یکی از مراسمهای معنوی مسلمانان است که در آن طی سه روز مردم فقط به عبادت خدا میپردازند و از هرگونه ارتباط با دنیای مادی دوری میکنند و من که برای شرکت در اعتکاف میبایست نام نویسی میکردم. |
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از شیعه
نیوز، صبح امروز یک مسیحی در مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر با حضور دکتر حسینی
قزوینی مسؤل این مرکز اسلامی، پس از ادای شهادت به اسلام و مذهب حقه جعفری
گروید.
آقای اندرو ایندریان در خانواده ای دیده
به جهان گشود که پدر وی هندی و دارای مذهب هندو و مادر وی اهل فیلیپین و
آیین مسیحی بودند. پدر و مادر اندرو در ایران با
یکدیگر آشنا می شوند بقیه ماجرا را از زبان اندرو میخوانیم:
پدرم مرا آزاد گذاشته بود تا آزادانه در
باره دین و مذهبی که میخواهم در آینده انتخاب کنم تصمیم بگیرم. چون مادرم
بر من نفوذ بیشتری داشت دین مسیحیت را انتخاب کردم. بعد از فوت پدرم
مشکلات زیادی به ما روی آورد ومن برای حل مشکلاتمان و به دست آوردن آرامش
از دست رفته خود یک بار به معبد سیکها و یک بار به کلیسا می رفتم و ادعیه
مربوط به آنها را میخواندم ولی احساس میکردم کسی به حرفهای من گوش
نمیدهد. یک دوست هم مدرسهای داشتم که مسلمان بود پس از اینکه اوضاع و
احوال مرا دید به من پیشنهاد داد تا به مشهد و زیارت امام رضا برویم، من
نیز پیشنهاد او را پذیرفتم و با هم عازم شهر مشهد شدیم.
وی افزود: وقتی که رسیدیم به حرم امام
رضا (ع) رفتیم، من که فکر میکردم ورود یک مسیحی به این حرم گناه دارد از
رفتن به داخل حرم امتناع کردم ولی او مرا تشویق کرد و گفت: که او را همراهی
کنم. وقتی وارد حرم شدم ناگهان حالت عجیبی به من دست داد و حس کردم که
تمام بدنم سفت شده و قادر به حرکت نیستم، حتی عینکم از چشمم افتاد و شکست.
وقتی بهوش امدم احساس آرامش و حالت وصف ناشدنی به من دست داد که تا آن موقع
همچنین حسی را تجریه نکرده بودم. وقتی مطلب را با دوستم مطرح کردم به من
گفت وضو بگیر و مثل من دو رکعت نماز بخوان و من که هنوز در آن حال و هوای
معنوی خودم بودم به صورت تقلیدی دو رکعت نماز خواندم.
وی در ادامه افزود: چهار روز در مشهد
توقف کردیم، خیلی خوش گذشت و هر بار که به حرم امام رضا(ع) میرفتم احساس
آرامش و نورانیت خاصی میکردم. هرگاه که نماز میخواندم، حسی فرزندی را
داشتم که با پدر خود صحبت میکند. تازه فهمیدم که دارم با خدا صحبت میکنم،
تمامی مشکلات و گرفتاری هایم را فراموش کرده بودم و بهترین اوقات زندگی
خودم را در آنجا سپری میکردم. بعد از مراجعت از مشهد بدون اینکه از خدا
برای رفع مشکلاتم حاجتی خواسته باشم ولی آنها یک به یک و خود به خود حل
میشدند همین امر باعث شد تا درباره دین اسلام تحقیق کنم. در تهران، محله
نارمک، با آقای خیرآبادی صحبت می کردم و ایشان سؤالات مرا پاسخ می داد از
نظر من صحبت کردن با ایشان خیلی آرامش بخش بود. بعد از مدتی دوباره دلم
برای حرم امام رضا(ع) تنگ شد و تصمیم گرفتم که ایندفعه تنها بروم، صبح ها
میخوابیدم و شب ها به حرم مشرف می شدم و در آنجا از روحانیون که بودند
سؤالاتم را میپرسیدم. یک روز یکی از دوستانم که علاقه مرا به اماکن مذهبی و
مراسمهای مسلمانان دیده بود به من گفت که بیا با هم به اعتکاف برویم، به
او گفتم که اعتکاف چیست؟ گفت: یکی از مراسمهای معنوی مسلمانان است که در
آن طی سه روز مردم فقط به عبادت خدا میپردازند و از هرگونه ارتباط با
دنیای مادی دوری میکنند و من که برای شرکت در اعتکاف میبایست نام نویسی
میکردم اسم خودم را با نام مستعار علی در آنجا ثبت کردم. در آن سه روز
احساس راحتی و نشاط خاصی در خودم دیدم که باعث شد تصمیم بگیرم که برای
همیشه از کلیسا خداحافظی کنم و فهمیدم آنچه را که تا کنون دنبال آن میگشتم
را پیدا کردهام. از آنجا به بعد برای خودم نام مقدس و مبارک علی را
برگزیدم و از آنجا که علاقه شدیدی نسبت به امام رضا (ع) دارم دوستانم مرا
علیرضا می نامند.
در این جلسه که در مرکز تحقیقاتی حضرت
ولیعصر برگزار گردید دکتر حسینی قزوینی به نمایندگی حضرت آیت الله شیخ
ناصر مکارم شیرازی در سخنانی گرویدن اقای علی ایندریان به دین اسلام و مذهب
حقه تشیه و عنایتی که توسط امام هشتم را به وی تبریک گفتند و از ایشان
خواستند تا در میان اقوام و آشنایان خود به عنوان نماینده امام رضا (ع) از
این دین مقدس تبلیغ کرده و چهره یک مسلمان واقعی را در میان آنها به نمایش
بگذارد. همچنین در پایان این مجلس با میمنت، دکتر قزوینی به همراه این
برادر تازه مسلمان و گروه همراه، به دیدار حضرت آیت الله مکارم شیرازی
رفتند و این مرجع تقلید طی رهنمودهایی به ایشان برای همه افراد حاضر دعای
خیر و درخواست سلامتی از خدای متعال نمودند.
|