امام زمان17- (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 12:27 عصر)
معرفت دینی4بسم الله الرحمن الرحیم معرفت انتظار 4 قسمت چهارم از بحث معرفت انتظار رو در خدمت شما عزیزان هستیم ، بحث امروز شامل چند بعد می شه که این ابعاد در بحث انتظار بسیار مهم هستند ، یکی از بحث هایی که امروز بهش می پردازیم نگاه آقا امیرالمؤمنین (ع) به معرفت انتظار هست و دیگری ، نگاه اهل بیت (س) به ایرانیان در بحث انتظار و در قسمت آخر اگر برسیم بحث سفیانی زمان حاضر ، اون چیزی که بر طبق روایات حدس زده می شه رو انشاءالله معرفی خواهیم کرد . و البته این خیلی جمله با جرأتیه . و من سعی می کنم چون خیلی جملات ، برای شما جدید هست و ممکنه عجیب باشه ، آدرس ها و سندها رو هم خدمتتون بگم که هم شما و هم کسانی که بعداً نوار و یا جزوه به دستشون می رسه ، به موثق بودن این روایات پی ببرن . در اصول کافی جلد 2 ، صفحه 139 اومده : آقا امیرالمومنین (ع) می فرماید : او ( قائم (عج) ) گرچه غائب است ولی دانش او برای مردم مخفی نیست و آداب ، احکام و تعالیمش در قلب و جان انسانهای مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعالیم و رهنمودهای او زندگی می کنند . خُب از این روایت دو تا نتیجه می گیریم یکی این که در آخر الزمان قدرت الهی در امر هدایت تکوینی قویتر می شه و من و شما بدون دیدن امام (ع) یا شنیدن مطلبی در مورد این زمان ، از امام (عج) ، قدرت تشخیص مون بالا می ره ، فکرها ، فکرهای بازتر و وسیعتر و قویتری می شه . این یک مطلب و مطلب دوم اینکه امام زمان (عج) اجازه نخواهد داد که در یک حکومت واقعی اسلامی حالا چه حکومت باشه ، چه مملکتی باشه که مسلمونها درش هستن ، انسانها در اثر قصور به راه خلاف برن . حالا منظور از قصور چیه ؟ یعنی اینکه ما بشینیم فکرهامون رو بکنیم و بعد به یه نتیجه خلاف برسیم . در بحثهای فقهی ، در اصول استنباط ( یعنی وقتی که مراجع ما یک امری رو استنباط کردن و حکمی دادند ) قاعده ای داریم ، تحت عنوان قاعده لطف . بر اساس این قاعده امام زمان (عج) اگر دید مجتهدین جامعه ، ولی فقیه و علماء دین و یا بقیه ، در مورد یه مسئله ای فکرهاشون رو کردن ، توکلشون رو کردن ، توسلشون رو کردن ، متقی هم بودن ، اما به نتیجه اشتباه رسیدند ، به یه طریقی اونها رو آگاه خواهد کرد . در مورد مسائل فقهی ، این موضوع فراوون دیده شده و در تاریخ ما زیاد بوده ، همین الان هم هست . و در مورد مسائل اجتماعی و تاریخی هم شماها در طول تاریخ انقلاب ، دو سه جا خیلی قوی با این مسئله برخورد کردید . مهمترین جا که مستند هست و سند هم داریم ، جایی هست که وقتی در اول انقلاب ، حکومت نظامی برپا شد ، خُب عقل حکم می کنه که این حکومت نظامی رو تحمل کنیم و از صبح راهپیمایی کنیم ، برای این که بحث گوشت و پوست و استخوان و تیر ( اون هم در دست دشمن مست ) هست ، وقتی که در دستِ زنگیِ مست ، شمشیر باشه ، قاعده عقلی این حکم رو می کنه که باید فعلاً خودمون رو کنار بکشیم . در یه چنین شرایطی ، امام (ره) فرمان تاریخی خودشون رو دادن : “ ملت ! بریزید توی خیابونها ! ” همه مخالف بودن . مِن جمله حضرت آیت الله طالقانی (ره) ، ایشون تعریف می کنن ، به خدمت حضرت امام (ره) رسیدم ، به ایشون عرض کردم آقا ! این چه کاریه ؟! اصلاً این با مصلحت و سیاست و درایت شما جور در نمی یاد . خُب امشب رو می شینیم توی خونه ، فردا صبح راهپیمایی می کنیم . امام (ره) فرمودن : نه ، همین امشب . خیلی اصرار کردن . مرحوم طالقانی ، شهید بهشتی (ره) ، حضرت آیت الله خامنه ای و بزرگان اون زمان ، اصرار کردن که آقا ! این حکم تون رو یه جوری برگردونید . امام (ره) آخرش مجبور شدن گفتن : “ آقا ! شاید این حکم از من نباشه !! اگه آقا (عج) گفته باشه ، بازم می گید نه ؟! ” این می شه قاعده لطف . یعنی امام زمان (عج) در اون برهه های خطرناک ، مسؤولین و هدایت کننده ها و ائمه ها و ولی های جامعه رو تنها نمی ذاره . و این قول امیرالمؤمنین (ع) هست . روایت دوم : در بحارالانوار ، جلد 28 ، صفحه 70 اومده : در دوره غیبت امام غائب (عج) ، مردم از حدود و چهار چوب احکام شرع خارج خواهند شد ، ( الان شما تطبیق بدید ببینید این طوری شدیم یا نه ؟ وقتی که می گن : “ مردم ” ، زود به جمع کانون یا شیراز یا ایران نگاه نکنید . در روایت ها ، مردم ، یعنی تمام مردم جهان ، و در زمان حاضر ، یعنی همین هفت میلیاردی که الان در جهان وجود داره ) ادامه روایت : بسیاری از آنها گمان خواهند کرد که حجت الهی از دنیا رفته ولی سوگند به خداوند در چنین دوره ای حجت خداوند در بین مردم کوچه و بازار در رفت و آمد است . وی حرفهای مردم را خواهد شنید و او مردم را خواهد دید . ولی آنها تا زمان فرج ، قادر به دیدنش نیستند . این یعنی چی ؟ یعنی حضور فیزیکی امام (عج) در جامعه ! در زمان غیبت ، امام (عج) در یک جزیره و یا جایی مخفی نشده ، با این روایت معلوم می شه اون افسانه ای که در مورد امام زمان (عج) و جزیره برمودا ساختند ، دروغ محضه . امام زمان (عج) در میان ما می چرخه ، اصلاً ما خودمون اِنْ قلت داریم . اون کسی که در سمینارهای دربسته می شینه و برای مردم تصمیم می گیره و بعد سوار ماشینش می شن و به خونه ا ش می ره ، نه توی اتوبوس می شینه ، نه توی تاکسی ، نه بین راه ها رفت و آمد می کنه ، نه بین کوچه و بازار هست ، نه خرید می کنه ، نه اصلاً حساب و کتابِ پولش براش مهمه ، این نمی تونه برای مردم تصمیم بگیره . اون کسی می تونه امام زمانِ مردم باشه که با مردم ما راه می ره ، با مردم ما می خوره و می آشامه ، با مردم ما خسته می شه ، با مردم ما می خوابه ، با دردهای مردم ما گریه می کنه . و حتماً امام (عج) باید در بین مردم حضور فیزیکی داشته باشه . و بر طبق روایت موثق امیرالمؤمنین (ع) ، امام زمان (عج) ، در بین ماها حضور فیزیکی داره . در روایت دیگه ای که قبلاً در بحثهای سیاست انتظار براتون گفتم ، وقتی امام زمان (عج) ظهور می کنن ، خیلی از ماها و حتی در روایت اومده اغلب شیعیان ، امام زمان (عج) رو می شناسن . می گن : ما امام (عج) رو یه جایی دیدیم . و ایشون جزء کسانی هستند که وقتی دیدیم شون چهره شون توی ذهنمون می مونه . خوب دقت کنید ، طرف می گه : آقا ! اون روز امام زمان (عج) اومد پیش من . خُب راست هم می گه . توی خواب یا حتی بیداری ، توی خیابون ، یه کسی رو می بینه که یه حرف غیبی می زنه . اما این رو بدونید امام زمان (عج) یه جمال ثابت دارن ، اگه یکی گفت : من امام زمان (عج) رو به قیافه یه پیرمرد دهاتی دیدم و یا به قیافه های دیگه ای ، مطمئن باشید دروغ می گه . امام زمان (عج) یه جمال ثابت دارن ، به هیچ قیافه دیگه ای هم در نمی یان . نه پیر مرد دهاتی ، نه سید بلند ، نه سید کوتاه و . . . فقط به قیافه خودشون . امام زمان (عج) جوانی در حدود سی سال هستند ، با قیافه ای کاملاً مشخص و ابداً اون قیافه تغییر نمی کنه . یعنی امام زمان (عج) ما ، به قیافه دیگه ای ظهور نمی کنن . به همون قیافه ای ظهور می کنند که در زمان غیبت ، در بین مردم ظاهر می شدند . اما آقا امیرالمؤمنین (ع) در مورد علل غیبت ، می فرمایند : ( بشاره الاسلام ، صفحه 63 ) روایت اول : امان از ستمکاران ، ( ستمکاران کیا هستن ؟ ) حکام ظالم و جور ( کسانی که با امام زمان (عج) ما مشکل دارند . کسانی که همین الان اگر امام زمان (عج) ما بیاد بر علیه ایشون شمشیر خواهند کشید ، تا امام زمان (عج) مطمئن نباشه که بر اینها پیروز و برنده می شه ، ظهور نمی کنه ) دوم : کسانی که به نام امام زمان (عج) ستم می کنند . ( بعداً به این می رسیم ) سوم : مؤمنین و مؤمناتی که الان خیلی عادی دارن زندگی می کنن اما در برهه امام زمان (عج) که صعب مستصعبه و خیلی دوره سخت می شه ، ایمانشون رو از دست می دن و به خودشون ستم می کنن ( ظلمتُ نفسی ) . این سه گروه کسانی هستند که از علل غیبت امام زمان (عج) هستند یا بهتر بگیم ، از موانع ظهور آقا امام زمان (عج) هستند . روایت دوم : آن حضرت (عج) از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از مردمان غیر گمراه شناخته شوند . اگه امام زمان (عج) ظهور کنن ، شاید یه عده ای همین طوری ایمان بیارن ، دقیقاً مثل زمان پیغمبر (ص) که ابوسفیان و خالد بن ولید ایمان آوردند . اینها ایمان آوردند ، چرا ؟ چون قدرت در دست پیغمبر (ص) بود ، امام زمان (عج) می خواد در برهه ای شیعه ، امتحانش رو پس بده که قدرت در دست شیعه نباشه ، گمراهان و انسانهایی که در صراط مستقیم هستند ، قبل از ظهور امام زمان (عج) ، خط مرزی بینشون محکم ، مشخص ، پررنگ و آماده باشه . برای این که امام زمان (عج) بیاد و گمراهان رو کنار بذاره و از انسانهایی که امتحان شون رو خوب پس دادن ، رسماً استفاده کنه . حالا این که گمراهان در اون دوره هدایت می شن یا نه ، یه بحث دیگه است . اما این گمراهان ، جزو کارگزاران و اعضاء اصلی حکومت امام زمان (عج) نخواهند بود . پس این هم دومین دلیل غیبت از قول آقا امیرالمؤمنین (ع) . امام علی (ع) در نهج البلاغه ، حکمت 139 می فرمایند : شما به خاطر ظلمها و ستمهایی که بر فرزندان من خواهید کرد ، به این مسئله ( غیبت ) و سختی های آن دچار خواهید شد . مردم مدینه ، کوفه ، نجف ، سامرا ، عراق ، عربستان و حتی برخی مردم ایران ، در طول تاریخ ، قدر امامان شون رو نشناختند و این تجربه قدرنشناختن 13 معصوم ، تجربه سختی برای خدا بوده و دیگه این تجربه تکرار نخواهد شد . دیگه خداوند تبارک و تعالی وجود نازنین و پربرکت و سراسر قابل استفادة امام (ع) رو در اختیار امام ناشناس ها و قدر ناشناسان قرار نخواهد داد . قدر ناشناسان اونهایی نیستند که بعد از ظهور ، به پای امام زمان (عج) بیوفتن ، اونهایی هستند که همین الان قدر امام (عج) رو نمی دونن . قدر شناسی امام (عج) رو باید اثبات کنیم . به قول آقا امیرالمؤمنین (ع) اثبات کنیم که اگر آقا بیاد ، ما چقدر قدرش رو می دونیم . آقا ! شما تا حالا چه کار کردی ؟ پرونده ات رو بیار ببینم ! اگه قدرشناسی امام (عج) ، 200 مورد داشته باشه ، پنجاه تاش رو انجام دادی ؟ که حداقل بگیم ما قدر امام (عج) رو در زمان غیبت می دونیم . پس این سه دلیل ، از دلائل مهم غیبت از قول آقا امیرالمؤمنین (ع) بود . اما آثار غیبت : 1 ـ سرگردانی مردم ، در کتاب کمال الدین شیخ صدوق ، صفحه 203 ، اومده : ( روایتهایی که شیخ صدوق جمع آوری کرده ، همه مستند و درست هستند اصلاً از لقبش مشخصه ، صدوق فامیل ایشون نیست ، لقبشه ، صدوق یعنی کسی که از نظر شیعه هرچی گفته ، درست بوده . این بزرگوار و شیخ مفید در انتخاب روایات بسیار وسواس داشتند و از علمای قهار علم رجال بودن . سند روایات رو با وسواس زیاد ، بررسی می کردن . روایتهایی که نقل می کنند بسیار دقیقه ، به روایت دقت کنید ! ) ای مردم ! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در این راه ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت ، قلب او قساوت پیدا نکند ، در روز قیامت با من خواهد بود . مواظب باشیم ، طولانی شدن غیبت ، ما رو به غفلت دچار نکنه . غیبت و غفلت ، در حقیقت زمینه ساز همدیگه هستن . این ضرب المثل فارسی رو همه بلدید ، دقیقاً همین صحبت من رو تأیید می کنه ، ضرب المثل می گه : از دل برود هر آنکه از دیده رود . مراقب باشید ، به خودتون تلقین کنید . دائم با ذکر و دعا همراه باشید ، دائم به یاد ائمه (ع) باشید ، با بکار بردن اسامی مختلف این یاد آوری رو برای خودتون داشته باشید . چه اشکالی داره توی دفترت ، روی کیفت ، روی کلاسورت این اسامی رو بزنی ؟ آقا ! خجالت داره آدم روی کلاسورش بزنه : “ اللهم عجل لولیک الفرج ” ؟! یارو عکس دختر و پسر غربی رو می زنه ، خجالت نمی کشه ، ولی ما خجالت می کشیم . اول دفترت که می خوای شروع کنی ، بنویس : “ او خواهد آمد ! ” “ اِذا جاء نصرالله والفتح ، وَ رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجا ، فسبح بحمده ربک واستغفره انه کان توابا ” این خجالت داره ؟ باید به خودمون تلقین کنیم . جوون هستی ، از پونصد جا دارن به تو تلقین می کنن ، تو نباید یه خود تلقینی داشته باشی ؟ ( به قول متافیزیکی ها ! ) در کتاب بحار الانوار ، جلد 28 ، صفحه 111 ، اومده : دشمنانِ شیعیان از آنها بدگویی کرده و افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازی مردم خواهند پرداخت . چیزی که الان واقعاً مشخصه دیگه . می گه شیعیان خالص در معرض اتهام ها قرار می گیرن ، دشمنان شرور مشغول نقشه سازی و گمراه کردن مردم می شن . این گمراه کردن مردم ، در دو جبهه هست : 1 ـ جبهه رسمی و علنی فساد . که انشاءالله توی برنامه ام هست یه منبر تند راجع به این موضوع براتون بذارم . فعلاً بذاریم این منبرهای عادی بگذره ، یه کم شماها سر جا بیاین ! چون اگه یه نفر همیشه تند صحبت کنه و داد بزنه ، دیگه تندیش به دل نمی چسبه . آدم باید هر سه ماهی ، شش ماهی ، یه بار تند صحبت کنه . پس یکی جبهه رسمی فساد هست که در جای خودش بهش می پردازیم . 2 ـ جبهه غیر رسمی و غیر علنی و شبکه های زیر زمینی فساد که دیگه به خیابونها کاری ندارن ، به مجالس و پارتی ها کاری ندارن ، به کاباره ها کاری ندارن ، به رقاص خونه ها کاری ندارن ، حتی به دبیرستانها ، و دانشگاه ها هم کاری ندارن ، اینها همه جبهه های علنی هستن ، به سراغ خود ما می یان . به کانون کار دارن ، به هیأت ها کار دارن ، به بسیج کار دارن ، به نماز جمعه ها کار دارن ، به نماز جماعت ها کار دارن . به روحانیت ، به مداحان ، به متولیان فرهنگی ، به سازمان تبلیغات ، به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و . . . به جاهایی که باید دست مردم رو تو دست خدا بذارن . این مراکز رو با اسامی مختلف ، پر از کسانی می کنن که مشغول گمراه سازی هستند . و بعد ، اثر دیگه غیبت ، مشکل شدن دینداری : در بحارالانوار ، جلد 52 ، صفحه 111 اومده : امام علی (ع) می فرماید : برای صاحب الامر (عج) ، غیبتی است که در آن زمان هر کس به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد ، همانند کسی است که با دست خود بخواهد بوته های خار را بکند . ( چقدر زیبا و قشنگ و لطیف امیرالمؤمنین (ع) اینجا با ما همدردی می کنه ، و بعد می فرماید ) به راستی چه کسی می تواند با دست خود بوته های خار را لمس کند ؟ من می دونم کار شما سخته . وقتی جلسه قبل گفتم : امام زمان (عج) روزی صد بار برای ما دعا می کنه ، یه وجه اش این هست که می دونه کار ما چقدر سخته . حضرت علی (ع) هم داره می گه : در آخر الزمان داشتن دین و درو کردن معارف دینی برای مردم ، مثل کسی هست که با دست لُخت بخواد بوته های خار رو از زمین بکنه . بوته های خاری که محکم در زمین ریشه دونده . در سخن امیرالمؤمنین (ع) لطایف زیادی هست . آخه می دونید ؟ خار یه موجود کم آب هست . برای رسیدن به آب ، باید ریشه های طویل و قطوری در زمین ایجاد کنه که کندن این خارها با دست خیلی مشکل می شه و واقعاً سخته . ( دینداری در آخر الزمان سخته ) و باز در بحار الانوار جلد 51 ، صفحه 114 اومده : در این دوره ، مردم از یکدیگر برائت خواهند جست . مردم یکدیگر را قبول ندارند . بدبینی در میان مردم رواج پیدا می کند . نیمه خالی لیوان رو دیدن ، جزو عرف مردم می شه . انجام خوبیها و پخش کردن خوبیهاو