قسمت دوم
پس از معرفی تعدادی از ملائکـهی مقرب – سلام الله علیهم اجمعین - و درود و سلام بر آنها، امام زین العابدین – علیه السلام – از گروهی دیگر از فرشتـهگان نام مـىبرند که در رتبـههای پاییـنتر هستند. همانگونه که امام علی – علیه السلام – فرشتـهگان را به شش گروه تقسیم مـىکنند:
حاملین عرش، عرش را در اختیار دارند و مـىتوانند به زمین بیایند، مثل شـبهای قدر و دیگر زمانها مقدس. هدف آنها دو چیز است اولاً برای عبادت کردن و در ثانی آمدن آنها به زمین باعث نورانی شدن زمین مـىشود.
این فرشتـهگان امانـتدار هستند و هر کاری که خدا بخواهد همان کار را انجام مـىدهند.
وَ الَّذِینَ لاَ تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُءُوبٍ وَ لاَ إِعْیَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لاَ فُتُورٌ وَ لاَ تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِیحِکَ الشَّهَوَاتُ وَ لاَ یَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِیمِکَ سَهْوُ الْغَفَلاَتِ
هر چه کوشش کنند، خستگى بر خود نبینند و هر چه تحمل رنج کنند، درماندگى و سستى نپذیرند. خواهشهاى دل از تسبیح تو بازشان ندارد و سهوها و غفلتها از تعظیم تو رویگردانشان نسازد.
علاوه بر ایـنکه امانـتدار خدا هستند، گوش به فرمان او هم هستند، و از اطاعت و فرمانبرداری خسته نمـىشوند و شهوات مانع تسبیح و تقدیس آنان نمـىشود. این جمله دو معنی دارد:
الف) ملائکه شهوات و تسبیح را در جای خود دارند؛
ب) اصلاً شهوت ندارند و حب ما سوی الله در وجود آنها نیست.
اَلْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلاَ یَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَیْکَ
از خشوع دیده بر هم نهادهاند و یاراى نگریستن در تو را ندارند
منظور از خشوع تواضعی است که خود را در وجود آنان نشان مـىدهد. چون چنین احساسی در آنها جاری است، هیـچگاه اراده نمـىکنند که خدا را ببینند.
النَّوَاکِسُ الْأَذْقَانِ الَّذِینَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِیمَا لَدَیْکَ
سر فرو داشتهاند و رغبتشان به چیزهایى که در نزد توست بسیار است
همانطور که در زیارت امین الله مـىخوانیم
اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِینَ إِلَیْکَ وَالِهَةٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیْکَ شَارِعَةٌ
اى خدا دلهاى خاشعان و خدا ترسان در تو واله و حیران است و راههاى مشتاقانت به جانب تو باز است
فرشتـهگان نیز میل و رغبت و عشقشان به خدای متعال پایانپذیر نیست.
الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِکْرِ آلاَئِکَ وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِکَ وَ جَلاَلِ کِبْرِیَائِکَ
همه آزمندیشان یاد نعیم توست و در برابر عظمت تو و جلال کبریاى تو به تواضع سر به زیر افکندهاند
دائماً از نعمات خداوند با حالت بهجت و شیفتـهگی حرف مـىزنند، مخصوصاً در مورد خلقت انسان.
قسمت سوم
در این قسمت امام سجاد – علیه السلام – به مشغولیات ملائکـهی ردههای پاییـنتر پرداختـهاند.
وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ إِذَا نَظَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ تَزْفِرُ عَلَى أَهْلِ مَعْصِیَتِکَ سُبْحَانَکَ مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِکَ
و چون به لهیب دوزخ تو بنگرند و نهیبش را بر گنهکاران بشنوند، گویند که پروردگارا منزهى تو، تو را آنچنان که سزاوار پرستش توست نپرستیدهایم
گروهی از آنان زمانی که بندهی گنـهکاری را مـىبینند که در جهنم دنیا، برزخ یا آخرت مـىسوزند مـىگویند خدایا تو این را برای مردم نمـىخواستی، تو برای مردم هیزمی یا جهنمی فراهم نکردی، این خودشان هستند که با دست خود، تیشه به ریشـهی خود مـىزنند. ملائکه با این سخن جملـهی حضرت یونس – علی نبینا و آله و علیه السلام – را به یاد مـىآورند: لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. الها خدایى بجز ذات یکتاى تو نیست تو از شرک منزهى و من از ستمکاران بر نفس خودم به حالم ترحم فرما.
اگر در دنیا بعضی از اشتباهات را مرتکب شویم، اثرش را در همین دنیا و در زندگی خودمان مـىبینیم، خدا که برای ما سختی نخواسته است. ملائکه گاهی اوقات به جای ما حرف مـىزنند و اعتراضهای ما را به گوش خدا مـىرسانند. آنها به خدا مـىگویند حتا ما هم نمـىتوانیم حق عبادت تو را به جای آوریم چه رسد به این آدمها.
فَصَلِّ عَلَیْهِمْ وَ عَلَى الرَّوْحَانِیِّینَ مِنْ مَلاَئِکَتِکَ وَ أَهْلِ الزُّلْفَةِ عِنْدَکَ وَ حُمَّالِ الْغَیْبِ إِلَى رُسُلِکَ وَ الْمُؤْتَمَنِینَ عَلَى وَحْیِکَ وَ قَبَائِلِ الْمَلاَئِکَةِ الَّذِینَ اخْتَصَصْتَهُمْ لِنَفْسِکَ وَ أَغْنَیْتَهُمْ عَنِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ بِتَقْدِیسِکَ وَ أَسْکَنْتَهُمْ بُطُونَ أَطْبَاقِ سَمَاوَاتِکَ
خداوندا، بر ایشان درود بفرست و بر ملائکه رحمت خویش، و آنان که مقرب درگاه تواند، و آنها که حاملان غیب به پیامبران تواند، و آنان که امینان وحى تواند، و بر فرشتگانى که خاص خود گردانیدهاى و به تقدیس خود از خوردن و آشامیدنشان بىنیاز ساختهاى و در درون طبقات آسمانهایت جاى دادهاى.
خداوندا ما هم همگام با توبا تو بر این ملائکه درود مـىفرستیم که طعام و شرابشان تقدیس و ذکر توست و خانـههایشان طبقات آسمانهاست.
وَ الَّذِینَ عَلَى أَرْجَائِهَا إِذَا نَزَلَ الْأَمْرُ بِتَمَامِ وَعْدِکَ
و درود بفرست بر آن گروه از فرشتگان که در اطراف آسمانها ایستادهاند، آن هنگام که فرمان اتمام وعده خداوندى فرا رسد
این فرشتـهگان گوش به زنگ فرمان تو و آمادهی اطاعت از فرامین تو هستند.
وَ خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ
درود بفرست بر خازنان باران و روان کنندگان ابرها
از نظر مادی باران در اثر تبخیر آب دریاها و تشکیل ابر و یک سری فرایندهای فیزیکی در آسمان تشکیل شده و نازل مـىشود. اما فرشتـهگانی در آسمانها هستند که مأمور نزول باران مـىباشند و قطرات باران را تک تک به زمین مـىرسانند. دنیای ما خیلی با حساب و کتاب است:
به زیر پرده هر ذره پنهان جمال جانفشان روی جانان
وَ الَّذِی بِصَوْتِ زَجْرِهِ یُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِیفَةُ السَّحَابِ الْتَمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ وَ مُشَیِّعِی الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ وَ الْهَابِطِینَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ
و آن که چون بر ابرها بانگ زنند، آواز تندرها به گوش رسد و چون ابرها از آن نهیب به راه افتند، آذرخشها از درونشان بدرخشد و بر آن فرشتگان که دانههاى برف و تگرگ را از پى مىآیند و با هر قطره باران که فرو مىشود، فرود مىآیند
لازمـهی به وجود آمدن رعد و برق، برخورد دو ابر با هم است که مانند دو قطب مثبت و منفی ایجاد جرقه مـىکنند و چون با عظمت هستند، صدای مهیبی نیز ایجاد مـىکنند. ای ظاهر امر است، اما در اصل ملکی هست که صدای غرش او رعد را به وجود مـىآورد. گاهی اوقات غرش این ملک به دلیل ناراحتی از اعمال افرادی در کرهی زمین است. و زمانی که ابر تشکیل و رعد و برق واقع مـىشود، تعدادی از فرشتـهگان دانـههای برف و باران را گرفته و به زمین مـىآورند.
وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّیَاحِ وَ الْمُوَکَّلِینَ بِالْجِبَالِ فَلاَ تَزُولُ وَ الَّذِینَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِیلَ الْمِیَاهِ وَ کَیْلَ مَا تَحْوِیهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ وَ عَوَالِجُهَا
و بر آن فرشتگان که نگهبانان خزاین بادهایند و آنان که موکلان بر کوههایند تا فرو نریزند و آن فرشتگان که میزان و مقدار آبها و پیمانه بارانها را به ایشان آموختهاى.
مـىگویند باد در اثر تغییرات دما و تابش خورشید پدید مـىآید، اما در اصل گروهی از ملائکه مسئول ایجاد بادها هستند و تعدادی دیگر اندازهی آبهای مختلف را مـىدانند و اعلام مـىکنند که در کدام قسمت باید سیل بیاید و در کجا فقط رگبار. گرچه قواعد فیزیکی قابل انکار نیستند، تمام این کارها با نظارت خداوند و به دست فرشتـهگان و کارگزاران او صورت مـىپذیرد.
وَ رُسُلِکَ مِنَ الْمَلاَئِکَةِ إِلَى أَهْلِ الْأَرْضِ بِمَکْرُوهِ مَا یَنْزِلُ مِنَ الْبَلاَءِ وَ مَحْبُوبِ الرَّخَاءِ وَ السَّفَرَةِ الْکِرَامِ الْبَرَرَةِ وَ الْحَفَظَةِ الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ
درود بفرست بر آن فرشتگان که رسولان تو به ساکنان زمینند: یا بلایى ناخوش فرو مىآورند یا آسایشى خوش. و آن سفیران گرانقدر نیکوکار و آن بزرگواران که نویسنده و نگهدارنده اعمال ما هستند
وَ مَلَکِ الْمَوْتِ وَ أَعْوَانِهِ وَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ
و درود بفرست بر فرشته مرگ و یارانش و نکیر و منکر و رومان که آزماینده ساکنان گورهاست
ما باید با عزرائیل – سلام الله علیه – رفیق باشیم، صحبت کنیم و با این بزرگوار خودمانی شویم. این ملک از مقربین به خداست و هـمکارانی دارد که نکیر و منکر از آن جمله هستند.
امام صادق – علیه السلام – مـىفرمودند خدایا پناه مـىبرم به تو از ایـنکه سر و کارم به نکیر و منکر افتد.
نکیر و منکر به سراغ بدکاران مـىروند، برای خوبان و مؤمنین بشیر و مبشر آفریده شدهاند. به محض قبض روح، عزرائیل انسان را به یکی از این دو گروه تحویل مـىدهد.
اگر مؤمنی در تمام طول زندگـىاش فقط عبادت و نیکی کرده باشد، عزرائیل چنان برای قبض روح او حاضر مـىشود که اگر همین مزد اعمالش باشد برایش کافی است؛ و در برابر اگر بدکاری تمام زندگـىاش را به فسق و فجور پرداخته باشد، عزرائیل به گونـهای سراغ او مـىآید که اگر عذابش فقط همین دیدن عزرائیل باشد برایش بس است. لذا عزرائیل دو صورت دارد، نمایش یکی از این دو چهره بسته به این است که چه کسی بخواهد جان بدهد. برخی از مؤمنین به دنیا وابستـهگی عاطفی دارند، عزرائیل با هنرمندی و زیبایی تمام، و با ناز و نوازش این دلبستـهگی را از آنها مـىگیرد و مـىگوید تا چشم به هم بزنی آنها هم پیش تو مـىآیند.
پس از قبض روح و قبل از تحویل به دو ملک بعدی، کل زندگی انسان در یک پردهی سینمایی فقط برای خود انسان به نمایش در مـىآید.
رومان در قبر انسانها را آزمایش مـىکند و به قول معروف پخش کنندهی برگـههای امتحان است.
وَ الطَّائِفِینَ بِالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ مَالِکٍ وَ الْخَزَنَةِ وَ رِضْوَانَ وَ سَدَنَةِ الْجِنَانِ
و آن فرشتگان که بر گرد بیت المعمور طواف مىکنند و بر مالک و خازنان دوزخ و بر رضوان و خادمان بهشت
مالک رئیس کل جهنم است، و بنا بر روایاتی دیدن خود مالک و خازنین دوزخ، جهنم است.
و رضوان صاحب بهشت است و یاران او کسانی هستند که هر چه خدا بگوید فرمان مـىبرند. اینان روز قیامت جلوی در بهشت مـىایستند و با چهرههای زیبا و صدای دلنشین به مؤمنین خوشآمد مـىگویند:
سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (رعد: 24)
سلام بر شما که به شهوات محل نگذاشتید و خودتان را کنترل کردید و برای خدا کار کردید و ....
اما مالک و یارانش چه مـىگویند؟
خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ (حاقه 30و31)
نگذارید فرار کنند، دست و پایشان را ببندید تا توان فرار نداشته باشند، دهانشان را ببندید تا نتوانند حرف بزنند و با صورت به آتش بیاندازید، آنها را به جایی ببرید که کسی از جایشان خبر نداشته باشد و نتوانند خدا را صدا کنند
|