سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تو بگو من چه بگویم؟؟!!! (دوشنبه 88/3/25 ساعت 11:33 عصر)

فرزند اوسط آیه الله العظمی بهجت( رحمه الله علیه) حاج علی آقای بهجت بعد از رحلت ابوی گرامیشون در همان مسجدی که حضرت آقا درس میدادند و نماز میخوندند که قمی ها بهش میگن مسجد بی بی  یا مسجد فاطمه زهرا(سلام اله علیها) منبر می روند و صحبتهایی می کنند

چند وقت قبل ایشون در بین کلامشون چیزی فرمودند که غصه دل مرا گرفت و البته بسیاری از حرف های دیگه(نمیتونم بگم)

و یکیش این بود که:

حضرت اقا چندی قبل از فوتشون به علی اقا فرموده بودند:علی جان تمام نماز ها و روزه های من را قضاء کن شاید در تمام نمازهایی که خوندم ذره ای حب دنیا بوده باشه

والله تا یادم میاد و شنیدم و از همه و و خوندم نمازی با حال تر از نماز اقا نبود و اگه ایشون نمازشون قضاء میخواهد رحمه الله لمن قرا الفاتحه مع الصلوات برای جمیع نمازهایی که خوندم

واقعا جا داره قلبمان را که جای امام زمان است از حب غیر خالی کنیم که خداوند در حدیث قدسی  دارد که می فرمایند:(انا خیر شریک....)

من شریک خوبی هستم اگر ببینم بنده ای کسی را با من در خانه قلبش شریک کرده من پای خود را عقب می کشم و تمام سهم خودم را به ان یکی می دهم و بنده من هم تمام انچه که می خواهد از او بخواهد....

1- ممنونم که به وبلاگم سر زدی

2-اگه وبلاگ دارید خوشحال میشم لینکم کنید و متقابلا

3- نظرات شما رهنما و رهگشاست برای بهتر نوشتن حقیر ژس بی خیر نرو

4-  جهت سلامتی قطب عالم امکان ولیعصر و شادی روح آیه الله العظمی بهجت صلواتی بنویس و بفرست

5- بعدا شاید گفتم ....





و اینک قبر سخن میگوید...(حتما ببینش) (یکشنبه 88/3/10 ساعت 4:8 عصر)

بدانید که قبر به 5 سخن فریاد می زند:

1-      ای پسر آدم اینک بر پشت من راه میروی در صورتی که عاقبت در شکم من منزل می کنی!!

2-      بر پشت من شادی می کنی و در شکم من غمگین میشوی

3-      بر پشت من گناه می کنی و در شکم من عذاب میشوی

4-      بر پشت من خندانی و در شکم من گریان

5-      بر پشت من حرام میخوری و در شکم من خوراک کرمها خواهی شد

منبع:مجموعه عباسی صفحه 94







خاطره ای از آیه الله بهجت(رحمه الله علیه) (یکشنبه 88/3/3 ساعت 10:28 عصر)

خاطره‌ای جالب از آیت‌الله بهجت (ره)

خاطره ذیل توسط یکی از کاربران اینترنتی ارسال شده است.

به گزارش شیعه آنلاین به نقل از تابناک، چند سال پیش در یکی از روزهای گرم تابستان به همراه خانواده‌ام عازم مشهد مقدس شدیم. بعد از ظهر یکی از روزها که برای زیارت به حرم مطهر رفته بودیم، شنیدم حضرت آیت‌الله بهجت، اسوه زهد و عرفان به مشهد مقدس مشرف شده‌اند. از یکی از خدام حرم پرسیدم آقا چه زمانی برای زیارت به حرم می‌آیند. ایشان گفتند آقای بهجت هر روز ساعت چهار صبح برای زیارت به حرم تشریف می‌آورند. از مسیر حرکت آقا برای تشرف به حرم سوال کردم و پاسخ شنیدم.


ساعت یازده شب به همسرم گفتم شما با بچه‌ها برای استراحت به محل اسکانمان بروید و من امشب اینجا می‌مانم تا آقا را زیارت کنم. پسرم محمد که آن زمان تقریبا هشت ساله بود، با شنیدن این سخن گفت من هم می‌خواهم بمانم تا آقای بهجت را بیبینم. ناگفته نماند که محمد از سن سه سالگی مکبر نماز جماعت مسجد محلمان بود. گفتم پسرم ما باید تا ساعت چهار صبح بیدار باشیم و تو نمی‌توانی. محمد با گریه گفت من قول می‌دهم تا صبح بیدار بمانم.


با اصرار محمد قبول کردم بماند. برای اینکه قبل از ازدحام مردم و برای اینکه اولین نفری باشیم که آقا را می‌بیینیم تا ساعت چهار صبح در کنار در ورودی که قرار بود آقا تشریف فرما شوند، نشستیم. پسرم محمد به قولش وفا کرد و تا صبح بیدار ماند. تقریبا پنج دقیقه مانده به ساعت چهار صبح محمد گفت دستشویی دارم. با ناراحتی گفتم محمد الان نزدیکه آقا تشریف بیاورند و ما با این همه زحمت این فرصت را از دست می‌دهیم. ولی متاسفانه دیدم محمد نمی‌تواند تحمل کند. با او به دستشویی رفتم.


وقتی برگشتیم دیدم متاسفانه آقا تشریف آورده‌اند و به داخل صحن مشرف شده‌اند. در حالی که اشک از چشمانم جاری بود، دست محمد را گرفتم و با سرعت داخل صحن آزادی شدم. مردم دور آقا حلقه زده بودند و آقا را در مسیرش همراهی می‌کردند. از پشت سر جمعیتی که دور آقا را گرفته بودند، محمد را بلند کردم تا بتواند آقا را ببیند و در همان حال با بغض گفتم: «آقای بهجت من برای خودم ناراحت نیستم، ولی دلم برای این بچه می‌سوزد که از دیشب تا حالا برای دیدن شما خواب نرفته است». با گفتن این حرف ناگهان آقا ایستادند و مسیرشان را به طرف ما عوض کردند مردم به احترام ایشان راه را باز کردند.
آقا در کنار محمد قرار گرفتند و در حالی که دست مبارک و بزرگوارش را روی سر محمد گذاشته بودند. برای او دعا کردند و سپس برای زیارت و نماز به داخل حرم مشرف شدند. نماز با شکوهش در حالی خوانده شد که مردم در اطرافش ایستاده بودند و در کمال سکوت با تماشای نماز این عارف بزرگ اشک می‌ریختند. به چشمان محمد که در کنار آفا نشسته بود نگاه کردم. او هم گریه می‌کرد.


و امروز چشمان من و پسرم و میلیون‌ها دل عاشق برای هجرانش گریان است و من در این فکر هستم که این یگانه زهد و تقوا در آن سحرگاه باشکوه و در میان ازدحام مردم، چگونه صدای من را شنید و با آن مراتب بالای علمی و عرفانی، به احترام عشق یک کودک ایستاد.


انشالله روحش شاد و درجاتش در پیشگاه حق متعالی‌تر و راهش الگوی جوانان پاک جهان باشد.


ارسال: یکشنبه03 خرداد 1388/ 10:10ق.ض
پیوند مطلب: http://www.shia-online.ir/article.asp?id=5666






راهنمایی هاخیالتون راحت دیگه مردودی نداریم!! (جمعه 88/3/1 ساعت 12:47 عصر)
احتمال حذف مردودی از دوره راهنمایی
معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد: مردودی در دوره راهنمایی در صورت موافقت شورای آموزش و پرورش حذف می شود.

به گزارش شبکه خبر، عباس رهی،معاون آموزشی و نوآوری وزیر آموزش و پرورش در گـردهمایی معاونـان آمـوزش و نواوری ادارات آموزش و پرورش استان در دامغان گفت:در این طرح دانش آموزان با قبولی مشروط در دوره راهنمایی،دیگر مردود نخواهند شد .

رهی همچنین بـر لزوم بازبینی کیفیت و کمیت کتاب های دوره ابتدایی و نوع کاغذ آنها تاکید کرد.
 




و اما یک روزنامه بی طرف(حتما ببین و یاد بگیر!!) (جمعه 88/3/1 ساعت 12:47 عصر)
بی طرفی بامزه یک سایت خبری در انتخابات! +عکس
این سایت خبری متعلق به اصلاح طلبان تصویر دکتر احمدی نژاد را بعد از تمامی کاندیداها و آنهم پایین تر از تبلیغات یک شرکت اینترنتی قرار داده است!






گلایه خانم ابتکار از ان عکس جنجالی...(بخون) (جمعه 88/3/1 ساعت 12:45 عصر)
گلایه معصومه ابتکار از یک عکاس
موقع سخنرانی یک لحظه بالای تریبون در حالی که برگه سخنرانی در دستم بود در حد دو سه ثانیه چادرم کنار رفت و در همان فاصله عکاس زبل عکس گرفت. ساعت سه چهارم بعد از ظهر یکی از همکارانم خبر داد که خانم ابتکار عکس شما بدون چادر در اینترنت است.
معصومه ابتکار از افرادی که عکسی را از یکی از سخنرانی های وی منتشر کرده بودند گلایه کرد.

به گزارش «شفاف» معصومه عضو شورای شهر تهران با انتقاد از افرادی که بدون اطلاع وی عکسی را از یکی از سخنرانی های وی منتشر کردند، به تشریح آن ماجرا پرداخت و گفت: سال آخر مسئولیتم در سال 83 در اجلاس بین‌المللی محیط‌زیست؛ صلح و گفتگوی تمدن‌ها که در تهارن برگزار شد موقع سخنرانی یک لحظه بالای تریبون در حالی که برگه سخنرانی در دستم بود در حد دو سه ثانیه چادرم کنار رفت و در همان فاصله عکاس زبل عکس گرفت.

وی در گفتگو با ایران دخت با بیان اینکه خودش متوجه این عکاسی نشده است می گوید: ساعت سه چهارم بعد از ظهر یکی از همکارانم خبر داد که خانم ابتکار عکس شما بدون چادر در اینترنت است. همان موقع هم اوج حملات اصولگرایان به دولت آقای خاتمی بود. من اصلاً باورم نمی‌شد. عکس به گونه‌ای بود مثل آنکه من اصلاً پشت تریبون چادر بر سرم ندارم و با مانتو و شلوار ایستاده‌ام.

ابتکار در ادامه می گوید: این عکس در صفحه 2 روزنامه اقبال هم کار شد. هر چند حجابم کامل بود اما آن عکس تا مدت‌ها در سایت‌های اصولگرایان بود و باتوجه به آن می‌گفتند ارزش‌ها از بین رفت و تا مدت‌ها ماجرا داشتیم. اولش راستش را بخواهید با اینکه حجابم کامل بود به خاطر فشارهایی که بر آقای خاتمی بود خیلی ناراحت شدم.






<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 93 بازدید
    بازدید دیروز: 61
    کل بازدیدها: 691272 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • موضوع درباره امام زمان
    رضایت از خدا و از زندگی
    شرح دعای صحیفه
    شهدا از دیدگاههای مختلف
    امام سجاد و سختیهای بزرگ
    امام سجاد و جدش رسول الله
    امام سجاد و پناه به خدا
    امام سجاد و روز شب
    امام سجاد و فرشتگان
    حکایات هاشمی نژاد-400حکایت
    حکایات فاطمی نیا-100 حکایت
    حکایات استاد دانشمند-120 حکایت
    حکایات شیخ احمدکافی_60حکایت
    حکایات انصاریان_120حکایت
    حکایات مرحوم فلسفی_ 45حکایت
    حکایات شهید دستغیب_ 50 حکایت
    متن حکایات علامه حلی_10حکایت
    متن6حکایت از شیخ صدوق
    متن حکایاتی از شیخ عباس قمی_ره
    متن حکایات شیخ مرتضی انصاری
    وصال یار(1)
    وصال یار(3)
    وصال یار(2)
    وصال یار(4)
    وصال یار (5)
    وصال یار (6)
    یقین و محبت (1)
    یقین و محبت(2)
    یقین و محبت (3)
    یقین و محبت (4)
    هیئت علیه هیئت
    ملکوت انسان (1؛2؛3)
    مکتب عشق
    آسمانی شدن
    جهاد علمی
    توبه
    اخلاق کریمان
    موفقیت و سعادت
    متفرقه ها-مهم
    دید ما نسبت به مردم
    عمل به فرهنگ شهادت
    لینک ارگانهای مختلف و مراکز گوناگون
    هر چه می خواهد دل تنگت بپرس
    دانلود شبهات وهابیت و مسائل مربوطه
    فتاوای خنده دار و مستند وهابیها
    حکایت مختلف شخصیه دیدن داره ها
    تصاویر موضوعی
    افتخار خدمت به مردم(1؛2؛3)
    حرف حساب اینجاست...
    دانلود سخنرانی های حضرت امام خمینی
    منبر های آقای فاطمی نیاء-72 منبر
    منبر های آقای دانشمند
    منبر آقاتهرانی
    منبر آقای صدیقی
    منبر علامه مصباح یزدی
    منبر مرحوم فلسفی
    منبر مرحوم کافی
    منبر استاد مردانی
    منبر حجه الاسلام هاشمی نژاد
    پیرامون امام زمان-آیه الله ناصری
    طب قرانی-استاد خدادادی
    طب اسلامی -دکتر روازاده
    شخصی هاش این توست
    اخلاق(آقا تهرانی)
    شیعه...
    عکسها به سلیقه من...
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  • آهنگ وبلاگ من
  •