سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امام سجاد و پناه خدا قسمت اول (چهارشنبه 87/2/11 ساعت 12:57 صبح)

این بحث به این دلیل مطرح میشود که ان شاء الله بتوانیم تا شب قدر حجابهای خود را برطرف کرده و صدای خود را به خدا برسانیم. استعاذه یا طلب پناه از خدا یعنی اگر ما بخواهیم آدم شویم، خود خدا باید به ما کمک کند، چون ما قدرت مقابله نداریم، إِنَّ النَّفْس لأَمَّارَةُ بِالسوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبى(یوسف: 53).

در این دعا امام سجاد – علیه السلام – از خدا میخواهد که چهل رذیله، گناه، صفت، و حجاب را از وجود مبارکش دور سازد.

اَللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ

  1. هَیَجَانِ الْحِرْصِ

خداوند در آیـهی 19سورهی مبارکـهی معارج میفرمایند إِنَّ الانسنَ خُلِقَ هَلُوعاً، این حرص به بدی است، نه حرص به خوبی.اگر به خدا پناه ببریم، همین حرص به بدی مبدل میشود به حرص به خوبی. همانطور که در زیارت امین الله از خدا ولع به ذکرش را میطلبیم، در ایـنجا از صفات بد به خدا پناه میبریم تا صفات خوب را از او بگیریم. امام سجاد – علیه السلام - نفرمودهاند از حرص به تو پناه میبرم، بـلکه فرمودهاند از هیجان حرص. چون حرص در بعضی مواقع لازم است، مثلاً در علم، انفاق، عاطفه، عشق، دعا و یا ایجاد امکانات خوب و مناسب برای زندگی. اما حرص بدون عقل یعنی هیجان حرص، یعنی برای زندگی مادی و معنوی تا حدی حرص و ولع لازم است اما اگر بیـشتر از حد شود هیجان حرص است. حرصی که نفس به ما توصیه میکند برای ما تاریکی و حجاب به ارمغان میآورد.

در روایات متعدد وارد شده که مؤمن افراط و تفریط ندارد، روی خط وسط است. باید حساب و کتاب کنیم و تمام مادیات و معنویات را یادداشت کنیم، اگر از حد مورد نیاز بالاتر است باید آن موارد را تعدیل کرده و پاییـنتر بیاوریم؛ و اگر هم انسان بـىخیالی هستیم باید میزان حرص را بالا آورده و به درجـهی اعتدال برسانیم. بـىخیال بودن گناه نیست، اما ممکن است حجاب بیاورد. مثل دانـشآموزی که در مدرسه نمرهی 12 میآورد، گرچه قبول شده، وظیفـهی خود را درست انجام نداده است.

  1. وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ

در این مورد هم میفرمایند سورة الغضب، نه خود غضب؛ چـهرا که غضب هم خط مرز دارد، بالاتر از حد یعنی خشونت و عصبانیت و پاییـنتر از مرز یعنی سیـبزمینی. سورة الغضب یعنی زمانی که غضب از روی نفس و احساسات بوده و با عقل هـمراه نباشد. اگر کسی غضب نداشته باشد آدم نیست، گناهی برای او منظور نمیشود اما ممکن است در جایی که باید از قوهی خشم خود کمک بگیرد تا حق مظلومی را بگیرد، نتواند و در ایـنجا مرتکب گناه شود.

  1. وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ

برخلاف سه صفت پیشین، حسد حد و مرزی ندارد و فی نفسه مذموم است. الحسود لا یسود، یعنی انسان حسود هیـچگاه رنگ آسایش را نخواهد دید. یعنی اگر به دو نفر حسادت کرد، آنها را زمین زد و بر آنان غلبه کرد، آرام نمیشود و باز هم در پی محسود دیگری میگردد. حسود دلش از حسادت داغ است و چون دائماً حرارت حسد از دلش به بیرون تراوش میکند راحتی نخواهد داشت.

حضرت امام علی – علیه السلام – میفرمایند چه گناه بدی است حسد که بیش از هر کسی خود حسود را آزار میدهد.

در زمان امیرالمؤمنین فردی را به جرم بریدن سر هـمسایـهاش دسـتگیر و محاکمه کردند. زمانی که میخواستند حکم قصاص را اجرا کنند، غلام مقتول سر رسید و اعتراف کرد که او سر مولای خود را بریده است. ماجرا را از او جویا شدند، گفت آن روز آقا به من گفتند

-          من چـهقدر به تو خوبی کردهام، چـهقدر به گردن تو حق دارم؟

-          خیلی.

-     میدانی که من با این هـمسایه مشکل دارم، و نمیتوانم پیـشرفت او را ببینم و هر چه تلاش میکنم به او نمیرسم. امروز سر مرا ببر و روی پشـتبام او بگذار. وقتی فهمیدند من مردهام و جنازهام بر بام اوست، او را میگیرند و میکشند و من راحت میشوم!

حسادت انسان را به جایی میرساند که خودش را خسر الدنیا و الاخرة میکند. همان ثانیـهی اول که چشمش بسته میشود، مثل حیوان پشیمان میشود، میبیند از چاله درآمده و در ویل افتاده است.

سه ایراد به حسد وارد است:

اولاً خود حسد فی نفسه گناه نیست، وقتی با اعمال دیگری چون تهمت و غیبت همراه شود، تبدیل به یکی از بزرگترین گناهان میشود.

ثانیاً حسد ابتدا فقط خود انسان را اذیت میکند و ارتباطش با خدا به مشکل برمیخورد، خدا میگوید من روزىها را تقسیم میکنم، و این بشر به تقسیم کردن من ایراد میگیرد.

ثالثاً کسی که حسود است چنان به صفات محسود مشغول میشود که از توانایـىهای خدادادی خود غافل میشود.

  1. وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ

ضعف صبر یعنی جایی که باید صبر کنم، ولی صبر با من هـمراهی نکند. خدایا به تو پناه میبرم، چون تو هستی که به من انگیزه میدهی و پشتیبان من هستی، کاری کن که من بفهمم و بتوانم صبر کنم. انسان تا صابر نباشد شاکر نمیشود، صبر مقدمـهی شکر است. نمازی که با گله و بـىصبری هـمراه باشد به درد نمیخورد چون من که حال ندارم و خدا هم میگوید زودتر این نماز زشت را تمام کن. چون به خدا دروغ میگوییم. آدم با کسی که دوستش ندارد نمیتواند عاشقانه حرف بزند.

میگویند صب سر ایمان است، اگر صبر داشته باشیم همه چیز داریم، «چو صد آید، نود هم پیش ماست» و اگر صبر نداشته باشیم هیچ سرمایـهای نخواهیم داشت. هر قسمت از ایمان که از کار بیافتد انسان زنده است چون سر دارد، اما اگر صبر از بین رفت انسان هم تبدیل به مردهای متحرک میشود.

یکی از اشکالات سریالهای تلویزیونی توضیح ندادن است. دختر به پدرش میگوید خانه جور شد؟ و پدر جواب میدهد توکل برخدا. این خوب است، اما اگر یک دقیقه توضیح در ادامـهی صحبت داشته باشد که «چـهرا توکل بر خدا، نتیجـهی توکل بر خدا چه میشود»، عالی میشود.

  1. وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ

پروردگارا! به من لطف کن، عقلم را باز کن و سینـهام را فراخ ساز تا قانع باشم. اگر طماع باشیم زندگی و آخرت خودمان را خراب میکنیم و هیچ سودی هم به دنبال نخواهد داشت.

قناعت هم درامور مادی هست و هم در امور معنوی. اگر در زندگی خود توقعات را صفر نکنیم، از زندگی لذت نخواهیم برد. اگر از خدا توقع نداشته باشیم هر چیزی که به ما عنایت کند خوشحال میشویم و اگر هم نداد ناراحت نمیشویم. (ر. ک. امام سجاد – علیه السلام – و روز و شب قسمت سوم) در دعای ابوحمزه ثمالی نیز میگوییم که خدایا من استحقاق نداشتم و تو به من لطف کردهای. همین که ما را در مجالس راه میدهند از سرمان هم زیاد است، از مسجد و حسینیه خوشحال بیرون میرویم، چون خدا ما را در میان خوبان خود مینشاند.

هـمسر امام خمینی – قدس الله نفسه الزکیـة - میگویند: «امام – رحمـة الله علیه - در تمام مدت زندگی مشترک حتا یـکبار از من نخواستند که یک لیوان چای به دست ایشان بدهم. اگر من خودم برایشان میآوردم که تشکر میکردند و اگر هم فراموش میکردم بدون یک کلمه حرف خودشان چای میریختند

یکی از دوستان ما در نیروی انتظامی مشهد تعریف میکرد که

یک روز بعد از نماز صبح در حین گشت زنی، متوجه شدیم فردی در مقابل خانـهی آقا میرزا جواد آقای تهرانی کز کرده و کتی روی دوش خود انداخته و از سرما به خود میپیچد. بالای سرش رفتیم و تا صدایش کردیم دیدم خود آن بزرگوار هستند. از ایشان علت را پرسیدیم فرمودند من رفتم برای نماز صبح، اما کلید را فراموش کردم. دلم نیامد زنگ بزنم بچـهها را بیدار کنم. نشستم تا صبح شود و خودشان در را باز کنند.

متأسفانه توقعات ما خیلی بالاست. اگر توقع خود را به صفر برسانیم، لطف خدا و مردم احساس مهر و لذت را در ما القا میکند. همین که من زنده هستم خدا را شکر میکنم، چه بسیار کسانی که قبل از رسیدن به سن و سال من از دنیا رفتـهاند. همین زمان و مهلتی که خدا عنایت کرده تا ما لذت ببریم و توشه جمع کنیم برای ما کافی و بـلکه زیاد است.

  1. وَ شَکَاسَةِ الْخُلْقِ

بدخلقی مادی: برخورد بد با مردم و نعوذ بالله با پدر و مادر که بالاتر از این دنائتی نیست مصداق شکاسـة الخلق است.

بدخلقی معنوی: مصداق بدخلقی معنوی نیز ظاهر شدن با خلق تنگ در مقابل خداست، یا ایـنکه انسان با ناامیدی دعا کند، شب قدر با کسالت بیاید و بگوید خدا ما را تحویل نمیگیرد، جواب نمیدهد یا نمیداند. ما از ائمه – علیهم السلام – توقع داریم و چیزهایی میخواهیم و وقتی نمیدهند بدخلق میشویم. (باید دقت کرد که این چهل حجاب به هم مربوط هستند، چون ما از دیگران توقع داریم، خلقمان تنگ میشود) میگویند اگر حال ندارید یا خلقتان تنگ است، مستحبات را انجام ندهید.

  1. وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ

در مورد این حجاب هم خط و مرزی قائل شدهاند. الحاح چند مصداق دارد که عبارتاند از:

الف) سن و سال: یعنی در سن و سال پایین شهوت غالب است و عشق کـمرنگ. لذا ازدواح در سنین پانزده شانزده سالـهگی بسیار اشتباه است، چـهرا که ازدواج عشق میخواهد نه شهوت. در سن خاصی قلب عاشق بیدار میشود.

ب) زیادتر از روزی لازم داشتن. زمانی که شهوت غلبه میکند باید دست روی سینه گذاشت و گفت بسم الله و بالله لا حول و لا قوة الا بالله اللهم امسح انی ما احضر، و ایـنکه معوذتین بخوانید و ببینید که تا چه حد تأثیر میگذارد. بدانید که ما بدون ذکر خدا و یاری او حریف شیطان نمیشویم.

جالب است بدانی که ما شهوت معنوی هم داریم، یعنی نماز خواندن، ذکر گفتن و گریـهی ما برای عشق به خدا نباشد، بـلکه برای رسیدن به دنیا و دوری از ناراحتـىهای عقبا باشد. این گناه نیست. امام علی – علیه السلام – میفرمایند این افراد را در زمرهی عِباد میآورند نه عُباد. ما چون نمیفهمیم لقاء الله یعنی چه به دنبال حوری و غلمان میگردیم.





 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 64 بازدید
    بازدید دیروز: 44
    کل بازدیدها: 697902 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •