سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مکتب عشق(4) (سه شنبه 87/2/10 ساعت 3:14 عصر)
گفتیم عشق بر سه نوع هست (مجازی.حقیقی و کاذب.)و گفتیم قرآن کریم برای عشقهای مختلف چهار نوع عشق رار معرفی می کند:

1
.محبوب حقیقی خدا

2.محبوب معشوق

3.انداد(ضد اضداد)یا عشق سرابی


بعد گفتیم انداد چهار مدل است

نوع اول: حب نفس

که به طور کامل توضیح داده شد
.

و ادامه ی بحث:

نوع دوم از انداد

ب.مال دنیا

سوره فجر آیه ی 20:و تحبون مالا حبا جما

کسانی که سخت فریفته ی مال دنیا هستند
.

در اینجا مال دنیا فقط پول نیست عمر هم هست.دنیا آنقدر قابلیت دارد که برای افراد معمولی و چشمهای دنیا بین جزو انداد شود برای خدا.یعنی مشابه خدا انسان با دنیا برخورد می کند.منتها فرقی دارد.فرقش هم اینست که به لحاظ اینکه عشق به دنیا در فطرت من و تو نیست و این عشق اکتسابیه آرام آرام مهر خودش رو در دل جا میندازه.بعد مهر رو تبدیل به عشق می کند و این عشق سبب می شود که چشمش کور شود و گوشهایش کر شود و حقایق عالم خلقت را درک نکند و به جایی برسد که براحتی خدا را به جای دنیا بفروشد.

آقا امیرالمونین در کتاب شریف غررالحکم و دررالکلم
حدیث 2514:

کسی که دنیا در نظرش عظیم و موقعیت دنیا در قلبش کبیر باشد آن را به جای خدا برمی گزیند و در مرحله ی بعد ندیم و عبد دنیا می شود.یعنی دنیا معشوق خودش رو به سمت ندیم بودن می برد.ندیم یعنی همدم و مونس.بعد که جلوتر رفت تبدیل می شود به عبد دنیا.دنیا از اون معشوق های کاذبی است که انسان را تا عبد خودش نکند رها نمی کند.خصوصیت دنیا اینه
!

دنیایی که ما میگیم منظور فقط اسکناس و چک پول نیست.دنیا مظاهری دارد که انسان را از همه چیز غافل می کند.حتی آنقدر حب دنیا و حب مال قویست که انسان را از سایر شهوات و عشقهای مجازی دور می کند.یعنی طرف آنقدر درگیر کاسبیش می شود به شهوترانی هم نمی رسد و تازه خیلی هم ادعا دارد که ما اینقدر سرمون به کارمون مشغوله که از این مسخره بازیها و سوسول بازیها خوشمون نمیاد.تو یک دام دیگه افتاده خیلی هولناکتر.یا اینکه می بینی طرف آنقدر درگیرمقام و مقام پرستیه که به خیلی از شهوات نمی رسد به طوری که نرسیدنش رو برای خودش فضل می دونه.میگه این جنگولک بازیها و ...کار ما نیست ما از 6 صبح تا 11 شب سرکاریم,جنازمون به خونه برمی گرده.بعد روایت هم کنارش می گذاره که پیامبر فرمود کار فلان فلان فلان.بعد فکر می کنه که این کاری که داره اون رو در حب دنیا غرق می کند فضیلت است!!

فقط و فقط کاری فضیلت است که برای خدا باشد.
وقتی این کار برای خدا نیست داری عمرت رو هدر میدی.دین به ما اجازه نداده که تمام زندگیمون رو برای کار بگذاریم.بعد از اینطرف سمت چیزهای دیگه ای میره می بینی گناهانی رو مرتکب میشه که اون شهوترانه هیچوقت مرتکب نمیشه نهایت چهار تا شهوترانی می کنه.اما این شخص با زبانش, با علمش, با مقامش خیانتهایی رو مرتکب می شود که بایستی یک قرن شهوترانها همه جمع بشوند و بتوانند خیانتها را مرتکب شوند.شیطان اینه.

وقتی قرآن کریم داره توصیه می کنه که:

ویل لکل همزةلمزة الذی جمع مالا و عددة:وای بر کسانی که مالی رو جمع می کنند و می شمارند.این مال یعنی حب نفس.

خدا وقتی میگه وای حتما یه چیز مهمیه.خدا که به همین راحتی وای نمیگه.معلومه که خدا از این کار خیلی بدش میاد.اینجا دنیا میشه خدای این شخص

در سوره ی قیامت آیه ی 20:کلا بل تحبون عاجلة

مقدمه:مسیر رفتن به سمت دنیا اولین چیزی که لازم دارد چشم دنیاخواه است.یعنی کسی که سعی می کند به تمام خواسته هاش در دنیا برسد.اصلا قسطی را نمی پذیرد دنبال نقد می گردد.به طوری که وقتی دنیا را پشت سر می گذارد احساس می کند که دنیا را پشت سر می گذارد.کسی که پایان دنیا برایش پایان لذت بردن است.این چشم به این آیه ربط پیدا می کند.

برخی از شما مردم که فکر می کنید اسیر دنیا نیستید و دنیا را انداد حساب نمی کنید و می گویید ما الحمدالله عاشق خدا و امام حسین و اهل بیت هستیم بعضی از شما کسانی هستید که وقتی در دنیا کاری انجام می دهید خیلی زود نتیجه ی اون کار را می خواهید چه کار مادی و چه معنوی.تا باهاشون صحبت می کنی که آقا این کارِ معنوی که تو انجام دادی رفت برای آسمان.اونجا جای خوبیه میگه نه الان می خواهم.یک دهه ی محرم میایم انتظار داریم که بعد از دهه دویست سیصد تا ملائکه دوروبرش بیان که گناه نکند.

بعضیها در دنیا یک سال سختی می کشند بعضی ده سال و بعضی وقتها هم خداوند سختی را به زندگیمان سنجاق کرده که تا زنده ای سختی داری.اینایی که عجله دارند کسانی هستند که به محض رسیدن به سختیهای مادی و در مومنین به محض رسیدن به سختیهای معنوی کم می آورند.احساس کمبود و شکست و خستگی می کند.نق می زنه و غر می زنه و احساس بریدن می کند.خیلی خیلی آدم خوبی باشد دلش می گیره و افسرده میشه

در حالی که بزرگان ما صبور هستند.با خودشون میگن هر قسمت از مادیات و معنویات که خداوند برای من روزی کرده باشد سر جاش بهم می رسه و نیازی به عجله کردن نیست و سوره قیامت در این آیه به ما هشدار می دهد.میگه کسانی که حتی عجله ی معنوی دارند و یک توجیه هم کنارش می گذارند که مگه بده که من می خواهم خیلی زود به خدا برسم؟بله خیلی بده چون به دنیا رسیدنش هم به این راحتی نیست و تو می خواهی به خدا برسی و با این کارت داری به خدا توهین می کنی.آدمی که توقع دارد به خدا برسد آنقدر خدا را کوچک دیده که توقع دارد زود به خدا برسد,مگه بده؟؟بله که بده.در مناجات شبانه اش افتخار می کند میگه خدایا مگر من از تو چی خواستم مگر از تو خونه و ماشین و مادیات خواستم؟خدایا من از تو خودت رو می خواهم.خدا میگه اگر من رو می خواهی پنجاه سال باید بشینی.

یه وقت یه نفر گفت:آقا من می خواهم چله ای بگیرم که به خدا برسم.چه چله ای بگیرم؟گفتم چهل سال گناه نکن.مگه به خدا رسیدن کمه؟آقا از فردا می خواهیم چله بگیریم قرآن بخونیم چهل سال چله بگیر که من بعد روزی یک صفحه قرآن بخونی که ایشالله بعد از چهل سال چیزی بهت بدن.بعد میگه ای آقا کی میره اینهمه راه رو!!؟؟اگه مُردیم چی؟؟روایت داریم که اگر مُردی ادامه اش رو در برزخ داری.هر مسیری رو که شما شروع کرده باشید در برزخ به شما قوت و فرصت داده می شود.مراحل تکامل ما در برزخ ادامه پیدا می کند

آدم برای به خدا رسیدن باید سرمایه بده.چیز کمی که نیست خدااااااااست.

بنابراین در قسمت دوم از انداد قرآن کریم کسانی را معرفی می کند که دنیا را به جای خدا می گیرند و یک مدل از کسانی که دنیا را به جای خدا می گیرند کسانی هستند که در رسیدن به مادیات و معنویات عجله می کنند. برای رسیدن به کمترین چیزهای مادی برای خودش یک برنامه ی هجده نوزده ساله می چینه تا دکتراش رو بگیره در حالی که دکترا گرفتن در مقابل خدا گرفتن اصلا قابل قیاس نیست.هجده سال برنامه ریزی برای دکترا گرفتن اما برای به خدا رسیدن دو ساله و شش ماهه خسته میشه.در حالی که قرآن می فرماید عجله نباید بکنید.

نوع سوم از انداد:

ج.میل و شهوت جنسی:

قرآن کریم می فرماید :این میل آنقدر بها دارد که اگر شما به این میل بها بدهید به اندازه ی تمام دنیا شما را گرفتار می کند
یعنی یک آدمی که خلیفة الله و جانشین خداست و قرار است که بر روی زمین کارهای الهی کند.آدمی که به فکرش,به جسمش,به لبخندش میلیونها نفر بر روی کره ی زمین محتاجند.آدمی که می تواند دردهایی را دوا کند,آدمی که می تواند دست یک نفر را بگیرد و از بی خدایی و فساد او را نجات بدهد و بیرون بیاورد مانند کسی که گویی تمام مردم را زنده کرده برایش ثواب منظور می شود
انسانی که با چرخاندن زبانش و خارج کردن چند حرف از بین لبانش می تواند برای خودش درجاتی کسب کند چنان شهوت درگیرش می کند که نمی فهمد کی صبح شد و کی شب؟؟و دائم هم تشته است.مثل کسی که استسقا گرفته و دائم آب می خورد و تشنگیش برطرف نمی شود به دنبال خودش می کشونه.قرآن کریم یک گزینه برای این شخص کنار گذاشته گفته آقا مراقب باش.اگر به سمتش بری دیگه حد یقفی ندارد و همینطور باید بچرخی و هیچوقت هم سیراب نمیشی.
سی سالت بشه چهل سالت بشه پنجاه سالت بشه این شهوت دست از سرت برنمی داره.بعضیها میگن نه بابا فلانی سنی ازش گذشته در حالی که شهوتران شهوترانه.پایان برای خودش در نظر نگرفته.لذا نود سالش هم که باشه ,تا لحظه ی مرگ شهوت رو با خودش می کشونه.بعد میگه هدف از این قضیه ارضاء است.در حالی که این ارضاء موقتیه باز دوباره شروع میشه اصلا ول نمی کنه.نوع دیگری از شهوات که قرآن معرفی می کند شهوت بالا رفتن از قله های دنیاست که اینهم سیری ندارد.یعنی هرچقدر شما به قله های دنیا نگاه کنی بالاتر رو می طلبه.این قله می تواند موبایلت باشد,می تواند خانه ی تو باشد,می تواند ماشین یا مقام تو باشد.

فقط در یکجا دین شهوت را تایید کرده.شهوت به معنای حرص به دنبال علم.از شهوتت استفاده کن حرص بزن برای علم

حضرت علامه حسن زاده ی عاملی در خاطراتشون می گویند: 3 نیمه شب از خواب بلند شدم چراغ رو روشن کردم تا قرصم رو بخورم بعد چشمم افتاد به کتابخونم.با اینکه دو ساعت خوابیده بودم باز وضویی گرفتم و نشستم سر کتابهام.گفتم عمر کمه من باید همه ی اینها رو بخونم.
تو کتابهای دبیرستانی خوندین که ابوریحان بیرونی در آخرین ثانیه های عمرش یه حکم فقهی رو سوال کرد.لذا دنبال علم رفتن علم میاره که البته این یکی مثبته و در فطرتت هم هست.هر چقدر دل رو رها کنی کمتر به درون و فطرتت فشار میاره.علم هم اینطوریه که اگر رهاش کردی بی انگیزه و بی میل می شود.علم شهوت بسیار خوبی است و باید دنبالش رفت.

سوره ی آل عمران آیه ی 14:

زین لناس حب الشهوات من النساء والبنین والقناطیر المقنطرة من الذهب والفضة والخیل المسومة والانعام والحرث ذلک متاع الحیوة الدنیا والله عنده حسن الماب


مردم را آرایش حب شهوانی,میل به زنها و فرزندان و همیانهایی از طلا و نقره و اسبان نشان دار نیکو و چهارپایان و مزارع در نظر زیبا و دلفریب است.لیکن اینها متاع زندگانی فانی و دنیوی است و نزد خدا است منزل بازگشت ابدی!


اینجا اول میگه شهوات جنسی و بعد دوستان و بچه ها و عشقهایی که ما را به سمت جهنم می برد.تا جایی که با بچه و دوست و فرزند در مسیر خدا مهرورزی و عشق ورزی می کند مانعی ندارد اما به محض اینکه دیدی دارند مسیرت رو از سمت خدا کج می کنند بلافاصله باید قطع کنی دستور قرآن کریم است.چه افرادی بودند که ثروتها اندوختند و با عشق به فرزندان دادند و رفتند اما فرزندان پشت سرشون رو هم نگاه نکردند!!!

یک وقتی از بزرگان همین شیراز می فرمود:بنده خدایی از اصحاب مسجددر بستر احتضار بود گفتند آقا ایشون در بستر احتضار هستند و ظاهرا یک سری مشکلات مالی داره شما بیایین حساب کنید.ایشون که یک پیرمرد نورانی و بافضلی هم هستند می گفت رفتیم و اون شخص در بستر گفت به نظرم بیست و هفت هشت سال خمس ندادم و شروع به حساب و کتاب کردند و حدود پنج میلیارد تومن خمسش شد.بعد گفتم آقا شد پنج میلیارد تومن که شما باید بعنوان خمس پرداخت کنید.گفت:آقا جون خیلی زیاده حالا نمیشه یک فکری به حال ما کنید؟؟مثلا قسطیش کنید.بهش گفتم خب پنج تا یک میلیارد خوبه؟؟گفت نه پنجاه هزار تومنی نمیشه قسطیش کنید؟؟؟گفتم عزیزم الان شما در بستر احتضارید و حالتون خوب نیست پنجاه هزار تومن چهل سال طول می کشه.گفت خب پس بگذارید من فکرام رو بکنم خدمتتون عرض می کنم.این وسط بچه ها هم اخماشون تو هم بود که نکنه بابام این پول رو بده.می گفت همینطور که داشتم از منزلشون می رفتم به دم در نرسیده بودم دیدم صدای گریه بلند شد برگشتم دیدم از دنیا رفته است.به بچه هاش گفتم باباتون داره میره جهنم پنج میلیاردی که باباتون خمس نداده شما حالا بدین.گفتند بابامون می خواست خودش بده.ما هیچی به شما نمیدیم.

ببینید برای کی این اموال رو جمع کردی؟وقتی میگه دنیا تو رو عبد خودش می کنه یعنی اینکه تو نمی تونی به دنیا دستور بدی اون هست که به تو دستور میده.چقدر از بچه ها هستند که پدرو مادرها رو جهنمی کردند,چقدر از دوستها هستند که دوستانشون رو جهنمی کردند.چقدر از معشوقها هستند که عاشقانشون رو جهنمی کردند.قرآن کریم می فرماید:عشقت را به سمتی ببر که به جهنم نروی.چشم به هم بزنی می بینی که دست و پات کار نمی کنه.مدام روی هم جمع میشه یکدفعه می بینی نه تنها جبران نمی توانی بکنی حتی نمی توانی دل بکنی

یکی از علمای مشهور مشهد که از بزرگان هستند و نمایندگی هفت هشت تا از مراجع تقلید رو دارند و از انسانهای بسیار بزرگواری است.ایشون تعریف می کرد که بعد از نماز یک پیرمردی اومد پیش من گفت حاج آقا تشریف بیارید منزل ما و خمس مارو حساب کنید منتها با این دستورالعملی که خدمتتون میگم.ببینید عبد دنیا به کجا می رسه.گفت دستور اینه که شما تشریف بیارید منزل ما و دو تا از اون هیکل دارها و میوندارها رو هم بیارید بعد وقتی خونه ی من اومدید من عبا می کنم از اینکه به شما خمس بدم.شما من رو ببندید و بزنید تا اعتراف کنم.بعد که اعتراف کردم میگم پول الان ندارم اونقدر منو بزنید تا بهتون بگم پولهای نقد الان کجاست,بعد پولهای نقد رو که برداشتید من رو همینطور بسته بگذارید و برید کلید خونه رو بدین به بچه ها تا بیان و من رو نجات بدهند.گفتم:این مسخره بازیا چیه؟؟گفت نه جاج آقا جون مادرت این کار رو بکن.بعد ما فکر می کردیم شوخی می کنه ولی به خاطر اینکه دلش نشکنه ما دو تا از این هیکل دارها رو برداشتیم بردیم.سلامی عرض کردیم و گفتیم پیرامون فرمایشی که راجع به خمس کردی خدمت رسیدم.پیرمرد گفت:کدوم خمس؟؟گفتم شما ماشالله اینهمه اموال دارید.گفت:کدوم اموال حاج آقا همش قسطیه به خدا من کلی هم به مردم بدهکارم و شروع کرد به قسم خوردن که اگر من یه قرون بتونم پول بدم.دیدم نه مثل اینکه شوخی نمی کرده.به اون دو تا گفتم ببندینش.آقا چکار می کنید شروع کرد به دادو بیداد کردن گفتم دهنش رو هم ببندید.بعد شروع کردیم به زدن.می زدیم اونم اعتراف می کرد می زدیم هی می نوشت .بعد دهنش رو که باز کردیم گفتیم شده سیصد میلیون.باز شروع کرد به دادو بیداد کردن که آقا ندارم.گفتم باز بزنیدش.اونقدر زدیم تا جای پولهارو لو داد.بعد هم پولهارو برداشتیم و از خونه بیرون اومدیم و کلید رو دادیم به بچه هاش تا نجاتش بدن.بعد دیدیم فردا شب اومد مسجد و گفت حاج آقا دست درد نکنه الهی من فدات بشم.ماه دیگه هم همین کارو بکن!!!
یه همچین آدمی یه فضایی می گیردش یه حال خوبی بهش دست میده و متاثر میشه ولی به محض اینکه به سمت معشوقش برمی گرده اون معشوق مادی می پیچوندش.خیلی سخته که اگر کسی دل به دنیا بدهد بعد بخواهد دل از این دنیا بکَند

اغلب ما اینجوری میگیم که خدایا مال و اموال بده که بدیم در راه خدا و برای امام حسین و اهل بیت خرج کنیم اما نمی دونه که این مال و اموال که میاد با خودش عشق میاره
.
به قول امام سجاد(ع)تو اول زمینه ی عشق ناپذیری از انداد رو در وجودت تقویت کن,عشق حقیقی و واقعی رو در دلت حاکم کن بعد به سمتش برو

آقا خانم تشریف می بره برای کار فرهنگی,میره با چهار تا نااهل رفیق میشه از راه به در میشه.چون این نمی تواند با انداد مقابله کند.اگر کسی خواست برود به سمت دنیا و شهوات حتی برای مقابله باید اول عاشق باشد.علم با شهوت می سوزد,مال با شهوت می سوزد,مقام با شهوت می سوزد

امام کاظم می فرماید:
بپرهیزید از شهوات که چون شهوانت به جوشش درآید حکمتها می سوزد.


عقلش هم می سوزد.فقط عشق است که نمی سوزد.عشق آنقدر داغ است که شهوات را ذوب می کند.تو عاشق بشو تو چمران بشو برو آمریکا.آمار بگیرید که چند درصد از این بچه هایی که از کشور به خارج رفتند علم بیاموزند تا بیایند و به سنگرهای داخلی کمک کنند چند درصدشون برگشتند!؟تویی که عشق نداری کجا پا میشی میری؟تو اول عاشق باش بعد بسم الله.ببینیدچند درصد از بچه هایی که نماز و سنگر و عبادت را ترک کردند برای اینکه درس بخوانند.بنابراین برای درس خوندن هم باید اول عاشق باشی.کتاب رو که باز می کنی چشم امام زمان رو ببین که داره نگاهت می کنه.هر یک خطی که می خونی عشق کن چون امام زمان داره نگات می کنه.برای امام زمان درس بخون,برای امام زمان زندگی کن , برای امام زمان بخور,برای امام زمان بخواب,برای امام زمان ازدواج کن با عمل.اون موقع دیگه پدرها و مادرها خیالشان راحت باشد.اگر فرزندانتان را عاشق بار آوردید رهایشان کنید تا بروند.چون هیچ کس نمی تواند آنها را منحرف کند.عاشق آخر منحرف شدنش طبق آیات قرآن کریم لغریدنه.پاش سُر می خوره می یفته تو بدیها دوباره سریع میاد بالا خودش رو می گیره و حرکت می کند

آخرین درجه ی انحراف عاشق لمه است.یعنی لغزش دارد.

بعضی از عاشقایی که درجه ی عشقشون پایینتره دو ماه طول می کشه بعضیها یک هفته و بعضیها هم به محض لغزیدن پنج دقیقه بعدش میان سر جای قبلیشون.خیالتون راحت باشه هر جای عالم که خواستید می تونید عاشق رو بفرستید.بنابراین عشق داشتن خیلی مهمه

بعد قرآن کریم می فرماید:پر کردن حسابها از پلهایی که هیچ سودی برای او ندارد.اصلا عاشق ماشین میشه.کلا یارو بریده.دنیاست دیگه.بعد میگه انعام(چهارپایان,همین نعمتهای حیوانی),بعد زمینها.

میگه رسیدیم خدمت سلمان داشت فوت می کرد.سلمان چهار صدو سی چهل سال عمر کرد.همینطور که سلمان داشت فوت می کرد و در حال احتضار بود دیدیم که داره گریه می کنه و اشک می ریزه و زیر لب این جملات رو میگه که:
خدایا در حالی به سمت تو می آیم که مال دنیا بر گردنم سنگینی می کند و نمی توانم جواب این اموال را بدهم.

بعد که نگاه کردیم ببینیم این اموال چیه دیدیم یه کاسه ی گلیه یه سبده,یه دونه ملافه است که برای زیر روش استفاده می کرد با یه دونه منتقل برای آتیش درست کردن با دو سه تا استکان و لیوان.اموالی که آقا سلمان بعد از چهارصد سال جمع کرده بود ایناست.گفتند برای اینها داری گریه می کنی؟؟؟

این حرفها مال سیصد سال پیش نیست.برادر و خواهر که تازه می خوای زندگیت رو شروع کنی یک قدری مال داشته باش که لازمته.تا بخوای یک کمی بری طرف دنیا بیچارت می کنه.

اگر می خواهی عاشق خدا بشی باید مظاهر دنیا که برای ملت لذت بخشه برای تو عادی باشه.جلسه ی اول هم گفتم.اونجایی که تو احساس سیری نمی کنی,آنجایی که تو قرار و آرام می گیری نزد خداست.تو با خداست که آرام می گیری

و آخرین نوع از انداد

نوع چهارم:اهل کفر و شرک

آیه ی 22 سوره مجادله:

لاتجد قوما یومنون بالله والیوم الاخر یوادون من حادالله ورسوله و لو کانوا اباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشیرتهم

یکی دیگه از انداد یعنی مشابه گیریهای غلط که در قرآن معرفی می شوند مشرکین و کفار هستند.این آیه اینطور ترجمه می شود:

هیچ قومی را که ایمان به خدا و معاد دارند را پیدا نمی کنی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند.هر چند پدران یا فرزندان یا برادران و خویشاوندانشان باشند.

وقتی می گوییم دشمن خدا و رسول در واقع چند رده برای دشمنی داریم:

اولین رده

اولین رده:دشمن ناصبی معاند:

دشمنی که بر علیه خداوند توهین می کند و شمشیر می کشد و می جنگد.مصادیقش رو در دشمنان خارجی داریم.در امریکا و جهان غرب به طور اعم.مصادیق داخلی هم داریم.کسانی که ناصبی هستند و به مقدسات توهین می کنند.فحش می دهند و می جنگند.اسمش هم مسلمان و شیعه است اما سعی می کند که مقدسات شیعه را از رونق بیندازد.سعی می کند که حساسیتهای تو را نسبت به مقدسات کمرنگ کند.قرآن کریم اینها را هم جزو دشمنان معاند می داند.میگه اگر می خواهی با اینها مراوده داشته باشی این مراوده فقط و فقط به دو جهت است:

الف.کشف دسیسه ها و نقشه های آنان مراوده ی امنیتی و اطلاعاتی

ب.خنثی کردن دسیسه ها و مکر و نقشه هاشون یعنی مراوده ای که شما بری تاثیر بگذاری در جهت برطرف کردن اثرات منفی این شخص


هرگونه مراوده ی قلبی بین تو و دشمنان دین باعث کم شدن ارتباط قلبی تو بین خدا و خودت می شود.یعنی بچه شیعه ی مسلمان در دلش بغض شرک دارد.یعنی وقتی به یک سمتی می رود و لبخند می زند لبخندش لبخند مکرو ومکروالله است.داره مکر می کند.چون در برخورد با دشمنان مکار است.متاسفانه ما خیلی جاها داریم که آقایون فکر می کنند صداقت اصله.در حالی که صداقت در برابر دشمنان نه تنها اصل نیست بلکه حرام است.خداوند تبارک و تعالی می فرماید :شیعه در برخورد با بی صداقتی باید مکر کند.موردی ندارد لبخند بزند اما شیعه در ورای این لبخند باید بغض هم داشته باشد

شما رییس جمهور آمریکا و رییس جمهور روسیه رو دیدید که بارها در کنار همدیگر در یک سمینار خبری می خواهند صحبت کنند دست هم رو می گیرند و لبخند می زنند و...با خودم میگم که اینها خیلی مکارند.اینقدر مکر در مقابل دشمنان.همین رییس جمهور روسیه باور کنید از ما به آمریکا دشمن تر است اما چنان لبخند می زنه و بغل می گیره بعد هم می شینه حرفش رو می زنه و کوتاه هم نمیاد!!
بچه شیعه تو رو دربایستی گیر نمی کنه.بعضیها میگن فرهنگ شیراز و تهران اینطوریه .در حالی که فرهنگ مردم ما ایران اینطوریه.مخصوصا در حق خدا ما نباید رودربایستی داشته باشیم.نشستی تو تاکسی اولی میاد به فلان جا فحش میده این تایید می کنه.دومی میاد تعریف می کنه این باز تایید می کنه.سومی میاد یکی به نعل می زنه یکی به میخ می زنه باز این تایید می کنه.چهارمی میاد.....باز تایید می کنه.دقیقا مثل قضیه ی ملانصرالدینه,به ملا نصرالدین هر چی می گفتند می گفت شما درست می فرمایید.یکی اومد بهش گفت مرد حسابی چه وضعیه؟اینوریه میاد میگی درست می فرمایی اونوریه میاد میگی درست می فرمایی.گفت شما هم درست می فرمایید

بابا غیرت داشته باشید.حق ندارید به خاطر رودربایستی و شرم و حیا کوتاه بیای.اولیاء خدا رو باید دوست داشته باشی باید بلند بشی,بعد که رفتیم تو حوزه ی مظلومیت تبدیل شدیم به حوزه ی منظلمیت در حالی که ما در اسلام منظلم نداریم.منظلم یعنی ظلم پذیر.در حالی که شیعه همیشه مظلومه,حرف حق همیشه مظلومه,خوبان همیشه مظلومند.اما منظلم نیستند.اباعبدالله مظلوم بود نه منظلم.

شیعه نباید تارف داشته باشد.در برابر رودربایستی ها بچه شیعه ی ما نباید رودربایستی کند.قرآن کریم می فرماید این از مصادیق ظلم پذیری و از مصادیق انداد و از مصادیق شرک است.

تو حق نداری به خاطر اینکه حالا دوستت یا فامیلت ناراحت نشود خدا را ناراحت کنی.خیلی از همین دو ستها و قوم و خویشها سر پنج هزار تومن دشمن خونی همدیگه میشن.اینجا رودربایستی نمی کنه چون حرف پول در میونه ولی به خدا که می رسه پای رودربایستی رو وسط می کشه.اصلا فکر نمی کنه که خدا اینجا تحت توهین واقع شده.چقدر کفار و مشرکین در حمایت از خودشون جدی هستند.

آقا امیرالمومنین در نهج البلاغه می فرمایند:آنقدری که اصحاب معاویه بر باطنشان غیرت دارند شما شیعیان علی بر حقتان غیرت ندارید

جملات علی(ع)در طول تاریخ جاری است.امروز هم همینطور ی است.آنقدر که صهیونیستها و جهان غرب بر باطنشان غیرت دارند بچه شیعه ی ما بر حق خودش غیرت ندارد.آنقدر که آنها در پی استثمار و استعمار ما هستند ما در پی سرویس دادن به آنها هستیم.بچه شیعه ی ما افتخار می کند که من پذیرش از دانشگاه فلان دارم.بابا ول کن مکر کن برو درس بخون.در موضع خودت نباید به هیچ عنوان رودربایستی داشته باشی.اباعبدالله برای ارزشهای دینی تمام ناموسش رو راه انداخت آورد کربلا.صد هزار تا سوال می کنند که چرا آقا اباعبدالله قافله ی زینب رو دنبال خودش راه انداخت در حالی که می دونست این بساطه!چون می خواست به تو بگوید که ما رودربایستی نداریم.برای دین خدا ناموسم رو هم خرج می کنم.دختر بچه ام رو هم میارم.آیا فکر می کنید که آقا امام حسین از وقایع شام خبر نداشت؟؟مگه اعتقاد به امامت نداریم!

مقدس بودن و آبرو و محبت همه دست خداست.هیچ کس نمی تواند به اینها لطمه برساند

اگر تیغ عالم بجنبد ز جای

نبرد رگی تا نخواهد خدای


شیعه ی ما داره غیرت خودش رو از دست میده.تو نسبت به کفار حق رفاقت نداری.اگر سر سوزن محبت مشرکین در دلت باشد به میزان بسیار بیشتر خداوند تبارک و تعالی عشق خودش رو از دلت خارج می کند.حالا فکر کن ببین می ارزه؟؟؟برای چند سال و چند ماه چرب تر خوردن؟برای چند سال در جای نرمتر خوابیدن؟برای چند متر اتاق بزرگتر؟!!!<**ادامه مطلب...**>

مولوی:

عاشق و معشوق را در رستخیز دو به دو بندند و پیش آرند تیز


تو رو با همون چیزی که دوست داری در روز قیامت می بندند و با هم میارن تو میزان.حالا هر چی بگی که بابا ما فقط اینرو دوسش داشتیم.دوسش داشتی باید با هم باشید,اعمالشون رو با هم حساب می کنیم.گناهانشون رو نصف کنید.محبت یک تیغ دو دره.درسته که انسانهایی که اهل محبت هستند از عشق به خدا کلی برد می کنند اما اینطرف داستان رو هم ببین




 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 85 بازدید
    بازدید دیروز: 16
    کل بازدیدها: 697299 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •