سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ادامه بحث هیئت علیه هیئت (پنج شنبه 87/2/5 ساعت 12:51 عصر)
استفاده ازاشعارضعیف:
بعد اشعار ضیف ، باز از کتاب ستودگان و ستایشگران مقام معظم رهبری .ایشون فرمودند : که عزیزانی که شعرضعیف میگن ، خدا قبول کنه ، اینها رو برای خودشون نگه دارند ، نخونند ، برخی از نوارها و چیزهایی که می شنوم دریغ از یک خط که با وزن و قافیه باشد محض رضای خدا یک خط . هر که از راه می رسه ، یه چیزی بهش می ده بخونه ، می خونه . با آهنگ هم جورش می کنن . خب این درست نیست . اهل بیت داره تضعیف می شه ، شعرای بزرگ ما ، حضرت آقای مؤید ، حضرت آقای انسانی ، حضرت آقای سازگار و حضرت آقای ژولیده . اینها دارن می سوزن ، شعر داره تضیف می شه ، این شعر ها چیه می خونید ؟ خیلی خب لازمه ؟ بازم می گم بخون 4، 5 خط ، ده دقیقه از مجلس . نه از اول تا آخر مجلست . اون رو هم تو رو خدا با وزن و قافیه بخون . تو همین شعرها 4 خط شعر حسابی هم بخون ، نگذارید این دیوانها مهجور شوند ،‌ آقا جوونه ها نمی پسندند . الان رو جوون پسندی رو هم بهشون اثبات می کنم که چی رو می پسندند . من بهتون می گم آقا با این وضعیت می بینیم که شعر ها بسیار ضعیف داره خونده میشه این خلاف دستور ولایت است 0 آقا فرمودند نخونید . تو معتقد به ولایت فقیه نیستی مثلا میگی نعوذ بالله آقا نمی فهمند ، آقا عاشق نیستند ، ما رو درک نمی کنن . خیلی خب کلاً شعر ضیف نخون ، حالا ، آقا هیچی نگفتن . یک شاعر کی ، یک بچه سوم دبیرستانی که کتاب عروض خونده باشد کنار دستت داشته باش ، چون شما هنوز خیلی هاتون به این رده ها نرسیده اید . بگو داداش اینو چک کن ببین قافیه داره یا نه ، فقط یک قافیه داشته باشد ما توقع زیادی هم نداریم . بعد اشعاری که تماما از یک سری کلماتی صحبت می شود که اصلا نمی دونی اینها تو فرهنگ اهل بیت یعنی چه ؟یک تابلوی هیئتی رو دیدم این تابلو تبلیغات بود . خب به صورت کج ، افقی ، کار گرافیکی کرده بود ، هنرمند ، افقی ، از بالا تا پایین عکس سگ کشیدن و نوشتند : “ هیئت سگهای دیوانه قنبر ” . اون شهرستانی که صدای منو بعداً‌ احتمالاً‌ می شنود واین هیئت رو می بینند ، از قول من به اونها بگن خواهش می کنم ، دستتون رو می بوسم ، آقا ! اصلاً من سگ خود شمام . اما این کار رو نکنید و پوستر رنگی ! ! چه بودجه ای پشتش است ؟ یعنی چی ؟ من خودم سگ دیونه قنبر هم نیستم . اما این تابلو یعنی چی ؟
بهاندادن به سخنرانی:
بعد بحث سخنرانی ، آقا ! سخنران می ذاریم . خیلی خب ، من هم می دونم سخنران می ذارید ، اما جلسه با 5 نفر شروع می شه ، سخنران می شینه سخنرانی می کنه ، برای زیارت عاشورا می شن 15 نفر ، اولِ امام زمان (عج) می شن 200 نفر ، آخرش هم می شن 300 نفر ( مثلاً ) . این دیگه بزرگترین جلساتشونه . جلسه هفتگی ها رو داریم می گیم . کی میاد پای سخنرانی ؟ برای اینکه تو خودت نیومدی بشینی پای سخنرانی . اولش خود تو بیا بشین ، تو خودت هم سخنران آوردی که تا وقتی مردم جمع بشن که بیان تو بخونی براشون “ هی بده ، می بده ” . تو برای این سخنرانت رو آوردی ، خودت هم سخنرانت را الکی آوردی . سخنرانی که می گی می ذاریم ، ملت استقبال نمی کنند ، برای اینه که تو خودت به سخنرانت بها نمی دی . کدوم سخنران ؟ حالا من کاری به این ندارم که بحث منبر ما تو کشور ضعیف پیاده می شه . من اصلاً رو منبر و روحانیت بحث نمی کنم . چون این صحبت اصلاً‌ جاش اینجا نیست ، برای اینکه جایگاه خاصی دارد ، در جایگاه خاصش هم همیشه گفتیم و همیشه کسی گوش نکرده ، ولی من قبول دارم که واقعاً خودمون بها نمی دیم . یکی از هیئات کشور که من رفتم و اینجوری بودند و صحبت کردم و کلاً تغییر کردن و برنامه ای که گذاشتند ،‌ گفتند : آقا ! ما سخنران خوب گیر نیاوردیم ، VCD های سخنرانان خوب را گرفتند . اول جلسه می گذارند و مردم هم استفبال می کنند، دیگه مردم رفتند ، نشستند . سخنرانی که تو می ذاری ، زیارت عاشورایی که تو می ذاری و این کارهایی که داری می کنی که آمار به من بدی که اینها هستش . آقا ! من می دونم ، داری اما هیچکی نمی یاد ، برای اینکه تو خودت نیستی . تو خودت اول واحد میای ، اول شور میای ،‌ تو خودت اول یه جای خاصی میای ، تو خودت نیستی . جوون بیچاره تو رو الگو قرار داده ، تو رکن جلسه ای . کجایی ؟‌ تو خودت اهل معرفت نیستی ، تو اصلاً‌ یه جوری برخورد می کنی که اینها از هر چی سخنرانی است بدشون میاد . تو دیگه علما و مراجع رو قبول نداری . به خود من گفتند آقا اینها نمی فهمند، عاشق نیستند ، عاشق نشدی ! نمی دونی عاشقی چه مزه ای داره . دیوونگی چه جوریه ؟‌ بعد حتی متأسفانه به علما توهین ناجور می کنند ؛ و من خیلی ناراحتم که زمانه ای شده است که در هیچ زمانی در طول تاریخ ایران به مراجع کسی توهین نمی کرد ، حتی زمان شاه لعنت الله علیه و رژیم گذشته به مراجع کسی توهین نمی کرد ، ولی الان تو مستمعی را بار آوردی که داره به مراجع تقلید فحش میده . غلط کرده فلانی ، نمی فهمد . این را ما صد بار شنیدیم . این خیانت را ما چگونه جبران کنیم ؟ از اون ور احترام مداح واجب است . بنده در اساتید خودم دیدم که مداحان رو دستشون رو بوسیدن و من می دیدم این مداح ، مداح متقی نیست و خودش هم می داند . جایگاه مداح مقدس است . احترامش واجب است و باید به مداح احترام گذاشت . اما چرا خودت به بقیه و به مراجع و بزرگان احترام نمی گذاری ؟
صدا به جای عمل وتقوا !
این تکه رو متولیان هیئات مذهبی خوب گوش بدهند . عمل . آقا فلانی نمی خواد بیاد ؟‌ برای چی بیاد ؟ خیلی قشنگ می خونه ، مگه می خوایم کنسرت موسیقی بگیریم ؟ چرا سؤال نمی کنند که آیا اهل نماز شب هست یا نه ؟ چرا سوال نمی کنند که این آدم متقی است یا نه ؟ چرا سوال نمی کنند که این بنده خدا اهل عمل است یا نه ؟ چرا از رفتارش سوال نمی کنید ؟ چرا از خلوتهاش سوال نمی کنی ؟ چرا سوال نمی کنی که آیا نمازش رو اول وقت می خونه یا نه ؟ قشنگ می خونه ؟ متولیان هیئات مذهبی ؟‌ می دونی این جوونی که مقابل این مداح و بنده می شینه و با چه اخلاصی میاد دست و پای اونها را می بوسد . می دونی این فکر می کنه با ملائکه طرفه و غافل از اینکه این کسی که بیرونش ملت رو کشته ، در درونش هیچ نداره ، حتی به نماز اول وقتش مقید نیست . بها می دی به این ؟ برو باهاش صحبت کن ، قشنگ می خونه ؟ همین ، مداحی اهل بیت همین شد ؟‌ حضرت آیت الله امجد می فرمایند : بالاتر از مداحی اهل بیت چیزی نیست ، داره این رو می گه ؟ قشنگ می خونه ؟ همین ؟ خبر داری که مثلاً اشک داره یا نه ؟ در وادی امام حسین (ع) که توقع داره مردم خودشونو بکشن خودش هیچ خلوتی داره که توش اشک بریزه ؟ وقتی یه مداح دیگه داره می خونه این همینجوری نشسته داره نگاه می کنه که! این خودش اشک داره؟سوزداره؟ اخلاص داره؟ اول اینها روچک کن،بعد بگوقشنگ می خونه یا نه، به درد مجلس ما می خوره یا نه ؟ غره نشده؟ مغرورنیست؟ آقا ! متولیانی که از حضرت زینب (س) و رقیه (س) دم می زنند ، بهترین ماشین رو داره ، بهترین خونه رو داره ، بهترین غذا رو می خوره و دو قُرت و نیمش هم از مردم طلبکاره ، کوچکترین بی احترامی رو هم بر نمی تابه ، بهش بر می خوره ، لحظه ای نمی تونه تحمل کنه یک کسی بهش بی احترامی کنه ،‌ پس کدوم زینب و رقیه (س) ؟ تو که خوب می خوری ، خوب می خوابی ، راحت هستی ، شغل هم که نداری ،‌ خداتومن هم برای هر جلسه داری پول می گیری . این رو دعوت کنیم بیاد ؟ متولیان هیئات مذهبی ؟ بعد اون مستمعی که به این دل می بنده و بهش نزدیک می شه و اینجوری تو می خوره ، بعد تو جواب می دی که از دین می بُرّه ؟ اول چک کنید که اخلاقش چه جوریه ؟ تقواش چه جوریه ؟ قشنگ می خونه ؟ قشنگ بخونه . آقا ! صدا نشان دهنده تقوا نیست ، سبک هم نشان دهنده تقوا نیست . مداح اهل بیت در درجه اول باید تقوا داشته باشه . داره ؟ چک کردی ؟ چک کن ، عزیز دلم چک کن . خدا رحمت کنه غلام علی رجبی رو ، صداش هم زیاد آنچنانی نبود ، شروع می کرد همه وجود آدم اشک می شد . اینا کجان ؟ تو مسجد گوهرشاد بدون صوت ، کجان ؟ جلسه ای ما الان نداریم که یک ساعت و نیم بگذره و بخونند و بعد که رفتند حتی یک قطره هم اشک نریخته باشند . مگر غیر از اینه ؟ چرا ؟ نَفَس تاثیر نداره ؟ اول باید اینو چک کنی ؟ ببینیم چه خبره ؟ لذا اگر یک وقتی می بینید ما تو جلساتمون یک روال خاصی داریم ، یک وقت فکر نکنید ما جای کار نداریم ، خیلی جای کارهم داریم . ما اگر صد ساعت مراسم بگیریم ، همه می یان ، 200 تا مداح هم می تونیم دعوت کنیم ، اما متأسفانه ما داریم به یک چیزهای دیگه دقت می کنیم . این جوانان مقابل ما ، خیلی زود به ما دل می بندند و خیلی زود احساس ملکوتی بودن در طرف مقابل می کنند ، بعد اگر نزدیک بشه ، می بُرّه ، می گه اینه ؟ کدوم رقیه (س) ؟ همین الان داشت از پای پیاده و خار بیابون می خوندا ! . . همین الان داشت از فلان می گفت . در خونه امام حسین (ع) چقدر زیبا فرمود یکی از دوستان مداح ، در درگاه امام حسین ما اومدیم نوکر باشیم ، اما خیلی از ماها داریم آقایی می کنیم ، بی احترامی رو هم تحمل نمی کنیم ، مردم رو آدم حساب نمی کنیم ، یک جلسه بریم یک کم صوت خراب باشه به زمین و زمان فحش می دیم . یک وقت یک شهرستانی ، این ور و اون ورِ ، خب بدبخت صوت نداره ، آقا چکار باید بکنیم ؟ نظم ندارن . آقا مستمعی که بنده هر هفته دارم باهاش توکانون سینه می زنم هیچ وقت هیچ جای کشور گیر نمی یارم که اینقدر با من مَچ باشند ، باید عصبانی بشم ، برو آقا شما بلد نیستید ، یعنی چی آقا ؟ هیچ جای کشور آدم مستمع خودشو نمی تونه پیدا کنه . هیچ مداحی در هیچ جای کشور مستمع خودشو نمی تونه پیدا کنه ، با همدیگه کاملا مچند . روستاها و شهرستانهای کوچیک چون سینه زن ندارن با ید برن گم شن ؟ خب پس کو ؟ پس تکلیف امام حسین (ع) کو ؟ پس ما چکار کنیم ؟ آقا چند تا سینه زن داری ؟ گریه کن هستند ؟‌ خوب داد می زنن ؟‌!! هنر داشته باش ، همین ها رو راه بنداز . من مداحی دیدم که جمعیتی که اصلاً اهل حال نبودند رو حال آورد .اما خب اینجوری هم نشده ، گریه کردن ، رفتن دیگه ، ولی کارشو کرده ، زحمتشو کشیده ، یک مقداری ما متأسفانه تنبل شدیم ، نمی رن آقا ! پاشونو از شهر خودشون بیرون نمی ذارن ، آقا ما شهرستان نمی ریم . عزیز من چرا نمی ری ؟ شهرستان فلانه ، کی می گه شهرستان فلانه . بنده به عنوان یک تجربه دارم می گم ، 200 تا شهر در سال می رم هرچی شهر کوچکتر ، بچه هاش مخلصتر ، پاکتر و با صفاتر . هر چی شهر بزرگتر ، با غل و غش تر ، دوروتر ، ریاکارتر و بی وفاتر . این قاعده است و عمومیت داره . اسثنائات را کاری نداریم . کی می گه مستمع شهرستان بدرد نمی خوره ، دقیقاً همین حالتی رو که نسبت به شهدای مراکز داریم،وفقط آنها رو مطرح می کنیم . حالا به اونها کاری نداریم . دیگه چی ؟
جا انداختن فرهنگ جبهه وجهاد درهیئتها:
آقا یک زمانی ، زمان جنگ ، هیئاتی بودن در کشور که اینها خودشونو برای امام حسین (ع) می کشتن ، داد و فریاد ، نیم ساعت گریه ، زمزمه و اشک . اما هرچی امام می گفت برین جبهه نمی رفتند . در حال حاضر داریم مستمع اینطوری بار میاریم . هیئاتی بودند در شهر که در دهه محرم جبهه رفته هاشون بر می گشتن تو هیئتاشون سینه می زدن . فرهنگ امام حسین (ع) اینه ؟ باید اهل جنگ و جهاد بار بیاریم . باید تو جلساتتون یه جوری از جهاد و جنگ صحبت کنید ، بچه ها عاشق شهادت بشن . مُردن در جلسات حضرت زهرا (س) خیلی سعادت است ، اما به شرطی که شهادت نباشه . اگر شهادت بود اول شهادت ، اگه نبود حالا بعد اینجا ( در رده دوم ) . می گیم آقا مقام معظم رهبری مریضند ، یک دعایی بهشون بکنید ، آقا مریضند، می گه ما غیر از امام حسین (ع) اسم هیچ کسی رو نمی یاریم . خیلی خب ، هفته بعد می بینیم می گه در ضمن عمه حاج فلانی مریضه ، التماس دعا گفته ،‌این مشکل نیست ؟ مادر بزرگ فلان پیر غلام مریضه که حالا اگه بمیره هم زیاد فرقی نمی کنه . مادربزرگِ پیره دیگه . عمر خودشو هم کرده . رهبرش مریضه ، نه آقا ! اسم فقط ، اسم امام حسین (ع) . نه تو یه چیز دیگت . یه چیزیت می شه و گرنه صد تا عمه و خاله و فلان و فلان را داری دعا می کنی .
توجیهات :
می خواهیم جوانها راجذب کنیم.
آقا ما داریم جوونها رو جذب می کنیم . جوونها رو دارید جذب می کنید ؟ منو ببخشید چون این قضیه
می خواد تو کشور پخش بشه ، من مجبورم بگم خدا منو ذلیل کنه ، اگه بخوام مغرور بشم یه روزی ، خدا منو زمین بزنه . اگه فکر کنم اینا از منه ،بزرگترین جلسه هفتگی کشور مال ماست . الان هم دارید می بینید . یعنی هیچ جای کشور جلسات هفتگی با این عظمت نیست ، الان برادرها بیرونند ، خواهرها هم بیرونند . جذب جوون رو به من نمی خواد یاد بدی . خب من هیچی نیستم ، خاک بر سر من کنند . اما ببینید ما جوون جذب کردیم . بزرگی که می گه جذب جوون و جلساتی که من می دونم بین 40 ، 50 ، 200 ، به این بردهای تبلیغاتی وسی دی هانگاه نکنید ، من همه این جلسات رو رفتم . 40 ، 50 ، 60 ، 100 ، 200 همین حدودا . شق القمر کنه 300 نفر . کجا ؟ تو شهرهای مذهبی . اون وقت ما در شیراز که به فرموده یکی از بزرگان ، یکی از شهرهایی است که داخلش فساد زیاده ، بزرگترین جلسه هفتگی رو در کشور داریم وبا 98% ، 99% جوان . خب ، روال جلسات ما همینه که می بینید . منبر داریم و این بچه ها از اول منبر میان می شینن ، بعد هم گریه می کنیم . آخر همین نوار هم خواهید دید که آقا ما تو شور و گریه و عزاداریمون هیچ دست کمی نداریم .
می شه همه اینها رو هم با هم داشت . نمی خواد جذب جوون رو به رخ من بکشید و خیلی از مستمعینی که اینجا هستند روز به روزدارن بالاتر میان ، گرچه ریزش همه جا دارند ، ما هم داریم . لذا جذب جوون راه داره عزیز من ، مدیریت فرهنگی عبارت از این یک مسجد یا حسینیه و یک مداح و یک سخنران نیست . راه داره ، من خواهش می کنم از جاهای دیگه کشور که این صحبتها رو می شنوند ، اگر می خواید راهشو پیدا کنید ما جزوه و نوار تحت عنوان مدیریت فرهنگی داریم . ببینید چی گفتیم ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، جهانی شدن ، متافیزیک و . . . مدیریت اسلامی و مدیریت دانشگاه را با هم تلفیق کردیم ، گفتیم که راههای جذب جوون اینه . جوون داره میاد و تو همین شیراز هیچ جلسه دیگه ای که حالاهرچقدر هم که داغ باشه به هیچ وجه قابل مقایسه به این جلسه نیست و خود بچه های خودمون هم می بینند . چرا اینجوریه ؟ برای اینکه جذب جوان به این چیزها نیست قربونت برم . جذب جوون یک تخصص می خواد ، تو که می خوای کار فرهنگی کنی ، باید در حد دکترای کار فرهنگی کار بلد باشی . باید بین مقوله کار کردن و حال کردن ، تفکیک قائل بشی . می خوای حال کنی ، یا می خوای کار کنی ؟ جلسات هفتگی ما ، هفتگیه . مناسبت که لازم نیست ، آقا مستمع ما میاد می شینه ، می گه آقای انجوی ببخشید 60 ـ 70% از ما که میایم می شینیم از اینکه شما پیرهنتون رو در میاریدلخت می شید سینه می زنید ناراحتیم . می گم خیلی خب در نمی یاریم . مگه پیرهن در آوردن واجبه . ضمن اینکه من از آخرین فتوایی که از آیت الله مکارم شیرازی عرض می کنم ، فتواشون این بود که پیرهن در آوردن و لخت شدن و سینه زدن اشکال شرعی داره . به این اصلاً‌ کاری نداریم ، مقلدین آقای مکارم هم نباشند ، لخت می شیم و سینه می زنیم ، تو احیاهای شب جمعه هم در میاریم و سینه می زنیم و این تأیید رو هم از مقام معظم رهبری داریم . اشکالی ندارداونا که مقلدآقا هستند یا برخی مراجع دیگه .
حال کردن به جای کارکردن.
اما اینو خدمتتون عرض کنم که وقتی می خوایم برای عموم کار کنیم ، باید قید حال کردن رو بزنیم کارکنیم. می خوای حال کنی جلسه خصوصی هم داشته باش . ( مثل احیاهای شب جمعه ما ) ساعت یک شروع می کنیم تا سه ، مناجات ، روضه ، گریه ، سینه هم می زنیم . ما جوون رو درک می کنیم . احساسات جوان قابل تقدیره ، احساسات جوان را به پستی خواهی در مقابل معشوق من درک می کنم . احساسات جوان را به هیجان من درک می کنم . با همین جوانها هیجان داریم ، گریه هم می کنیم ، نعره هم می زنیم ، فریاد هم می زنیم ، پیرهنمون رو هم در میاریم ، لخت می کنیم ، سینه هم می زنیم ، نمی دونم هزار تا کارهای داغ هم انجام می دیم ، روضه هم می خونیم ، سبک هم می خونیم ، شور هم می گیریم ، واحد هم می زنیم ، خیال همه راحت ، بنده خودم مداحم . این آخوندی و منبر حاشیه مداحیه . من به مداحی علاقه دارم و این منبر برای اینه که مداحیم بهتر جا بیفته ؛ و عزیزانی که این نوار را می شنوند و یا الان هستند ، به جای اینکه گله کنند ، بیان یا بحث کنن یا بشینند فکر کنند ، ببینند به کجا می رسند . مخالفت ما با این فرهنگ بود نه با اشخاص . خیلی از این اشخاص نمی دونن ، سطح فرهنگیشون ، سطح سوادشون بالا نیست و دارن با این مرام کار می کنن .
توجه به فتواهای جدید.
ما این اعلام خطر را کردیم ، روش هم کار می کنیم تا به گوش همه برسه و فتواهای علما و مراجع برای ما سنده . بعضی از فتواها هست اما ببینید مراجع می ترسند در باب امام حسین (ع) فتوا بِدن . برخی از فتواهای قدیمی رو به رخ من نکشید ، من قبلاً اینا رو دیدم . فتوایی که مال مقام معظم رهبریه مربوط به چند سال پیش است . ببینید امروز چی می گن . فتواهایی که ما دیروز و پریروز از تمام مراجع گرفتیم بر چیزهایی که من گفتم صحه می گذاره .
عموم رادر نظر بگیرید.
در عموم این کارها رو نکنید ، در عموم صدای سگ در نیاورید ، در عموم نگید من سگم ، در عموم به صورتتون لطمه نزنید ، در عموم با صورت روی زمین نرید ، حواستون به دشمنهای خارجی باشه ، با فرهنگی که انسانها رو به تخدیر دچار می کنه مقابله کنید . نگذارید امام حسین (ع) همون بلایی سرش بیاد که سر امام زمان (عج) آمد . نگذار حجتیه بشود حسینیه . و مراقب باشید هر اشکی به درد نمی خورد . اشکی به درد می خوره که بعدش تو بهترین درس خون بشی ، بهترین کارمند بشی ، بهترین کسی بشی که در جامعه ات مؤثر باشی ، بهترین جهاد کن باشی ، بهترین پیرو ولایت باشی ، کسی باشی که برای جهان بتونی فکر کنی ، کسی باشی که از خودت و محوطه حال کردنت بیای بیرون کار کنی ، محوطه حال کردن و خلوتتو برای یک ساعت خاصی بگذاری . اوقاتت رو به بطالت نگذرانی . صبح تا شب نوار گوش ندی . پای سفره و تو ماشین و این ور و اون ور نوار گوش ندی ، همین طور همراش تکون و مکون نخوری و خیلی چیزهای دیگه . پای روضه که می شینی اشک داشته باشی ، گریه کنی ، اهل معرفت باشی ، شعردرست بخونی ، مداحی رو که می خوای بهش دل بدی تقواش رو چک کنی .
رعایت شأن مداحی.
بنده و سایر مداحان اهل بیت سعی کنیم ساده زندگی کنیم ، از پول پرستی بپرهیزیم ، مثل فقرا زندگی کنیم ، در سطح پایین مردم زندگی کنیم ، اگر از رقیه (س) دم می زنیم مثل رقیه (س) غذا بخوریم ، از غذاهای چرب،غذاهایی که گیر 90% مستمعینمون نمی یاد بپرهیزیم ، اهل چلوکباب و جوجه کباب و فلان و فلان از صبح تا شب نباشیم ، برای شکممون زندگی نکنیم ، درد رو احساس کنیم ، به خودمون سختی بدیم . سوار هواپیما که شدیم نگیم خسته شدم ، خجالت بکش . بنده اگه یه وقت بخوام اوقات فراغتم رو طی کنم می رم سوار هواپیما می شم که هیچ وقت نمی شم ، خسته شدم ، چکار کردی ؟ هواپیما سوار شدم اومدم ، منت هم سر مردم می ذاره ، آقا ما خسته شدیم ، عزیزم با هواپیما اومدی که ! یه مقدار عافیت طلبی رو از خودمون دور کنیم ، با رنج خو بگیریم ، دردمند باشیم ، این جملات خیلی مهمه . کلمات کلیدیه ، اون مداحی می تونه بسوزونه که خودش اهل درد باشه . اون مداح
می تونه از سختی های زینب (س) بگه ، که سختی کشیده باشه ، شکمشو بتونه کنترل کنه ، چشمشو بتونه کنترل کنه ، زبانش رو بتونه کنترل کنه و شما جوان های عزیز ، خواهر و برادرش ، “ آواز دهل شنیدن از دور خوش است ” مطلب رو گرفتید ؟ هیچ کس از ما و همکاران ما معصوم نیستند ، ملائکه نیستند ، قطبت العارفین نیستند ، اینها رو برید در منازل آیت الله بهجت و مقام معظم رهبری و آیت الله فلان و فلان پیدا کنید . خیلی از ماها اسیر هوای نفسیم ، خیلی از ماها بنده شهرتیم ، خیلی از ماها بنده ریا هستیم ، خیلی از ماها خوندنامون ، گفتنامون با عملکردامون با زندگیمون فرق می کنه ، با دو تا شنیدن و صحبت کردن از ما رویا در ذهن خودت نساز ، خوبهای ما و گلها ی ماهم خار دارند ، هیچ انسانی بدون نقص نیست و به نزدیک شدنِ به خیلی ازماها و امثال بنده ،‌شما ممکن است از دین زده بشید ، بشین استفادتو کن ،‌ برو . نمی خواد دور من بگردی ، دور هیچ کدوم از ما نمی خواد بگردی ، نمی خواد دست و پای منو ببوسی ، دست بکشی و تبرک کنی ، هیچ کدوم از ما اهل تبرّک دادن نیستیم ، خیالت راحت . این که دارم می گم از قول همه دارم می گم ،‌ بعضیاشون از بُعد تواضعشونه حرفشون، بعضیاشون واقعا قابل تبرکند . اما تو اینجوری برخورد نکن ،‌ ما رو خراب می کنی ،‌ تو که اینجوری برخورد می کنی من فکر می کنم کسی شدم ، احساس نمی کنم که آقا هیئتی که منو دعوت می کنه بنده به اون هیئت بدهکارم . چون من یک ساعت صحبت می کنم ، اون بدبخت یک ماه بدون پول دویده ، بدون هیچ چشم داشت مادی ، شهرتشو من دارم می برم ، محبوبیتش رو من می گیرم ، اون بدبخت اومده زمینه ساز شهرت و محبوبیت من در یک شهرستانی شده . من به اونها بدهکارم . اگه یه وقتی می بینم که تو زحمت افتاده به خاطر من، من باید خجالت بکشم ، نه اینکه طلبکار باشم . من باید دست اونها رو ببوسم نه اینکه توقع داشته باشم که بی احترامی به من نکنن . نمی دونن شأن مداح اهل بیت چیست ؟ اگر مداح اهل بیت شأن دارد اون مداحی شأن دارد که می داند شأن ندارد ، اونی که فکر می کنه خودش شأن داره ، هیچ شأنی نداره . عنایت کردید .
سخن آخر:
دوستتون دارم که دارم اینجوری می گم ، به همه خوننده ها هستم ، من خاک پای همشون هستم ، از همشون پایین ترم . اما نمی تونم ببینم فرهنگ آقامون داره به انحراف کشیده می شه و نمی تونم ببینم در درگاه آقامون ما نوکرها می خوایم آقایی کنیم ، سروری کنیم . مگه نمی گی در درگاه آقامون سگی ، سگ که اینقدر خودشو نمی گیره . تا حالا دیدی سگ با هواپیما بیاد و بگه خسته شدم ، ان شاءالله خدا ما را اهل فهم و فکر در درگاه اهل بیت قرار بده ، هر چقدر ارادت دارید به آقا امام حسین (ع) و دوست دارید که دستگاه امام حسین از این مباحث تهی بشه ، صلواتتون رو غرا و کوبنده بفرستید .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته




 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 111 بازدید
    بازدید دیروز: 16
    کل بازدیدها: 697325 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •