عمل به فرهنگ شهادت(2) (جمعه 87/9/15 ساعت 9:40 عصر)
شب مبعث است و قسمت دوم بحث عمل به فرهنگ شهادت رو خواهیم داشت و اگر که خاطرتون باشه جلسه قبل راجع به عمل و درک و ضعیت این زمانه و موانع عمل به فرهنگ شهادت صحبت کردیم . سرمایه گذاران ، آقا زاده ها ، ظاهرسازی ها ، جشنواره ها ، همایش ها ، عمل نکردن ها رو گفتیم و هنر رو اشاره کردیم .
و حالا ادامه بحث و اینکه چه موانعی بر سر راه عمل به فرهنگ شهادت هست . و مبحث هنر . همان طوری که عرض کردم خدمتتون هنر ، هم استفاده خوب دارد و هم می تواند یک فرهنگ رو به سمت ابتذال ببرد ، برای اینکه دقیقتر وارد مسائل هنر شویم ، مسائلی رو که در حوزه هنر قرار می گیره رو یه نگاهی می کنیم . من جمله ادبیات ، اگرچه ما ادبیات رو علم می نامیم ، اما علمی که فقط علم باشد نیست بلکه حتماً هنر لازم داره ، یک انسان ادیب ، یک انسان شاعر ، یک انسان نویسنده ، یک داستان نویس ، یک رمان نویس ، قبل از اینکه علم این کارها رو داشته باشه ، هنرش رو داره ، یعنی ذوق و سلیقه أی که باعث می شه این کار رو خوب انجام بده ، ممکن هست یک فیزیکدان هنری به خرج نده ، ممکن هست یک شیمیست هنری به خرج نده ، ممکن هست یک زیست شناس یا جانور شناس ، با علم تنها بتواند مسائل رو به خورد مردم بده ، اما به ادبیات که می رسیم بحث هنره ، یعنی هنر تاثیر داره ، هنر یه چیز ذاتی هست ، خیلی ها هم ندارند ، خیلی ها هم دارند . بعضی ها هم دارند اما خودشون خبر ندارند ! باید پرورش پیدا کنه ، خیلی ها خبر دارند اما نمی دانند این هنری که در وجودشون هست چقدر قشنگ می شود پرورشش داد , آموزش دید و کار کرد ، همه هنرها فن لازم دارد ، لذا این رو دقت کنید . در بحث ادبیات این هنرمندی که مانع می شه برای فرهنگ شهادت کسی است که با استفاده از جاذبه های مختلفی مردم ما رو از میل به شهادت ، از زندگی که عقیده و جهاد هست سوق میده به حب دنیا ، زندگی مصرف گرا . تبلیغاتهایی که در تلویزیون ها ، و ماهواره ها انجام می شه درش هنر به کار رفته ، الان اگر شما دقت کنید ، خیلی از جنسهایی که واقعاً بنجل هست ، داره در بازار فروش می ره چون ، تبلیغاتش خوبه ، خیلی هم بیشترو بهتر از جنسهای مرغوب فروش می ره ، دقیقاً همین کار در فرهنگ انجام می شه ، با هنر مبتذل ، این که می گم مبتذل سریع فکرتون نره به سمت فساد ، مبتذل یعنی هنری که اخلاقی و دینی و شرعی نیست ، نه فساد الزاماً !
هنر مبتذل هنری هست که دنیا رو در نظر و فکرها وارونه جلوه می ده . دنیایی که می فرمایند : قنطره هست ، معبر هست ، پُله . در نظر ما یک دنیای جاوید را نشان می دهد که در این دنیای جاوید ، شخص فقط و فقط به ظاهرش توجه و بسنده می کنه ، هنری که در اون هنر با تبلیغات های مختلف ، به جای این که و اون وجود نهایی شما رو بیدار کنه و به قیام وا داره ، تمام حواس شما رو معطوف می کنه به ظاهر شما ، به موی شما ، به صورت شما ، به اندام شما ، این هنر ، اگرچه می خواد جنسش فروش بره اما در حقیقت داره یه فرهنگی رو می سازه . این فرهنگ با فرهنگ شهادت همراه و مبتنی نیست . هنری که در داستانها و رمانهای مختلف آرام آرام یک مسائلی رو به خورد عقل شما می ده مثل داستانهایی که شما رو به سمت پوچ گرایی می بره . ممکنه بنشینی گریه کنی پای داستان ، اما این اشک هیچ ارزشی از نظر اخلاقی و دینی نداره . داستان تو رو به پوچ گرایی رسونده ، هنری که در نزد تو ، دنیا رو اینقدر پائین بیاره که در این دنیا غیر از مسائل دنیایی هیچی ارزش نداره ، این هنر ، هنر مبتذل هست . هنری که در داستانهای مختلف کودکان ما رو با داستانهای بسیار دقیق استعمار زده کنه ، مثلاً با داستانهایی که سرشار از دروغهای شاخداره و تمام تمدن ، علم و ترقی رو از جامعه اسلامی به جامعه غربی منتقل می کنه ، و در رویای عقل شخص جامعه غربی رو یک جامعه سراسر خوبی و ارزش و تمدنها و پیشرفت و پاکی نشون بده ، این هنر در حقیقت داره هنر مبتذل رو ارائه می ده . ما خیلی داستانها داریم ، داستانهای مصور داریم برای کودکان ما از چهار ، پنج سالگی داستان نوشتند ، تا بزرگترها که در شصت ، هفتاد سالگی برای اوقات بیکاری کتاب می خونن داستان نوشتن ، داستانی که سراسر این داستان عبارت است از انسانهایی که سراسر دیانت ـ در حقیقت همون دین ماست که در غرب وجود دارد که این انسانها رو ما در جامعه خودمون نمی بینیم ـ گذشت و ایثار و تواضع و اخلاص و مردم داری و همه صفات خوب ، با این داستان تو دیگه دنبال فرهنگ شهادت نمی ری ، می ری ببینی که کدوم فرهنگ این قهرمان رو این طوری بار آورده و این فرهنگ در فرهنگ شهادت نیست بلکه در فرهنگ غربه . در فرهنگ اسلام نیست ، ببینید شما با داستانها و رمانها چه بلایی بر سر فلسطینیان دارن در می یارن ، چه کسانی ؟ کسانی که 60 _ 70 سال پیش عقلشون کار کرد ولی ما عقلمون کار نکرد ، هفتاد سال پیش عقلشئون کار کرد که بابا الان یه هیتلری اومده ، الان ما از این ظالم باید 2 نوع استفاده کنیم ، یک استفاده برای الان و یکی برای آینده مون ، بیایم و یهودیان رو مظلوم بذاریم در این قضیه و بعد رژه گارودی می یاد کتاب می نویسه که بابا اصلاً این قضایایی که شما دارید می گید نبوده ، این همه فیلم و داستان ساختید شما ، بنده هم باور کردم ، همه شما هم باور کرده بودید ، نبوده بابا ، اصلاً کدوم کوره آدم سوزی ؟ این هنر ، هنرِ برتر است ، این هنرمندی است که با عقلها سر و کار داره ، این هنری است که انسانها رو اون جوری که دوست داره می سازه ، خُب ما از این قضیه چقدر غافلیم ؟ تمام رمانهای بعد از انقلاب رو بگیرید ببینید چند تا رمان داریم که این رمان یک انسان سراسر گناه را در اثر فرهنگ شهادت ، فرهنگ ، نه جبهه ، فرهنگ بسیج تبدیل به یک آدم پاک کرده ، یک رمان من یادم هست ، نفسها و هوسها ، در سال 61 _ 62 خوندم ، هرچی می گشتم که بابا یه رمان این تیپی ، که فرهنگ جهاد ، فرهنگ شهادت ، اون فرهنگی که بچه های جنگ اونقدر نسبت به دنیا بی اهمیت بودند رو قشنگ باز کرده باشه نبوده . نه خاطرات جبهه ، داستان و رمان جذاب ، کدوم نویسنده حرفه أی اومده یه چنین چیزی بنویسه ؟ مردم ما کتابهای 6 جلدی ، 7 جلدی رمان دارن می خونن ، کدوم نویسنده که اومد این کار رو بکنه حمایت شد ؟ اینم هست . کدوم سیاست گذار فرهنگی ما این جوری سوق داد ؟ در دیداری که مقام معظم رهبری با کارگزاران دولت داشتند گفتند : من نمی گم قلمها رو بشکنید ، درها رو ببنیدید ، فیلمها رو تعطیل کنید ، می گم بابا به این وری ها هم بها بدید ، یه رمان خوب اگه می شناسید ، حضرت عباسی معرفی کنید حداقل صد جلدش رو بخریم بین بچه های خودمون پخش کنیم ، براتون تو قضیه شهید زنده گفتم ، این کتاب خیلی تأثیر داره ، تیراژش 3200 تا هست هرچی زنگ می زنیم بابا برای ما بزنید پولش رو بهتون می دیم بهتون قول دادیم یه هفته دیگه می یاریم ، سه ماهه داریم به کنگره سرداران کرمان زنگ می زنیم بابا پولش رو می دیم به ما برسونید ، چاپ کنیدبرای ما ، اصلاً احساس نمی کنن تأثیرداره می کنه که من مثلاً می خوام کاغذ دیواری کنم ، بابا این که دیگه مشتریش نقد پاش خوابیده ، بیار من یه جلسه اینجا 100 تاش رو می فروشم ، کجا هستین ؟
اینها این طوریه ، یعنی سیاستگذاران فرهنگی ما هم از این امر غافلند ، و این غفلت نمی دونم از روی تعقله یا از روی جهالت ، نویسندگان ما هم غافلند ، خیلی از شمایی که دائم می زنید رشته پزشکی ، برید چرا نمی رید ادبیات ، 4 تا از این رمانها بنویسید ؟ بابا پزشک که دیگه تو مملکت ما کافیه ، 7 سال پیش وزیر بهداشت گفت آقا ما دیگه پزشکی اشبائیم ، نمی خوایم دیگه، فقط برای اینکه قیافه بیاد بگه من پزشکی می خونم ، تو بابا وظیفه ات رو انجام بده ، فرهنگ شهادت نمی گه یک شغلی داشته باش که باهاش قیافه بیای ، می گه یه شغلی داشته باش که باهاش فرهنگ شهادت رو راه بندازی ، و بعد که رفتی دانشگاه ادبیات کدوم استاد داره خط بهت می ده که این جور نویسنده أی باشی ؟ تو کدوم دانشگاه کشور ؟ شاید باشه ، که من خبر ندارم ! پس داستان ، رمان ، داستان کودکان ، داستانهای مصور ، و خیلی چیزهای دیگه ، داستان جذاب ، نوشتن همچین داستانی ، هنر می خواد . بعد در وادی هنر ، می رسیم به سینما ، یه مقدار چیزها رو من در سیاست عاشورا و تهاجم فرهنگی گفتم . در بحثِ « اعدائکم » ، اینها رو من یه مقداری باز کردم ، اینها که می گم اضافه بر اونهاست . در بحث سینما فیلمهایی که جوانهای ما رو سوق می ده به سمت اینکه بعضی از ارزشهای فرهنگ شهادت ارزش نیست ، برخی از چیزهایی که ما می گیم گناه هست ، می گه گناه نیست . چیزی که ما می گیم گناهه اسمش رو می ذاره عشق ، احساسات جوانی ، و اونجا توضیح دادم که همین شخص برای خانواده خودش حرام می کنه دیدن این فیلم رو ، چون می گه ممکنه که دخترش گول بخوره با دیدن این فیلم ، من الکی گفتم این عشقه ، این عشق نیست که و کدوم فیلم سینمایی می یاد این کار رو بکنه ؟ روز به روز آمار فیلمهای خوب ما داره پائین می یاد ، بعد می یایم سراغ شعر و سرود . آخر جلسه یه شعر براتون می خونم برای اینکه عملی گفته باشم ، اتفاقاً شاید من تو این ششصد تا جلسه أی که صحبت کردم هفتاد تا هشتاد تا شعر خوندم ، اتفاقاً اون نوارهایی که شعر خوندم پر فروشترین نوارها بوده . یعنی حتی خود ما هم حرف دین رو با شعر بیشتر قبول می کنیم . حتی خود ما هم اگر حرف دین هنرمندانه گفته بشه بهتر قبول می کنیم . در وادی شعر ما الان خیلی کمبود داریم . یک انقلاب شعری در سال 64 ، 65 تا 70 در شاعران ما به وقوع پیوست که بسیار شعرهای خوبی گفتند ولی بعد از 70 ما نشنیدیم که حتی شاعرهای خوب یک کتاب چاپ کنند . چند تا کتاب خوب بخوام من اسم ببرم مثلاً کتاب ” پیاده آمده بودم ” مال شاعر متعهد افغانی که البته مقیم ایرانه ، ” محمد کاظم کاظمی ” که خیلی این شعرهاش موثره ، و اصلاً سبک تازه أی در شعر و تاریخ شعر گفتن ماست . و بعد از اون هم هر که گفته ، از این تقلید کرده ، که این کتاب با اینکه به چاپ 11 _ 12 هم رسیده ، این شاعر دیگه کتابی چاپ نکرده ، چرا ؟ حدود یازده سال گذشته ، کجائید ؟ کتابِ ” از نخلستان تا خیابان ” از ” علیرضا غزوه ” ، که حالا غزلهای بعدیش اومده که مایه های دینی اش کاملاً افت کرده بود . با اون کتاب قوی ، اون شعر مولا ویلا نداشت چقدر تأثیر داشت در جامعه ما ؟ هنره این .
تمام بردهای دانشکده های اون زمان زده بودند ، چرا ما این طوری شدیم ؟ کتابی که مال محمدی ، شاعر آذری زبانه اومده بیرون ، ما ضعف دینی داریم تو این کتاب . قدم به قدم که جلو اومدی کتاب به سمت عشق و عاشقی های مجازی بیشتر رفته . از اون چیزی که اینها داشتند می گفتند دور می شه . سمینار شاعران برگزار می شه ، شاعران جنگ ما می یان شعر می گن ، می بینیم تمام شعرهایی که گفتن مال دهه 60 _ 70 هست جدید شعری نگفته . چرا ؟ پس تو شاعر شدی برای چی ؟ سرود ، چقدر این سرودها ، این نواها ، این آهنگ ها ، می خوام بهتون بگم که سرود می تونه تا حد اینکه انسان جان بدهد برای خدا جلو ببرد . عملیات کربلای یک بود ، پشت مهران ، پشت خاکریز ، بچه ها کُپ کرده بودن ، دیگه مهران هم دست منافقان بود ، معذرت می خوام کربلای یک نبود ، بعد کربلای یک که ، کربلای یک که مهران دست منافقین نبود تقریباً اینها هم از داخل محکم گرفته بودند ارتش عراق هم آتش تهیه ریخت بچه ها هم از تشنگی ، از تشنگی لبهاشون به هم چسبیده بود ، باز نمی شد که ، خاک و شن و خشکی اصلاً دهان باز نمی شد ، و این ضعف اینقدر شدید بود که همه ما حتی یقه های پیرهن رو باز کرده بودیم ، اسلحه رو یه ور انداخته بودیم ، همین طور دراز کشیده بودیم پشت خاکریز ، سایه هم اونجا نبود که ، همون جا من یادمه یه ماشین سپاه تبلیغات از دور اومد ، دیدیم که یک نوای سرودی داره می یاد ، سرود حالا الزاماً ترانه نیست ، اینهایی که ما هم می خونیم سروده دیگه . هر نوایی که با آهنگ گفته بشه ، همین جوری که می یومد این شعرِ آقای آهنگران ( حفظه الله تعالی ) این مداح بسیار با اخلاص و نوارانی کشورمون ، صدای این بزرگوار بود از دور که می یومد همین شعر مشهور " ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگه " همین جور که نزدیک شد تا رسید مفهموم شد ، من یه دفعه دیدم تمام خاکریز بدون هیچ هماهنگی همه با هم حرکت کردند و همه با هم گفتند یا حسین (ع) ! و 5/ ساعت بعد مهران فتح شد .
اثر سرود خیلی قویه . باز در مسجد فاو ـ خُب فاو باز آسون گرفته شد اما 70 روز پاتک عراق بود و پاتک بیشتر هوایی بود ، نمی دونید چه بلایی سر آدم در می یاره پاتک هوایی ؟! یعنی وقتی هواپیما حرکت می کرد ، ما اینقدر امکانات نداشتیم که این هواپیمای پیشرفته رو بتونیم مزاحمت ایجاد کنیم ، فقط همین دیوار صوتی شکستن و اینها دیگه اعصاب برای رزمنده ها نذاشته بود . یعنی اصلاً وقت یک ساعت استراحت نمی دادن . ـ تو این بساز یکی از همین خواننده هایی که در تلویزیون می خونن ، اسمش یادم رفته ، اومد در مسجد فاو و جلوی مسجد سِن گذاشتن اون شعری رو اجرا کرد که باز حالا اونم یادم رفته دقیقاً چی بود . اما خیلی مهیج بود برای رزمنده ها ، با آهنگ و اینها اما باورتون نمی شه گویا اثر 40 _ 50 روز پاتک عراق و این فشار صوتی و خمپاره و اینها همه از بین رفت دوباره همه روحیه گرفتند . خود من وبقیه ، اصلاً یه دفعه همه شارژ شدند . جدیداً قرآنی چاپ شده که این قرآن منظوم هست ، بارها ما رو منابر گفتیم : بابا ، تویی که نامه معشوق مجازیت رو 2000 بار می خونی ، فاصله بین حروفش هم بلدی ، اگه می گی عاشق خدام تا حالا خوندی یه بار تو قرآن چی گفته ؟ ترجمه اش رو خوندی ؟ خود شماها هم بارها از من شنیدید و مطمئن هستم درصد بالایی از شماها هم هنوز این کار رو نکردید ، اما یه قرآنی که چاپ شده به فارسی به شعر در آورده قرآن رو ، باز یه طرحی به نظرم رسید که توی همایش دانش آموزی برادرها یه گروه سرود انتخاب کردیم و ثبت نام کردیم دنبال آهنگ ساز هستیم ، باز طرحی که به نظرم رسید که بیایم آقا کاست کاست تمام این قرآن رو سرود کنیم ، بدیم تو بازار . 40 تا بشه ، 50 تا بشه ، صد تا دویست تا کاست بشه ، تو ماشین داره می ره ، این ور اون ور داره بذاره گوش کنه قرآنه دیگه . نخوندن مردم هرچی گفتیم ، هزار و چهار صد ساله معصومین (ع) و علماء و همه دارن می گن بخونید ! نخوندن خُب . چقدر کار زیبایی بود این به شعر در آوردن و چقدر زیبا می شه اگه ما این کار رو بکنیم که انشاءالله خواهیم کرد . و چقدر مردم از این اثر استقبال خواهند کرد ، اندازه قرآن این اثر رو خواهند خرید . مطمئن باشید شما . و چی می شنوه ؟ کلام خدا رو ، قرآن رو داره می شنوه ، تاثیر مادی و معنوی داره ، چرا غافلیم ؟ چرا من باید این کار رو بکنم ؟ مگه این مملکت متولی فرهنگی نداره ؟ چرا من باید در به در دنبال آهنگ ساز بگردم ، چرا من باید گروه سرود جمع کنم ، مگه مملکت ما گروه سرود نداره ؟ غیر از اینه که ما غافلیم از اثر هنر ؟!