عمل به فرهنگ شهاده(1)2 (جمعه 87/9/15 ساعت 9:39 عصر)
موانع : 1 _ اینکه شیطان سعی می کنه ـ شیطان جن و انسان و نفست _ تو رو به دنیا وصل کنه ، و حب دنیا . هر قسمت از دنیا رو که خود به خود حب به جاودانگی که همون شهادته در وجودت حاکم می شه . و یک اثراتی بر زندگی ات
می گذاره . که این اثرات باعث می شه زندگی تو زندگی أی بشه که داری عمل می کنی به فرهنگ شهادت . وقتی انسان لذتهای نامشروع از دلش بیرون می ره ، خود به خود یک اثراتی در وجود و رفتارش می گذاره ، در جامعه ات خوب زندگی می کنی . دزدی نمی کنی ، اون کسی که الان داره دزدی می کنه ، چه از وقتش ، چه از اموال ، اون کسی که حب دنیا داره ، خُب این تا حب دنیا داره ، هرچی ما صبح تا شب پوستر و فیلم بهش نشون بدیم ، فایده نداره ، اگر حب دنیا خارج بشود ، نه فیلم ، نه پوستر و نه نمایشگاه می خواد ، خود به خود این شهیده . همین الان فرهنگ شهادت درش حاکم شده . بعضی وقتها مقام معظم رهبری یک صحبتهایی که می کنند من خیلی دلم می سوزه ، مثلاً می بینی یک جمع زیادی نشستن ، از اُمرا و وزرای دولتی ، ایشون اول شروع می کنند از مسائل اخلاقی گفتن ، که دنیا دو روزه ، یک روزی باید جواب بدیم ، باید فلان کنیم ، اینا می دونید چیه ؟ اینها ریشه هاست . یعنی هیچ توصیه خاصی برای این مقام روبروشون ندارن . برای اینکه این براش جا بیفتاده که دنیا دو روزه بعد من دلم می سوزه ، چون می بینم اینهایی که نشستن انگار نه انگار . این اولین مطلب ، حب دنیا .
2 _ چیزی که الان خیلی تو بورس جامعه ما هست بحث اقتصاد ه . حالا اسمش رو می خواین بگذارید توسعه اقتصادی . اسمش رو می خواید بگذارید زیربنای اقتصادی ، جهاد اقتصادی ، هرچی که می خواید بگذارید . در این وادی جلو رفتن باید با یک سری استراتژی های خاص و مخصوصاً با این مطلب باشه که طرف براش حب دنیا حل شده باشه این در غیر این صورت بزرگترین چیزی که ما رو از فرهنگ شهادت دور می کنه همینه . حب دنیا اگر برای طرف حل شده باشه بره تو وادی اقتصاد کار کنه .
امیرالمومنین (ع) صبح تا شب نخل هرس می کرد ، صبح تا شب ، می کاشت تا دیگران بخورند ، امام مجتبی (ع) تعداد زیادی کارتل های اقتصادی اون زمان داشتند ، فکر کردی از صدقات و خمس امام مجتبی (ع) اینقدر کرامت می کرد . پیغمبر اکرم (ص) از روز اولی که بنا گذاشتند حکومت اسلامی رو پایه های اقتصادیش رو محکم کردند . اما چه کسانی ، کسانی که مسئله دنیا و کار برای خدا براشون حل شده بود . وگرنه عوام مردم ما وقتی وارد اقتصاد می شن دیگه قابل کنترل نیستند و این بالاترین چیزیست که فرهنگ شهادت رو لطمه می زنه از دو بعد . بعد اول : اقتصاد با جاودانگی منافات داره ، پول که تو کار می یاد بحث نقد است . بحث همین الان بخور هست ، پول که تو کار می یاد این طوریه مگر که هدفهای والایی پشت قضیه باشه ، یعنی مسئله حب دنیا حل شده باشه ، وقتی پول می دی دست شخص این مزه
می کنه به زبونش و بعد دوم : وقتی که مزه کرد پول به زبونش اینها تحت عنوان متولیان دینی و الگوهای ما بلایی به سر دین می یارند با همین اقتصاد که دیگه هیچ کسی امثال من نمی تونه حرفی از دین بزنه . با همین درد سر آقا زاده ها ، کم داریم ؟ آقا ، آقا زاده ، بنده می شناسم 20 ساله دزده ، حالا گرفتنش تو این بیست سال چقدر دین رو خراب کرد ، فقط چون آقا زاده بود کسی کار به کارش نداشت . الان تو بحث جناح بازی ها افتادن دارن می گیرن همدیگه رو ، وگرنه اگر یه دست بود می شد بخوری ، کسی رو هم نمی گرفتن . اون این رو لو می ده ، این اون رو لو می ده ، ما هم راضی ایم الحمدلله . « اللهمَّ اشتغل الظالمین من الظالمین . » والله به حضرت عباس .
وگرنه تا دیروز هم این دزد بود که . بابا این من خودم صد بار گزارش دادم بابا این ، اینطوریه ، این دزده ، این فلان کار رو کرده ، این رفته به اسم دین با ریش و یقه شیخی بسته هزار تا کثافت کاری کرده ، چرا جلو این رو نگرفتید ؟ حالا بعد از بیست سال گرفتن .
بعد می یان به ما غر می زنن که آخوندها چرا برای دین مردم کاری نمی کنید ؟ شما متولیان دینی هستید چرا کاری نمی کنید ؟ تو تمام ریشه دین رو زدی ، اسم حکومتت اسلامیه به اسم اسلام هرچی دین بوده خراب کردی من چی کارش کنم ؟ هر جا می رم می شینم دهنم بسته می شه تو پرسش و پاسخها ، بیام نظامم رو حفظ کنم یا نه بیام بگم دروغ دارن می گن اینها ؟ حالا دارن جلو آقازاده ها رو می گیرن ، این غیر از این بود که ما رفتیم وارد بحث اقتصاد شدیم ؟ غیر از این نبود ؟ همین ها خیلی هاشون بچه های جبهه و جنگند که . الان چهار میلیون تومان یکی از بچه های جنگ ، پول پرده دفترش شده حلالِ حلال . مال خودش هم هست . از رفیق هامونِ ، حلالِ حلال هم هست . اما این چه بلایی بود سر اینها در آوردید شما ؟ مانور تجمل ، اینکه برای هر قضیه باید روی یه صندلی بشینی هر اتاق باید یه فرشی داشته باشه ، فرش باید این ابعاد باشه ، دسته گلها باید اینقدر فرق کنه اینها آفات دینی کار اقتصادی بود . و متأسفانه دهن ما رو برای دفاع از فرهنگ جبهه و شهادت بست . و امروز داریم این کار رو می کنیم برای اینکه بتونیم سرمون رو بلند کنیم بگیم آقا ما نیستیم اصلاً ما یه جای دیگه هستیم . دارم از فرهنگ جبهه و شهادت می گیم . ما یه عده از بچه های جنگ هستیم که نه اینور رفتن ، نه اون ور رفتن ، نه این مانورهای تجملات و اقتصاد رو قبول داریم ، اومدیم داریم کار می کنیم . چهار تا جوون هم جمع شدند ، فردا یه بار یه همچین چیزی از خود من ببینی دیگه می ری دنبال کار و زندگیت .
می یان می گن آقا وضع اقتصادی مردم خراب هست ، زواری که دارید می رید حرم ، خدا رو زیارت کنید ، وضع اقتصادی مردم ما خرابه ، یه مقداری داریم صرفه جویی می کنیم تو کاروان ها . موز و کوکا نمی دیم ، همه هم قبول
می کنن ، فقط یک گروه قبول نمی کنند ، یک گروه اعتراض می کنند ، چه گروهی ؟ اون هم متولیان دینی . آقا موزها و کوکاها چی شد ؟ بیچاره ، بدبخت تو هنوز شکمت رو نمی تونی کنترل کنی ، حرف دین برای مردم می زنی ؟ تو حتی نمی تونی تقیه شکمی بکنی که بری خودت یواشکی بخری بخوری ، آبروی دین رو نبری . داد می زنی آقا موز ما چی شد ؟ می خوایم منبر بریم ، نمی دونم ، صدامون باز بشه ، مرگ بخوری . والله به حضرت عباس
که همه مردم بشینند مسخره کنند . دیدی بابا ، این درد ماست . این هست که مانع فرهنگ جبهه شده ، من چی بگم به جوون این دوره زمونه ؟ این مانع شده ، حب دنیاهای فوق العاده سطح پائین ، الکی و مسخره و مسائلی که الان در سطح پائین و بالا به چشم می خوره و ما نمی تونیم جوابگو باشیم پس بحث اقتصاد این چیزها رو داره . و بعد باز بحث اقتصاد که می شه ، بحث سرمایه گذاری پیش می یاد . ما پول نداریم آقا ، خُب این نکته رو باید در نظر بگیریم ، هیچ کسی نمی یاد اینجا سرمایه گذاری کنه ، فقط به امید اقتصاد ما .
هر کی می یاد سرمایه گذاری کنه در این مملکت حتماً و حتماً پشتش یک سری مسائل فرهنگی خوابیده ، مطمئن باشید . حتماً اینطوریه . من مطمئن نیستم ، این رو از کارمندها شنیدم ، شاید دروغه ، اما کارمندهای بعضی از شرکتها می گن اونهایی که دارن در اینجا سرمایه گذاری می کنند از خارج ، اجازه سروِ مشروبات هم دارن تو محیط کارشون . یواشکی اشکال نداره ، این قدم اولمونه .
می ترسم یک مقدار دیگه ادامه بدم دیگه ما رو نبینید ، لذا حذفش می کنم .
سومین مانع : ظاهر سازی ، اینو برادرا و خواهرا خوب دقت کنند ، یک تعداد زیادی جشنواره و همایش توی پرانتز بخور بخور ، در جهت دفاع از ارزشها داره انجام می شه در این جامعه ما ، که به هیچ دردی نمی خوره . تعداد زیادی جشنواره و همایش با بلیط های رفت و برگشت هواپیما و غیره و غیره داره انجام می شه که به هیچ دردی نمی خوره .
تعداد زیادی پوستر داره چاپ می شه که به هیچ دردی نمی خوره . تعداد زیادی نمی دونم کارهای تبلیغی داره انجام
می شه که به هیچ دردی نمی خوره و دردی رو درمان نمی کنه . الان فقط باید عمل کرد . نه همایش ، نه پوستر ، نه سمینار ، هیچکدوم فایده نداره ، چه خرجهای کلانی ، چه خرجهای زیادی ، خرجهای میلیاردی داره انجام می شه ، همین رو شما بیا تو سه تا درد صد تا جوون یک شهر بزن ، در کنارش چهار تا مسائل اخلاقی هم بهش بگو ، صد تا جوونی که مشکل دارن ازدواج کنند ، کنار دستش یک آخوند بگذار چهار تا مسئله اخلاقی هم بگه ، این می شه فرهنگ شهادت و جبهه . این همایشی که تو داری برگزار می کنی با صد میلیون تومان و هیچ فایده ای نداره . فقط اصل همایش ، صدا و سیما می یاد فیلم برداری می کنه چقدر هزینه می بره ، اینا رو کاری نداریم . بیاید دردی رو دوا کنیم ، البته چیزهای خوب هم هست . اینا رو کاری نداریم . چیزهای خوبش رو من نگفتم گفتم یک تعدادی همایش ( چون حساب و کتاب نداره ) یکی از چیزهایی که تو مملکت ما اصلاً وجود نداره بحث ارزیابی هست . مثلاً آقا تو که فلان کاره هستی چکار کردی برای مملکت ؟ مگه از نظام و مملکت و دولت و همه جا حقوق نمی گیری ؟ چکار کردی ؟ تنها چیزی که الان وجود نداره ارزیابی و ارزش یابی هست . خود من تا حالا هیچ کس نیومده بگه تو که این همه پول از مردم گرفتی صبح تا شب کاسه گدایی تون این ور اون وره ، دویست میلیون تومن می گی اینجا خرج کردیم ، هفتصد میلیون تومن اونجا تو این چند ساله ، این هفتصد میلیون که از مردم گرفتی چکار کردی ؟ هیچ کس نیومد از من بپرسه . تو رو خدا یکی بیاد بپرسه . بلکه ما یک توضیح بدیم ، یک کسی بفهمه ما چه کار داریم می کنیم . هفتصد میلیون تو دفترچه ات نوشته ، قرض کردیم ، چه کار کردیم آقا ؟ چقدرش رو خودت خوردی ؟ حداقل یکی بیاد اینو بپرسه ، هیچ کس از من نپرسید ، از کس دیگه هم نمی پرسه چه کار کردی ، فقط آقا مسئولیت می دن تا صدای مردم در بیاد عوض می کنن ، اینو از این شهر می گذارن یک شهر دیگه . باز اینو می گذارن توی اون .
دو تایی هم صداشون دراومده ، فکر می کنن مردم یک عده مال مریخ هستن ، یکی مال هیپتون ، یا کلیپتونه مثلاً . اینا همه آدمن ، اینجا اگه نتونست بچرخونه ، اونجا هم نمی تونه بچرخونه .
همایش ها ، جشنواره ها ، و تنظیم قطع نامه ها و عمل نکردن ها ، هنوز من یادم نمی ره ، متنی رو که برای مقابله با فساد در جامعه سال 69 مجلس تصویب کرد و همه روزنامه ها نوشتند و حتی یک روز عمل نشد در این مملکت ، حتی یک روز . متنش رو اگه شما بخونید یه متن انتظامیِ خیلی خوبه ، ممکنه کار فرهنگی نباشه اما کار انتظامی که لازمه برای این مملکت ، نظامی ها باید انجام بدن ، یک روز هم در این مملکت اجرا نشد ، حتی یک روز و الان دوباره بیان اگه بگن ، همه می خندند . هی سمینار ، هی بررسی ، بابا نمی خواد سمینار برگزار کنی برای اینکه مثلاً بفهمی بحرانهای جوانان چیه ؟ بحرانهای جوانان همین چهار تایی که فعلاً می دونی چیه بیا عمل کن ، رفع کن ، بعد وقتی که تموم شد دوباره سمینار بگیر بحرانهای جدید رو کشف کن . مگر نمی شه دید بحرانهای جوان رو ؟ مگر کوریم ما ؟ عمل نمی کنند .
آقا پریروز یه دونه مقاله اقتصادی می خوندم ، توی اطلاعات اقتصادی ( یه کتابچه ای هست ) که در این اطلاعات اقتصادی 51 جلسه مدیران ارشد صنایع این مملکت ( شما می دونید 51 جلسه که از همه این مملکت بخوان جمع بشن تو تهران جلسه بگیرن چقدر خرج داره ) 51 جلسه برگزار کردند ، یک سیستم خیلی خوب و مدون برای اینکه سیستم اقتصادی ما آماده بشه در 12 جلد دادن بیرون که عمل بشه بهش . 51 جلسه قریب به یک سال و نیم ، چقدر هزینه برداره اینها ، پول هتل و بلیط و اینها من کاری ندارم و محل همایش . همین وقت این مدیر ارشد رو گرفتید یک شبانه روز ، 51 شبانه روز وقتش رو گرفتید تا بیا تهران و برگرده شهرستانش این جوری می شه آقا این 12 جلد رو یکی باز نکرده ببینه چی نوشته ، چرا ؟ چون عوض شد حکومت ، دولت عوض شد ، حکومتها فرق کرد ، ای بابا ، کی گفته حتماً اینها همش اشتباه بوده ، 51 جلسه مدیران ارشد که فقط 6 تا وزیر توش بوده ، باز نکردن ببینند چی نوشته حتی . اینها چیه ؟ این فقط بعد اقتصادمونه . غیر از همه بعدهای دیگه صبح تا شب سمینار ، جلسه ، مشاوره و عمل نکردن . این شده کار ما و بعد ظاهر سازی ها ، بسیجی خوب اونی هست که بیاد رژه اش رو شرکت کنه بعد هم بره خونشون اگه این بسیجی بره اعتکاف شرکت کنه که پایه های دینی اش رو بسازه و دلش درد حقیقی بگیره و در این اعتکاف به خداش نزدیک تر بشه ، بتونه فرهنگ بسیج رو ، بتونه القا بکنه ، این بسیجی باید اخراج بشه چون رژه شرکت نکرده ، ما وقت می خوایم تو خیابون صاف بتونی راه بری فقط پشت سر نفر جلوئیت رو بتونی ببینی . پاهاتون هم با هم بخوره زمین . کار ندارم که تو دلت پر از شهوت و حبهای دنیا هست که بری یه سه روز بنشینی با خدات تصفیه حساب کنی . من اصلاً بااینها کاری ندارم . چند نفرید؟ صدو یک نفر باشید بهتر از صدنفرهست همین . بابا مملکت رو آبِ ، برو ولمون کن ، بسه دیگه . نمی گم رژه نرید ها ، اما اگر یه روزی رژه و اعتکاف همزمان شد یه نفر خواست بره اعتکاف تشویق نامه بهش بدید که باریک الله به تو ، تو بسیجی هستی که فهمیدی که درد این مملکت چیه ؟ نه که برداری پایگاهش رو منحل کنی ، که فلان پایگاه نیومده رژه منحل هست . تا اطلاع ثانوی منحل بشه ، مگه ما زیر بیرق خاصی داریم کار می کنیم ما برای خدا می خوایم کار کنیم ، برا رهبرمون داریم کار می کنیم . باید تشویق نامه بدن به بسیجی هایی که سه روز رفتن برای خداشون خلوت کردن ، راه یاد گرفتن ، مگه ما تو این سه روز چی به شما گفتیم ؟ غیر از اینکه همش تهییج تون کردیم که تو این مملکت باید برای رهبرت و امام زمانت نیرو سازی کنی ؟ این می شه ظاهر سازی اصلاً درک نمی کنند کار فرهنگی رو . اصلاً من برای کی دارم صحبت می کنم ؟ پشت کوه قاف نشستند دارن برای فرهنگ مملکت تصمیم
می گیرند ، بابا این بسیجی باید بتونه مقابله کنه . باید دلش پاک باشه . عنایت می کنید ؟ ما باید فرهنگ سازی کنیم نه نیرو سازی . آمار به چه درد ما می خوره کو بسیجی هایی که 5 سال تو این پایگاه ها بسیجی بوده الان بیست و هفت ، هشت سالش شده انگار نه انگار که نه دین داره ، نه مملکت داره ، کجا هستند ؟ چه دردی رو داریم دوا می کنیم ؟ بیایم در حاشیه کار ، کار اخلاقی کنیم . بسیجی ، بسیجی هست که بتونه 2 تا کلام حرف بزنه برای دین خدا . بسیجی کسی هست که اگر فردا ازدواج کرد ، فردا به پول رسید ، اینقدر دلش رو محکم ساخته باشه که همه چیز رو زیر پا بگذاره برای دینش و ارزشها و مملکتش . این بسیجی ماست . خدا خیر بده اینهایی که دارن دل می سوزونند و این جوری بسیجی بار می یارن کم هم نیستن الحمدلله ، یعنی اگر هم کم بودند الان دیگه خیلی ها مطلب رو گرفتن . باز فردا نرید بگید فلانی مخالفه . مخالف ، موافق به من نبندیدها . ولی اون کسی که می یاد به یک بسیجی می گه تو رفتی اعتکاف پس از بسیجی اخراجی دو زار مخ فرهنگی نداره ، اصلاً نمی دونه این یعنی چی ؟ تشویق نامه به این بده .
اون برادر و خواهری که ارضا می شه با یه نمایشگاه تو طول سال هیچ کاری نمی کنه فقط فیلم نمایشگاهش رو نگاه
می کنه که چه کردیم ، چه نکردیم این کار فرهنگی رو درک نکرده . نمایشگاه برای اینه که طرف رو جذب کنی وقتی جذب کردی بهش برنامه بدی . جذب در و دیوار که نمی شه . با یه عکس حالا گریه هم کرد بعد رفت بیرون تموم شد دیگه . ما از این گریه ها گوشمون پره . از این اشکها زیاد دیدیم ، نمی گم نمایشگاه نزن ها ، بزن اما جذبش کن ، من تو اعتکاف
می گم راضی نیستم اگر کسی فرم کانون پر نکرده باشه و تو اعتکاف باشه ، برای چیه ؟ من دوست دارم آمار بدم به کسی؟ برای اینه که نمی خوام تو اعتکاف بیای و بری . می خوام اگه رفتی و نیومدی زنگ بزنم بگم کجایی . اعتکاف رو من کافی نمی دونم ، 5 روز بعد از اعتکاف جلسه هفتگی مون راه افتاده با همون وضعیت قبلی ، این رودقت کنید . به ظاهر بسنده نکنید ، ما ظاهر نمی خوایم ، ما می خوایم ظاهر و باطن هماهنگ باشن .
مانع بعدی : یه تکه دیگه از بحث رو بگم بقیه اش می افته برای جلسه آینده . چند تاچیز موند برای جلسه بعد که چیزهای خیلی مهمی هم هست . من هنر رو الان می گم خدمتتون ، بعد می یاد متولیان ، دبیرها ، مسئله کنکور ، درس گرایی بیش از حد ، خشونت و برادر کشی که جدیداً مطرح شده و از همه مهمتر تطبیق ندادن فرهنگ جبهه با زمانه فعلی ، این خیلی بحث مهمیه . انشاءالله شنبه آینده و آخرش هم یه شعری که دیگه اون هم می شه برای جلسه آینده .
اما هنر : یکی دیگه از موانع به اصطلاح عمل به فرهنگ شهادت ، هنر هست ، هنر یک چیز خیلی مهمی هست انشاءالله تو همایش فردا قسمت دانش آموزی اعلام خواهیم کرد گروه تواشیح ، سرود و تآتر . 2 تا فیلم برادرمون هم گفتم برن آموزش فیلم برداری حرفه ای ببینند با هزینه خود تشکیلات ، می خوایم فیلم سینمایی هم بریم تو وادیش انشاءالله . الحمدلله هیچی کم نداریم از هیچ کس !
ببینید هنر با دل ارتباط داره ، هنر ظریفه ، هنر بند دل رو حرکت می ده ، هنر با احساسات بازی می کنه ، اعم از سرود ، تآتر ، فیلم سینمایی ، صدا ، سیما و اینها و این رو دشمن ما کاملاً گرفته و یه عده از هنرمندان متعهد ما هم گرفتند . اما خیلی کم ، از هر 50 تا فیلم سینمایی که داره می یاد بیرون ، به نظر من چهل تاش هیچ فایده و ضرری نداره ، 5 تاش خوبه ، 5 تاش هم مضره ،اون چهل تایی که ضرر نداره سرگرمیه ، چه اشکالی داره آدم نگاه می کنه ، 5 تا مضر داره می یاد بیرون و 5 تاخوب و این شاید بعضی وقتها این موازنه به هم بخوره ، و تعداد فیلمهای خوب کمتر باشه ، یه جمله از آقای ملاقلی پور که پریشب یه ربعی رسیدم نگاه کنم آخر شب پخش می کنه تلویزیون راجع به فیلم مجنون بود ، همون صحبتی که خیلی عزیزان راجع به من ترانه 15 سال دارم یا ارتفاع پست به ما ایراد می گرفتند ، خیلی هم نه ، بعضی عزیزان ، که آقا این چه فیلمهای ضد دینی بود که شما بردید ؟ من جلسه بعد توضیح می دم که چرا نمی تونید خودتون رو تطبیق بدید با شرایط جامعه و حرف خوب رو در این لواها بزنید تا مردم قبول کنند . کی می گه اینها فیلمهای بدیه ؟ بهترین فیلمهاست . آقای ملاقلی پور می گفت من مجنون رو که ساختم در مجلس شورای اسلامی اون زمان پشت سر من اومدن گفتن : چه شده است ملا قلی پور را که از پرواز در شب می رسه به مجنون ؟ بیاید فکری به حال این فیلمساز متعهد بکنیم که به این وادی دیگه کشیده نشه !
می گفت فیلم بعدی رو ما جنگی ساختیم تشکر کردن حالا خوب شد ، این فیلم خوبه ، تو فیلم همه وضو می گیرن وامی سن می گن الله اکبر نماز می خونن ، این شد فیلم دینی ، نه این نیست . در تطبیق شرایط جامعه بهتون می گم اگر ما بخوایم در وادی هنر وارد بشیم یعنی ظرایف رو رعایت کنیم ، برای هنرمند رک حرف زدن هنر نیست ، برای هنرمند (خدا رحمت کنه شهید مطهری رو فرمودند : معلم خوب کسی نیست که فکرها را بیاموزد ، کسی است که به من فکر کردن را بیاموزد ، اندیشه ها را بیاموزد ، آقا این اسلامه ، این هم فیلم ما !
این فیلم موسی ، اینِ فیلم محمد رسول الله (ص) ، نه ، اندیشیدن رو بیاموزد که فردا تو داری می ری تو این جامعه 5 تا هم خراب داره می یاد جلو این فیلم خوب رو دید ، مورد تآثیر واقع شد رفت اون فیلم بد رو دید باز هم تآثیر بگیره . این تفکرش یه جوری شکل بگیره ، که بابا ماهواره رو ولش کن ، فردا پس فردا همه می تونن بگیرن اصلاً بگذار آزاد شه این ماهواره و این رو تو یه جوری بار آوردی که این نخواهد نگاه کرد . " اندیشیدن را بیاموزد "
فرهنگ جبهه و شهادت امروز نمی یاد بهت بگه 2 × 2 یعنی 4 ، فرهنگ امروز می یاد بهت می گه آقا ما یه اعدادی داریم که اگر در هم ضرب شوند یه نتایجی داره ، خودت برو پیدا کن ببین چه خبره ؟! اگه وارد اینترنت می شیم ، اگه جبهه اینترنتی باز کردیم که من به این خیلی امیدوارم . عزیزان حتماً در این همایشها شرکت کنند ، مطمئن باشید من همین الان خیلی تماس دارم از جاهائیکه خیلی تشویق کردند . اگر ما داریم وارد این می شیم ، قراره فردا شیراز بشه مرکز اینترنت ایران ( اولین شهر اینترنتی کشور) چرا ، از قبلش یه پایگاه آماده نداشته باشیم . آماده ! الان بچه هایی که دارن اینجا کار می کنن بچه های متخصصی هستند ، بازی نمی کنند ، الان کسانی که دارند توی سایتهای دیگه می یان و سایت ما
می یان ، از امکاناتی که برای تسهیل ورود و سوال و جواب می یاد متعجب هستند ، می گن آقا این چه جوریه ؟! چه جور شما راه انداختین ؟ می فهمند اونهایی که اهل فن هستند .
وقتی یکی دو کلمه انگلیسی صحبت می کنه تعجب نکنید بگید آقا این چه مخیه !؟ شما هم اگه دو هفته بنشینید پای کامپیوتر دو تا کتاب بخونید همش رو یاد می گیری . مخ نیست این که ، کاری نیست که ، دو روز بشین بجای بازی کردن پای کامپیوتر همه این اصطلاحات رو یاد می گیری . بیا برومخ شو تو این قضایا !
نذار کسی مرعوبت کنه ، ابزار امروزما اینترنته ، درسه ، زبان انگلیسیه ، من سفارش کردم یکی از بچه ها مجوز کانون زبان انگلیسی رو بگیره ، انشاءالله راه بیندازیم ، بیاین همین جا زبان انگلیسی رو یاد بگیرید و زبان فارسی رو برای کیا داریم می گیم ؟ بعضی ها همین زبان فارسی رو هنوز بلد نیستند . قیافشو فقط عالمانه کرده ، دو تا کلام با بغل دستیش نمی تونه حرف بزنه ، حداقل تو که می خوای در مورد حجاب ، موسیقی ، هنر حرف بزنی حداقل بیا گوش کن اندازه ما یاد بگیر ، برو بگو . یه زمان که ما تازه کار فرهنگی شروع کرده بودیم یه مغازه زده بودیم پر از نوارهای فرهنگی ، برای شروع کار فرهنگی ، هم زمان مغازه بقالی هم بود ، امکانات این جور بود دیگه !
نوار آقای سید علی نجفی ، حاج آقا انصاریان ، سخنرانان قوی کشور ، هنوز توشیراز اینا نیومده بود . منتظر بودیم یه نفر بیاد قدر بدونه ، استفاده کنه ، اون زمان کسی نمی شناخت ما رو . یه روز راحت وایساده بودیم تو مغازه مثل الان نبود که یه نماز جماعت که می ریم صد تا می ریزن رو سرمون ! اولین کسی که به ما بدبین می شه امام جماعت مسجده ، می گه دکون ما رو کنسل کرد ، مجبوریم نریم دیگه .
خلاصه نشسته بودیم تو بقالیه و دیدیم یه بنده خدایی با ریش مرتب و یقه شیخی بسته خیلی با ابهت اومد داخل ، آقا سلام علیکم ، گفتیم سلام علیکم ، بعد شروع کرد به نوارها نگاه کردن ، یه دقیقه ، دو دقیقه ، 5 دقیقه ، خوب غرق شد تو نوارها و ما به بغل دستیمون گفتیم الان سری نوارها رو می خره و می بره . بهترین کار فرهنگی !
یه مدل که می گم بعضی ها فقط تیپ شون خیلی عالمانه هست حرف که می زنن خراب می شه ! یه مدت که خوب نگاه کرد و خیره شد ، رو کرد به این دوستمون که می خواست بفروشه گفت : آقا سیگار وینستون داری ؟
این طوری نباشی ، علمت و عملت پشت سر هم باشه و حرف برای گفتن داشته باش ! همه عزیزان که می خواید در همایش ها شرکت کنید آخر جلسه زمانش اعلام می شه ضمن اینکه خواهش می کنم ازتون اگه می خواید خانواده باهاتون همکاری کنن همون طوری که در اعتکاف قول دادید نگذار درسهات رو هم تلمبار بشه ، روزی 2 ساعت ، 3 ساعت درست رو بخون خانواده ببینه هم درسخون خوبی شدی ، اونهایی که درس می خونن ، اونهایی هم که کار
می کنن که کار می کنن کارمند خوبی ، کارگر خوبی ، هم احترامت بیشتر شده به پدر و مادر هم اینکه قوی کار می کنی . آقا شعار نمی دم عمل کردم . می تونید هم درس بخونید هم مدرک بگیرید ، هم به مدارج بالا برسید ، هم قوی باشید در جامعه تون ، می تونید ، بی زحمت یک کم از تفریحاتتون کم کنید ، می تونید انشاءالله اینطوری باشید .