمی دی که بیایم توی ایران هر کاری دوست داریم بکنیم ؟ این پروتکل یهود هست . تا تو رو نابود نکنه دست برنمی داره . برید پروتکل یهود رو بخونید ، اگر عقب نشستی ، باید تا زیر خاک عقب بشینی . تا دیروز رسماً می گفتند آقا مگه شما نمی گید ما کار صلح آمیز می خوایم بکنیم ، خیلی خُب اجازه بدید ما بیایم بازدید کنیم اگه صلح آمیز باشه ، ما خودمون کمکتون می کنیم . تا قبول کردیم ، فرداش وزیر خارجه انگلیس توی اتحادیه اروپا می گه ما هیچ گونه تعهدی به ایران ندادیم . این یعنی چی ؟ یعنی ذلت ! داریم ذلیل می شیم . تو رو خدا برو درس بخون ، خودت رو توی مملکت بالا بکش . ببین امام حسین (ع) به تو چی می گه ؟ مگه نفرمودند مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلته ؟ با این عقب نشینی ها جدی داریم ذلیل می شیم . همه تقصیرها رو نباید به گردن دولت بندازیم . از جهالتهای من و شما هست . اینقدر به فکر دنیای خودمون بودیم که با امکانات این مملکت تخصص گرفتیم و رفتیم برای اونها خرج کردیم . چرا ؟ برای اینکه من و تو هیچ گونه تعصب و غیرتی به دین و مملکت و نظام و اسلام و خانواده و شهرمون نداریم . پس بعد از تربیت اومدیم به کجا رسیدیم ؟ یه مرور تاریخی داشته باشیم ، سه تا تاریخ رو ما در مقابلمون داریم .1 ـ تاریخ غربی ، 2 ـ تاریخ دینی و 3 ـ تاریخ آینده . خُب اینها رو باید بیشتر بررسی کنیم . اینکه غرب از کجا شروع کرد و به کجا رسید ؟ به کجا خواهد رفت ؟ شرق چطور ؟ که این یه بحث کاملاً تخصصی هست و توی این مقوله نمی گنجه . این تیتر رو گفتم برای اینکه بحث ناقص نباشه . کسانی که می خوان روی بحث سیاست انتظار بیشتر و عالمانه تر بررسی کنند ، وقتی به این قسمت رسیدند ، باید این بحث رو کاملاً تخصصی باز کنند . باید روی علل رشد تمدن غرب ، رکود تمدن غرب و علل رو به سقوط رفتنش بیشتر کار کنند . و اتفاقاً جالبه که بدونید تمدن کمونیست و مارکسیست دوباره در همین دوره و زمونه خودمون داره زنده می شه . توی کشورهایی مثل ایتالیا و چند کشور غربی دیگه ، زمزمه هایی خیلی قوی ای از مارکسیست بلند شده . برای اینکه من و تو اینقدر درگیر خودمون بودیم که نتونستیم مرام و مذهبمون رو جهانی کنیم و چون مرام مون رو جهانی نکردیم باز دوباره مارکسیست سر بلند کرده . چون مردم دارن از لیبرالیسم که توی تمام ابعاد اقتصادی ، جسمی ، جنسی و . . . شکل گرفته ، خسته می شن . این رو باید بررسی کنیم که خودش خیلی کار داره . 4 ـ چهارم : لزوم تجدید حیات فرهنگی و فکری . یکبار دیگه بیایم فرهنگ و فکرمون رو بررسی کنیم ، و سعی کنیم اینها رو به روز کنیم . خُب برای اینکار باید 1 ـ ظواهر فریبنده و زینتهای زائد رو حذف کنیم . آقا خیلی از چیزها در فرهنگ من و شما هست که این ها ظاهریه و فریبنده و گاهی زائد هست . فکر می کنیم خیلی زیبا هست اما دست و پا گیره . خیلی از تعارفات ، رودروایسی ها ، خیلی از فرهنگ های کاذب ، مثل اینکه می گن : فلان روز باید فلان کار رو کرد ، خیلی چیزهایی که توی فرهنگ ما هست و می شه اینها رو تغییر داد . باید اینها رو دور بریزیم . توی کشور ژاپن هتل هایی می سازند که ابعاد هر اتاقش 2 متر در 5/1 متره . وقتی فرد وارد می شه باید یه وری بره داخل همونجا دراز بکشه ، تلویزیون تماشا کنه ، بغل دستش ، یخچاله ، اون طرف تر هم دستشویی و حمام و . . . همه امکانات زندگی رو توی همین اتاق کوچیک تعبیه کردند . اما من و شما برای دو روز اقامت در جایی ، دنبال هتلی می گردیم که کاملاً تجملاتی باشه . خُب بابا ! مگه می خوایم چکار کنیم ؟ این فرهنگ تجمل گرایی داره ما رو به تَنگ می یاره . آقا ! خونه باید در حدی باشه که بتونی داخلش راحت زندگی کنی ، استراحت کنی ، جایی باشه که وقتی مهمونی اومد ازش پذیرایی کنی . طرف خونه اش ،20 تا اتاق داره ، در همه اتاقها هم بسته است . و هیچ استفاده ای ازشون نمی کنه . خیلی از چیزهایی که در فرهنگ ما ایرانی ها هست ، کاملاً زائده . اگر از زندگی ما حذف بشه هیچگونه ناراحتی به ما وارد نمی شه . بعضی از غذاهای ما ایرانی ها زائده . خیلی از کارهای ما ، خیلی از سرمایه گذاریهای ما زائده . به هیچ دردی نمی خوره . استفاده از منابع مملکت مون هم در حد استاندارد نیست . خیلی از تفریحات ما زائده . برای تفریح توی ماشین می شینن و توی خیابونها ویراژ می دن ، بنزین و سرمایه مملکت رو به هدر می دن . توی کدوم کشور پیشرفته مردم یه چنین تفریحی دارند ؟ هم بنزین مملکت داره مصرف می شه ، هم ماشین اصطکاک پیدا می کنه و هم هوای کشور آلوده می شه . نمی گم تفریح نداشته باشید . می گم کیفیت تفریحات رو بالا ببریم . الان اگه شما به شمال مسافرت کنید می بینید غیر از خونه هایی که مردم کنار دریا و یا قسمتهای دیگه شهرها ساختند و در اونها زندگی می کنند ، خونه هایی هست که خالیه و هیچ کس توی اونها زندگی نمی کنه . اسمش هم ویلا هست . ویلای مثلاً آقایون . . . . ! این ویلاها فقط برای 1 ماه و یا حداکثر 2 ماه در سال استفاده می شه . این فرهنگ ، فرهنگ زائدیه . نمی گم ما هم باید ماشینی بشیم ، هتل هایی به سبک ژاپن بزنیم و . . . اما این مدل که یه ویلا با این همه امکانات مملکت ، بسازی و فقط برای 1ماه ، 2 ماه در سال ازش استفاده کنی چه فرهنگیه ؟ چه سنخیتی بین این فرهنگ و سیاست انتظار وجود داره ؟ متأسفانه فرهنگ های زائد و تجملاتی دست و پای من و تو رو بسته . زن یا دختر این مملکت به جای اینکه زینبِ خوبی باشه ، بیشتر تأکید داره خدای نکرده ، زبونم لال ! گوش شیطون کر ! نکنه یه وقت دو تا مهمونی ، لباسش یه جور باشه ! یا زبونم لال ، خدا نکنه مبلمان خونه اش به روز نباشه . مادر این مملکت به جای اینکه منتظر امام زمان (عج) باشه ، و دردی از دردهای حکومت امام زمان (عج) رو برطرف کنه ، تمام فکر و ذکرش اینه ، گریه می کنه پدرِ بابای دختر رو در می یاره که جهیزیه دخترش از همه بهتر و بیشتر باشه . آیا این فرهنگ درستیه ؟ شما شاید از من بپرسید این چه توقعی هست که از مردم دارید ؟ من الان دارم یه بحثه عمومی می کنم ، بله از همه مملکت نمی شه چنین توقعی رو داشت ، ولی متأسفانه اون عده قلیل و خواصی هم که باید این چیزها رو رعایت کنند ، رعایت نمی کنند . برای اینکه به امام زمان (عج) کمک کنیم و زمینه های ظهورش فراهم بشه ، ما در این سیاستی که داریم باید فرهنگهای زائد رو کنار بذاریم . این فرهنگ های زائد تجملاتی مال همون پیش مانده های ذهنی هست که به ما تحمیل کردند . سعی کنیم اینها رو دور بریزیم . مقابله با غرب : حتماً شنیدید توی بحث فوتبال می گن : “ آقا ! بهترین دفاع حمله است . دوباره حمله کن ! ” ما در مقابله با غرب دو راه داریم ، 1 ـ اینکه بشینیم و دائم دفاع کنیم . 2 ـ یه راه دیگه این هست که منتظر نشینیم که به ما حمله کنند و بخوایم دفاع کنیم ، بلکه ، ما خودمون حمله کنیم . چرا اونها شبیخون بزنن ؟ ما هم باید به اونها شبیخون بزنیم . بیایم بررسی کنیم ببینیم غرب بر اساس کدوم استراتژی و سیاست اینقدر داره به ما حمله می کنه ؟ ما هم راههای رسوخ به فرهنگ غرب و تمدن اونها رو پیدا کنیم . الان دنیای غرب با ما دشمنه و همه اینها به خاطر کینه ورزی ها و دشمنی های این صهیونیستهای جنایتکاره . راه های رسوخ به فرهنگ غرب رو پیدا کنیم ، ما هم متقابلاً حمله کنیم ، امروز هر برادری می یاد می گه : آقا این اسرائیل چرا خودش سلاح هسته ای داره ؟ چرا اون رو خلع سلاح نمی کنن ؟ تازه فهمیدند ، اینها همه اش بخاطر فشار من و شما هست ، فشار بعضی از حکومتها هست . الان مالزی صداش در اومده ، اندونزی ، پاکستان ، کره شمالی ، یمن ، اردن ، و اخیراً هم بنگلادش صداشون در اومده ، انشاءالله صدای همه مردم جهان در می یاد . همه باید هم صدا بشن ، بگن : آقا ! چرا اسرائیل سلاح هسته ای داره ؟ از اسرائیل جواب بخوان . به چه دلیلی معاهده کنوانسون خلع سلاح رو امضاء نمی کنه ؟ چند وقت پیش اسرائیل ، یه جوابی داده بود که اگر مادر مرده هم این جواب رو بشنوه خنده اش می گیره . گفته بود : چون جهان ما رو به رسمیت نمی شناسه ما هم مجبوریم سلاح هسته ای داشته باشیم . اگه جهان ما رو به رسمیت بشناسه و حکومت ما رو تأیید کنه ، ما هم سلاح هسته ای رو کنار می ذاریم . پس ما باید به جای دفاع ، حمله کنیم ، یه مثال : حالا ایران خودمون نه ، یه مثال کانونی می زنم ، اگه اومد گفت : آقای فلانی ، کانون شما فلان جا ، این مشکل رو داره ، فلان جا ، اون مشکل رو داره ، خواست سریع تهاجم کنه ، بگم : درسته ، کانون ما مشکل داره ، من جوابت رو می دم ، اما شما هم مشکل داری . حمله کنم ، مشکلاتش رو بهش بگم ، اگه 7 تا مشکل ما رو گفت ، 70 مشکل خودش رو بهش بگیم . اگه مثلاً گفت : آقا ! تو توی کانونت ، حقوق بشر رو نقض می کنی ، برای اینکه بالاتر از مستعمت می شینی ، سریع بگم : خیلی خُب جوابت رو می دم اما تو هم این جا و اون جا و اونجا ، 50 میلیون جای دیگه حقوق بشر رو نقض کردی . بس که ما در مقابل شون ساکت بودیم ، پررو شدن . البته این رو هم بگم ، کانون ما ممکنه مشکل هم داشته باشه ، که باید این رو بررسی کنیم . پس بهترین دفاع حمله است . حمله متقابل . باید به دشمن حمله کرد ، جلو دشمن نباید کوتاه اومد . 5 ـ پنجم : ضرورت اتکاء به امام زمان (عج) : اتکاء عاقلانه ، نه اتکاء صوفیانه . یعنی امام زمان (عج) رو به عنوان یک پشتوانة عاطفی محض برای خود ندونیم . دنبال شمس نگردیم ، دورة مولوی و شمس بازی گذشت . دوره ای که من و تو بخوایم یه پیری پیدا کنیم و با این پیر صفا کنیم ، دست همدیگه رو بگیریم بگیم : یار تویی ، غار تویی ، عشق جگرخوار تویی ، گذشت . الان دوره ، دورة اتکاء عالمانه و عاقلانه ، همراه با عشق و عاطفه نسبت به امام زمان (عج) هست . باید دیدگاهمون رو نسبت به امام زمان (عج) درست کنیم . دیدگاه ، دیدگاه صوفیانه نباشه . دیدگاهی که توی یه منطقه محصور، امام زمان (عج) رو فقط و فقط برای خودمون بخوایم ، نباشه . اینقدر “ خود ” مطرح نباشه که راضی بشیم به اینکه امام زمان (عج) هر روز بیاد و فقط ما رو ببینه و دیگه کاری به جهان نداشته باشیم . این دیدگاه به درد حکومت مهدی (عج) نمی خوره . دیدگاهمون رو درست کنیم ، دیدگاهمون مترقی و قوی باشه . توی همین زمینه ، سفری که به مشهد رفتیم ، دیدم تبلیغات بسیار وحشتناکی شده و همون طایفه ای که دارن دیدگاه صوفیانه و خواب آلود نسبت به امام زمان (عج) مطرح می کنند ، تمام مشهد رو با مجله خورشید مکه کاغذ دیواری کردند . توی کتابخونة آستان قدس رضوی هم این مجله بود که من به بچه ها نشون دادم و گفتم ببینید تو رو قرآن چی نوشته ؟ اینقدر ما به خودمون مشغول شدیم که توی مرکز معنوی ایران اسلامی ، توی کتابخونة آستان قدس رضوی هم این مجله اومده ، و می خوان این چرت و پرت ها رو به خورد زائر امام رضا (ع) بدن . با چهار ، پنج نفر از بچه ها بودیم ، این مجله رو باز کردم ، نوشته بود : بله ، آقا مهدی (عج) به خواب آمدند و گفتند که یکی از هیئت ها به نام هیئت فلان را من خیلی دوست دارم . ” همون جا مجله رو پرت کردم یه طرف ، ملت هم ، با تعجب نگاه می کردن که چرا اینجوری کرد ؟! البته اخلاص به خرج می دم و اسم هیئتی که توی مجله ذکر شده بود رو نمی گم . این تفکر صوفی گرایانة خواب آلود و چرت و پرت ، می خواد بر طبق یک سری خوابهای دروغ ، برنامة انتظار ترسیم بشه . با خودشون هم می گن : یه سری جوون و دختر و پسر احساساتی رو چند سالی جمع می کنیم و اشک شون رو جاری می کنیم . غافل از اینکه این جوانان بعد از 17 ، 18 سالگی ، که عقلشون شروع به کار کرد ، این عقاید رو به کناری پرت می کنند و می رن دنبال دنیای واقعی خودشون . و توی اون دنیا حل می شن . دنیایی که دشمنان براشون ترسیم خواهند کرد . این دیدگاه رو باید حذف کنیم . ببینید چه سرمایه هایی دارند خرج می کنند که من و تو رو از سیاست حقیقیِ انتظار دور کنند و به سمت این خوابها و چرت و پرتها ببرن ؟ این دیدگاههای عاطفیِ صرف ، نسبت به امام زمان (عج) ، خال امام زمان (عج ) ، غربت امام زمان (عج) ، صدقه برای سلامتی امام زمان (عج) و . . . رو باید با دیدگاه صحیح و عاقلانه عوض کنیم . نمی گم برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه ندید ، صدقه بدید ولی فقط همین یک کار رو نکنید ، وظایف منتظر رو توی همین یک کار خلاصه نکنید . 6 ـ احیاء و اقامة عدالت : عدالت خیلی کلمة عجیبیه و در شرایط کنونی یکی از شعارهای رو بورسه . انسانیت ! عدالت ! الان از جنایتکارترین فرد جهان که شارون باشه ، داره داد از عدالت می زنه تا من و تو و حتی بچه های اول دبستانی . همه مردم نسبت به تبعیض مشکل دارند . عدالت یکی از فطریاتِ بشر هست . همه دم از عدالت می زنن ، اقامه و احیای عدالت در فرهنگِ من و تو از همه چیز ضروری تر هست . به جای اینکه 24 ساعت به بالای سرت نگاه کنی و از مسؤولین کشور و حتی جهان ایراد بگیری ، از خودت شروع کن . اولین چیزی که برای اشاعه عدالت مهمه ، فرهنگ عدالت هست . هنوز در زندگی من و تو ، عدالت حاکم نیست ، منی که داد از عدالت می زنم در کوچکترین کارهایی که دست خودم هست عدالت رو رعایت نمی کنم . طرف پارتی بازی می کنه ، می گه : “ آقا ! قوم و خویشمه ، رفیقمه ، اگر هواشو نداشته باشم ، ناراحت می شه ! ” خیلی جاها این طوریه . بیایم توی زندگی خودمون نگاه کنیم ، ببینیم تو رو قرآن ! همه ما اینطوری هستیم یا نه ؟ همه داد از عدالت علی (ع) می زنیم اما در کوچکترین شؤونات زندگی مون ، هیچ کدوم اهل عدالت نیستیم . توی خونه هامون داریم ظلم می کنیم ، به برادرها و خواهرهامون ظلم می کنیم ، از بقیه می زنیم و خودمون می خوریم . هر جا دستمون برسه ، هر کاری باشه می کنیم . وقتی طرف مقابل ، خطا می کنه فریاد برمی آریم که : “ مسمانی نیست ! ” ولی وقتی که خودمون خطا می کنیم ، اگه کسی کوچکترین حرفی بزنه ، سروصدامون به آسمون می ره که : “ آقا ! آزادی نیست ! ” توی محل کارت ، توی دبیرستانت ، دانشگاهت ، پایگاهت ، مسجد محله ات ، هیئتت ، توی همین کانون ، توی زندگی شخصی خودت عدالت رو حاکم کن . اگر دیدی خواهرت توی خیابون با وضع بسیار فجیعی داره راه می ره ، ناراحت شدی ، اعصابت خورد شد و بعد با خودت فکر کردی و نشستی برنامه ریزی کردی که نجاتش بدی ، اما یه دختر مسلمون دیگه ، توی کشور شیعی دیدی که به همون شکل توی خیابون اومده و به همون اندازه ناراحت نشدی ، تو در ذهنت و در فرهنگت بویی از عدالت نبردی ! اگر برای گرسنگی دختر خودت تلاش کردی ولی گرسنگی دخترها و پسرهای مردم برات اهمیتی نداشت ، بویی از عدالت نبردی . اگر پولی رو که می تونستی خرج خودت کنی ، خرج زن و بچه ات کنی ، تقسیم نکردی تا به بقیه هم بهتر برسه تا به بقیه هم یکسان برسه ، بویی از عدالت نبردی و اگه روی خودت کار نکنی فردا اگه به جایی برسی ، دقیقاً وارث همون هایی هستی که الان داری بهشون فحش می دی . همون کارها رو می کنی . چند سال پیش توی یک برنامه پرسش و پاسخ به یکی از مسؤولین رده بالای مملکت ( رده بالای استانی ) اعتراض شد ، که : “ آقا ! زیردستهای شما فلان کار رو کردند . ” گفت : “ من چکار کنم ؟ مجتهدِ ، متقی و نماز شب خون رو آوردم سر کار گذاشتم ، باز این طوری شده ، چکار کنم ؟ ” این جمله “ قدرت فساد می آورد ” که توی بعضی از کتابهای جامعه شناسی نوشته شده ، به نظر من جمله اشتباهیه ، اگر من و تو علوی باشیم ، عدالت رو در فرهنگ و زندگی خودمون حاکم کنیم ، هیچ قدرتی ما رو فاسد نمی کنه . هیچ قدرتی ! هیچ ثروتی ما رو فاسد نمی کنه . نمونه هاش رو هم ، همین الان داریم . قبلاً هم داشتیم ، انشاءالله بعد هم خواهیم داشت . عدالت خیلی مهمه ، عدالت یعنی اینکه اگر یه وقت تو مسؤول آبدارخونة فلان اداره شدی ، صندلی معاون آبدارخونه ات ، سخت تر از صندلی تو که مسؤولی نباشه . فعلاً همین آبدارخونه رو داشته باش . همین رو درست بچرخون ، بعداً شعار بده که آقا ! وزیرها فلان هستن ، مسؤول ها فلان هستن . فعلاً همین جایی که هستی عدالت رو برقرار کن . اینقدر این جملاتی که دارم براتون می گم ، هضمش سخت شده که الان برخی تو ذهنشون می گن : “ برو آقا ! دلت خوشه . مگه می شه ؟ بالای منبر نشستی داری برای خودت شعار می دی . مگه می شه من تو اداره بگم صندلیم باید مثل صندلی آبدارچی باشه ؟!! ” ، درسته ، من هم می دونم که نمی شه . اما اگه یه مقدار می جنبیدیم ، این هم می شد . اگر همین الان هم بجنبیم ، به خدا می شه . اگه امروز ادارة تو ، محل کار تو ، آبدارخونة تو ، این کار رو کرد ، آبدارخونة بغلی هم یاد می گیره . ببخشید من دائم می گم آبدارخونه . چون من همة مقام ها رو در همین حد می بینم . عدالت یعنی این . پس باید مراقب باشیم . داد زدن کاری نداره . کار کردن مهمه . بدونید اینقدر مملکت ما امروز تشنة این عدالته که اگر این اتفاق بیفته مطمئن باشید خیلی زود خداوند تبارک و تعالی به ما برکتی می ده که همه تقلید می کنند و یاد می گیرند ، نمی خواد منتظر باشی از بالا شرع بشه ، از همین جایی که هستی شروع کن .