به گزارش شیعه آنلاین به نقل از آینده، متأسفانه در داخل کشور نیز کسانی که از واقعیات جهان معاصر اسلامی آگاه نبودند، تا دیرزمانی نام برخی از این رفتارها را مجاهدت و مبارزه میگذاشتند، هرچند به تازگی دریافتهاند که این اقدامات جز تروریسم جاهلانه چیز دیگری نیست.
اما واقعیت ماجرا چیست؟
باید گفت القاعده و طالبان با هر انگیزهای پدید آمدند، اکنون آلت دست یک مشت افراطی در عربستان سعودی هستند. افراطیهایی که با داشتن گنجهای بادآورده نفت در سده گذشته با کافر خواندن سایر مسلمانان زنگ خشونت را در جهان اسلام به صدا درآورده و نه تنها در تفکر و اندیشه با عقل و عقلگرایی مبارزه میکنند، در عرصه عمل نیز راه خشونت را در پیش گرفته و اسلام را بدنام میکنند.
وهابیها در طول پیدایش خود با شیعه دشمنی میورزیدند و اکنون نیز مهمترین مخالف خود را در عرصه جهان اسلام شیعه میپندارند، غافل از آن که نه تنها شیعیان، بلکه غالب طرفداران چهار مذهب حنفی، شافعی، حنبلی و حنفی با آنان مخالفند. تمامی مسلمانان ترکیه با آنان دشمن هستند و مهمتر از همه آن که تمامی مسلمانان شمال آفریقا به جز کسانی که توسط آنها خریداری شدهاند، با وهابیان دشمنی دارند.
نفوذ وهابیان در شبهقاره به خصوص در چند دهه اخیر در پاکستان و افغانستان، ریشه در فقر و فلاکتی دارد که این مناطق به آن دچارند. این فقر، هم فکری است و هم مالی. و سعودیها به با استفاده از این فقر، و به عنوان متولیان حرمین شریفین از آن هم به عنوان ابزار دیگری استفاده کرده و در پی تسلط بر خاورمیانه هستند.
اکنون با قدرت یافتن ایران در منطقه، آنان برای قدرت توهمی خود که همهاش زیر سلطه کلی آمریکاست، احساس خطر کرده، با تمام وجود برای محدود کردن ایران تلاش میکنند. استفاده از جنگ عرب و عجم، شیعه و سنی، و ایجاد اختلافات قومی در ایران و حمایت از گروه ریگی در رأس سیاستهای سعودی است. تمام تلاش آنها این است که تنها متحد آمریکا بمانند و آمریکا در منطقه از طریق آنها به اهداف خود برسد. ایران باید مراقب این سیاست باشد و راه را برای آینده باز نگاه دارد. هرچه ایران از گفتگوی با آمریکا کوتاهی کند، دست سعودیها در منطقه برای تهدید ایران و به خصوص مبارزه با شیعیان بازتر خواهد بود.
بدون شک دو حادثه انفجار در عراق که سبب شهادت بیش از هشتاد زائر ایرانی شد و بعد از آن انفجار بمب در زاهدان مستقیم یا غیر مستقیم کار وهابیون وابسته به سعودی است و بس. کار جنگ افروزانی است که قصد دارند منطقه را به آتش بکشند تا سیادت خود را حفظ کنند. آنان قصد تهدید ایران را دارند و ما نباید از این تهدیدها هراسیده و خود را گرفتار انزوا کنیم.
امروز بدون تردید برای ایران و منافع ملی ایران اسلامی و در دایره وسیعتر منافع اسلامی مسلمانان در منطقه، مبارزه برای محدود کردن دامنههای تجاوز سعودی یک وظیفه اسلامی – ملی است و یکی از راههای آن مشارکت در مبارزه با طالبان است که آلت دست سعودی بوده و نه تنها ملت پاکستان و افغانستان را در راه اهداف خشونتگرایانه خود گرفتار مشکل کردهاند که در حال پدید آوردن مشکلات دیگری برای ایرانیان هستند.
بدین ترتیب ایران باید در دو عرصه وارد مبارزه شود: نخست قطع نفوذ عربستان در ایران که منجر به توسعه عوامل اخلالگر در این کشور شده و دیگری همراهی با دولت پاکستان و افغانستان برای کاهش نفوذ طالبان. این ممکن است در کوتاه مدت خطراتی برای ما داشته باشد، اما در نهایت ما را از امنیت طولانی مدت در مرزهای شرقی برخوردار خواهد کرد. این مبارزه همزمان باید از زاویه سیاسی نیز دنبال شده و با افشای دست جنایتکار عربستان در پشت سر این ترورهای کور، به یک مبارزه سیاسی علیه این کشور در منطقه پرداخته شود.
|